عاشقانه ترينها

عشق و عاشقي

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۰۳

۴ دليل براي اينكه تجارت آنلاين سرمايه‌گذاري مطمئني است

۵ بازديد

در شروع هر كسب‌وكار آنلايني بايد بدانيم قرار است پول‌مان را در كجا و براي چه مقصودي سرمايه‌گذاري كنيم و با اين كار چه مقدار سود يا تجربه كسب مي‌كنيم و قرار است به كجا برسيم.

در ادامه به دلايلي اشاره مي‌كنيم كه شما را ترغيب مي‌كند به سراغ كسب‌وكار آنلاين برويد.

۱. پايين بودن هزينه‌هاي عمومي كسب‌وكار

اگر تجارت آنلاين به درستي راه‌اندازي شود، در طول كار نيز هزينه‌ي كمتري متحمل مي‌شويد. اين مسئله به‌خصوص در مواردي كه هزينه‌اي در رابطه با محصولات فيزيكي، توزيع، اجاره و موارد ديگر وجود ندارد، كاملا صدق مي‌كند.

بدون شك، ايجاد و توسعه‌ي محتوا از جمله موضوعاتي است كه در بحث تجارت آنلاين اولويت بيشتري دارد. اگرچه توليدِ محتوا، بهينه‌سازي براي موتورهاي جست‌وجو (SEO)، رسانه‌هاي اجتماعي و ديگر كانال‌هاي بازاريابي، نيازمند صرف هزينه و زمان هستند، اما در مقايسه با شركت‌هاي غير مجازي به منابع بسيار كمتري نياز دارند.

بدون شك، كاهش هزينه‌ها اغلب منجر به سوددهي بيشتر هم مي‌شود. هزاران روش منحصربه‌فرد در تجارت آنلاين وجود دارد كه از طريق كاهش دادن هزينه‌ها موجب جذابيت بيشتر اين نوع كسب‌وكار مي‌شود.

۲. بالا بودن انطباق‌پذيري با نيازهاي بازار

بازاريابي يكي از مهمترين مؤلفه‌ها در هر كسب‌وكاري است. يكي از دلايل جذابيت بازاريابي آنلاين اين است كه امكان رديابي و ارزيابي ميزان برگشتِ سرمايه در اين شيوه وجود دارد، درحالي كه معمولا در تجارت آفلاين امكان دسترسي به اين موارد به سرعت و سهولت امكان‌پذير نيست. در واقع با بهره‌گيري از ابزارها و داده‌هاي در دسترس، مي‌توانيد خيلي سريع خود را با شرايط وفق دهيد و هر زمان كه لازم باشد، استراتژي خود را تغيير دهيد.

اگر شما دو ايده‌ي جذاب و خوب داريد، اما نمي‌دانيد كدام يكي بهترين گزينه است، پيشنهاد مي‌كنيم هر يك از بخش‌هاي تبليغات، سيستم ارسال انبوه ايميل، صفحات و فرم‌هاي فروش و ديگر موارد را تقسيم كنيد و با يكي از روش‌ها و استراتژي‌هاي انتخابيِ خود امتحان كنيد.

با استفاده از سرويس گوگل آناليتيكس در گوگل كه آمار بازديدكنندگان يك وب‌سايت را نشان مي‌دهد، مي‌توانيد ميزان تغييرات واقعي و علاقه‌ي مشتريان را ارزيابي كنيد و هرگاه احساس كرديد يكي از استراتژي‌ها كارايي ندارد به سراغ روش بعدي برويد. اگر تعداد بازديدكنندگان پايين است، با استفاده از چند ترفند آن را افزايش دهيد.

خوشبختانه امروزه، به لطف افزايش تبليغات در رسانه‌هاي اجتماعي، هدف قرار دادن يك جمعيت خاص به كار ساده‌اي تبديل شده است. بنابراين، بهتر است جمعيتِ هدف را شناسايي كنيد و سپس خدمات و محصولات خود را به مخاطبانِ علاقه‌مند، ارائه دهيد.

كانال‌هاي بازاريابي زيادي وجود دارد كه مي‌توانيد از مزاياي آنها استفاده كنيد. وبلاگ‌ها، پادكست‌ها، فيلم‌ها و رسانه‌هاي اجتماعي، ارسال انبوه ايميل و استفاده از كاغذ سفيد (سندي كه براي راهنمايي خوانندگان در درك يك مسئله، حل يك مشكل و يا اتخاذ يك تصميم تدوين مي‌گردد)، كتاب‌هاي الكترونيكي و خيلي چيزهاي ديگر از جمله مواردي است كه در معرفي و توسعه‌ي تجارت آنلاين خود، مي‌توانيد از آنها استفاده كنيد.

به‌طور خلاصه، همه‌ي اين عوامل كمك مي‌كنند تا در كسب‌وكار آنلاين خود سازگاري بيشتري با نيازهاي بازار داشته باشيد. در تجارت آنلاين، خيلي سريع مي‌توانيد مشخص كنيد كدام روش درست عمل مي‌كند و كدام كارآيي ندارد و بر همين اساس استراتژي خود را مطابق با هدف به‌سرعت تغيير دهيد.

۳. انعطاف‌پذيري بيشتر

در كسب‌وكارهاي آفلاين، بايد فضايي حقيقي براي فروش محصول داشته باشيد. هرچند داشتن فضاي حقيقي مزيت‌هايي دارد، اما بالا بودن ميزان انعطاف‌پذيري در كسب‌وكارهاي آنلاين براي بسياري از سرمايه‌گذاران و كارآفرينان جذابيت بيشتري دارد.

در كسب‌وكار آنلاين، حتي مي‌توانيد از خانه هم كار خود را انجام دهيد. در واقع در تجارت آنلاين هركجاي دنيا كه باشيد مي‌توانيد به كارتان برسيد، فقط كافي‌ست به اينترنت دسترسي داشته باشيد. شايد كسب درآمدهاي بي‌دردسر براي بسياري از افراد تنها يك رؤيا باشد، اما برخي در واقعيت، به آن دست يافته‌اند.

اگر تجارت آنلاين به‌درستي طراحي و برنامه‌ريزي شده باشد، ممكن است شما نيازي به استخدام كارمند هم براي حفظ و نگهداري، پشتيباني و حتي توسعه‌ي زيرساخت‌هاي آن نداشته باشيد و حتي زمان زيادي را نيز به كسب‌وكار آنلاين خود اختصاص ندهيد.

بدين ترتيب، كسب‌وكارهاي آنلاين محبوب آن دسته از فعالان اقتصادي خواهد بود كه تمايل به سرمايه‌گذاري در حوزه‌هاي مختلف دارند و يا اينكه در جست‌وجوي مشاغلي هستند كه با انعطاف‌پذيري بيشتر به آنها امكان دهد تا وقت بيشتري را در كنار خانواده بگذرانند.

۴. پايين بودن ريسك سرمايه‌گذاري

يك سرمايه‌گذار زيرك، كاري نمي‌كند كه آينده‌ي تجارت آنلاينش با خطر مواجه شود. شما در هر زمان لزوما برنده نيستيد، اما با سعي و تلاش مي‌توانيد اقدامات پرخطر و ريسك سرمايه‌گذاري‌هاي غيرمعقول را كاهش دهيد.

در بسياري از بخش‌ها، كسب‌وكار آنلاين در مقايسه با تجارت آفلاين ريسك كمتري دارد. از آنجايي كه ميزان سازگاري و انعطاف‌پذيري در تجارت آنلاين بسيار بالاست، معمولا راه‌اندازي آن نيز هزينه‌ي زيادي ندارد. گاهي مي‌توان كسب‌وكاري شكست‌خورده را در مدت زمان كوتاهي به سوددهي رساند.

اصلا قصد نداريم بگوييم، امكان شكست در تجارت آنلاين وجود ندارد، بلكه منظور ما اين است كه در اين شيوه هر زمان احساس خطر كنيد، مي‌توانيد استراتژي كار را به‌سرعت تغيير دهيد و از اول شروع كنيد. راه‌هاي زيادي براي كسب درآمد آنلاين وجود دارد و يافتن مناسب‌ترين راه فقط از طريقِ تجربه امكان‌پذير است.

خريد و فروش كسب‌وكارهاي آنلاين بسيار ساده‌تر از آن‌ چيزي است كه در تصور شما وجود دارد. جزئيات زيادي براي فروش كسب‌وكاري وجود دارد كه نيازمند فضاي جغرافيايي و عملياتيِ پيچيده‌تري است. از آنجايي كه اين مدل تجارت وابسته به يك نقطه‌ي جغرافيايي نيست، انرژي كمتري نيز براي حفظ و نگهداري آن صرف مي‌شود و درنتيجه، سرمايه‌گذاران زيادي جذب كسب‌وكارهاي آنلايني مي‌شوند كه بسيار سودآور هم باشد.

در تجارت آنلاين انرژي كمتري صرف انجام ريزه‌كاري‌هاي حقوقي براي سرمايه‌گذاري مي‌شود و به همان نسبت نيز ريسك‌پذيري آن پايين‌تر است.

آغاز يك كسب‌وكار جديد در مقايسه با خريداري يك كسب‌وكار موجود

اكنون شما اين شانس را داشته‌ايد كه اصول ابتدايي و مزيت‌ سرمايه‌گذاري را در تجارت آنلاين ياد بگيريد. اگرچه، احتمالا هنوز در مورد شروعِ كار ترديد داريد و نمي‌دانيد بهترين گزينه، خريد تجارت آنلايني است كه از قبل وجود داشته يا راه‌اندازي يك نمونه‌ي جديد؟

راه‌اندازي يك تجارت جديد نيازمند زمان و سرمايه‌ي قابل‌توجهي است و همانطور كه مي‌دانيد موفقيت در هر كاري به دانش و تجربه‌ي شما در آن رشته بستگي دارد. نداشتن تجربه و شناخت از شيوه‌ي كار، گاهي باعث مي‌شود افراد بر روي يك شيوه‌ي خاص تعصبِ بي‌جا داشته باشند كه گاهي همين جانبداري يك‌سويه، موجب از بين رفتن فرصت‌هاي بالقوه مي‌شود.

دلايلي كه در ادامه به آنها اشاره شده است، نشان مي‌دهد چرا خريد تجارت آنلايني كه از از قبل موجود است، تصميم بهتري است:

  • كسب‌وكاري كه از قبل راه‌اندازي شده و به سوددهي رسيده است، در واقع امتحان خود را پس داده و مجبور نيستيد زماني را براي تست‌ كردن، تجربه‌ كردن و پيدا كردن راه‌تان به سوي سودآوري صرف كنيد.
  • وقتي به عنوان يك فرد جديد وارد كار مي‌شويد، بهتر مي‌توانيد اشتباهات مدير قبلي را متوجه شويد و با روش‌هاي خاص خود، به‌دنبال رفع اشكالات و خطاهاي فعلي مي‌رويد.
  • مي‌توانيد دانش و تجربه‌ي كافي براي ادامه‌ي كار را از همين كسب‌و‌كار فعلي به دست بياوريد.
  • سطح تجارت متناسب با ميزان دارايي شما تعريف مي‌شود.
و در پايان

در اين مقاله سعي كرديم دلايلي را با شما در ميان بگذاريم كه نشان مي‌دهد كسب‌و‌كار آنلاين، سرمايه‌گذاري مطمئني است.

هر كارآفرين و سرمايه‌گذار در ابتدا بايد در ابتدا بررسي كند كه چقدر زمان دارد و سرمايه‌اي كه مي‌تواند براي اين كار در نظر بگيرد، چقدر است.

همانطور كه پيش از اين نيز گفته شد، انطباق‌پذيري و انعطاف‌ در كسب‌و‌كارهاي آنلاين بسيار بالاست. خريد كسب‌وكار آنلايني كه از قبل وجود داشته است، مزاياي زيادي دارد و از طرف‌ ديگر اين شيوه از تجارت، به شما امكان مي‌دهد از منابع موجود بهترين نتيجه را كسب كنيد.

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com

 


۲۹ موردي كه نبايد در رزومه بياوريد

۳ بازديد

۲۹ موردي كه نبايد در رزومه بياوريد

١. هدف از ارسال رزومه

وقتي شما درخواستِ استخدام داريد، كاملا مشخص است كه در جستجوي شغل هستيد. مگر اينكه در موقعيت خاصي باشيد،‌ مانند مواقعي كه به كلي مي‌خواهيد زمينه‌ي فعاليت خود را تغيير دهيد، كه در اين صورت ارائه‌ي شرحي كوتاه، مي‌تواند مفيد باشد.

٢. بيان تجربيات كاري غيرمرتبط

ممكن است شما آشپز فوق‌العاده‌اي باشيد و در دوران دبيرستان در يك رستوران كار كرده باشيد، اما وقتي در حال تنظيم رزومه هستيد بايد از ذكر اين موارد اجتناب كنيد، مگر اينكه شغلي كه برايش درخواست مي‌دهيد به آشپزي مرتبط باشد. آليسا گيلبرد (Alyssa Gelbard) متخصص مشاغل و بنيانگذار شركت مشاوره‌ي شغلي Résumé Strategists مي‌گويد: سوابق شغلي گذشته ممكن است مستقيما به شغلِ موردِ درخواستِ فعلي مربوط نباشند اما نشان‌دهنده‌ي جنبه‌هاي ديگري مانند توانايي يا مهارتي عميق باشند كه به شغلِ فعلي مربوط است. بنابراين تنها مواردي را به رزومه‌ي خود اضافه كنيد كه مهارت‌هاي مربوط به آن در شغلِ موردِ درخواستِ فعلي قابل كاربرد باشد.

٣. موارد شخصي

لزومي ندارد مواردي چون وضعيت تاهل، گرايش مذهبي و كد ملي خود را در رزومه بياوريد. اين موارد در گذشته الزامي بودند اما حالا لزومي ندارد اين موارد را در رزومه وارد كنيد.

۴. سرگرمي‌هاي‌تان

براي كسي اهميتي ندارد كه شما چطور خودتان را سرگرم مي‌كنيد. اگر اين سرگرمي‌ها به شغل درخواستي مربوط نيست، وارد كردن آن در رزومه تنها اتلاف وقت است.

۵. دروغ‌هاي واضح

در يك نظرسنجي از ۲۰۰۰ نفر از مديران استخدام درخواست شد كه اشتباهات به يادماندني افراد در رزومه‌ها را بيان كنند و دروغ‌هاي افراد يكي از مواردي بود كه اكثرا به آن اشاره كردند. يك نفر ادعا كرده بود كه مدير عامل قبلي شركتي بوده كه الان براي استخدام در آن، رزومه داده است، ديگري گفته بود كه برنده‌ي جايزه‌ي نوبل شده و يكي ديگر گفته بود در دانشكده‌اي درس خوانده كه اصلا وجودِ خارجي نداشت.

رزماري هافنر (Rosemary Haefner) مسئول منابع انساني در يك موسسه‌ي كاريابي، مي‌گويد: «اين دروغ‌ها در واقع تلاش‌‌هايي گمراه‌كننده براي جبران ضعف‌هاي افراد هستند و به دليل نداشتن ويژگي‌هايِ كيفيِ لازم براي شغل درخواستي بيان مي‌شوند.» متقاضيان به جاي اين كار بايد روي مهارت‌هايي كه دارند تمركز كنند.

اما هافنر معتقد است مديران استخدام بخشنده‌تر از آن چيزي هستند كه متقاضيان فكر مي‌كنند. در يك نظرسنجي از كارفرمايان، ۴۲ درصد از آنان گفتند اگر يك متقاضي، تنها سه ويژگي از پنج ويژگي كليدي مدِ نظرشان را داشته باشد، او را استخدام مي‌كنند.

۶. سن

كارترين جوئل (Catherine Jewell) نويسنده‌ي كتاب «رزومه‌ي جديد، شغل جديد» مي‌گويد: اگر نمي‌خواهيد در يك موقعيت شغلي به دليل سن‌تان مورد تبعيض قرار بگيريد، مي‌توانيد تاريخ فارغ‌التحصيلي خود را از رزومه حذف كنيد.

٧. توضيحات اضافي

به گفته‌ي جِي.تي اُدانل (J.T. O’Donnell)، يك متخصص مشاغل، كم كردن حاشيه‌هاي صفحه به حدي كه بتوانيد همه چيز را در يك صفحه جاي بدهيد، يك اشتباه محض است.

به توصيه‌ي اين متخصص، در رزومه بايد از فضاي خالي زياد و حاشيه‌ي عريض استفاده شود.

٨. اوقات غيركاري

گيلبرد توصيه مي‌كند لزومي ندارد در رزومه‌تان راجع به سفرهايي كه رفته‌ايد يا تشكيل خانواده بنويسيد، شايد در بعضي كشورها اين متداول باشد اما به نظر كار جالبي نيست.

٩. مشخصات افرادي كه شما را تاييد كنند

اگر كارفرما بخواهد درمورد شما از كسي سوال بپرسد، خودش از شما مي‌خواهد مشخصات آنها را بگوييد. آن وقت شما فرصت خواهيد داشت كه به آنها اطلاع دهيد كه كارفرماي آينده‌تان با آنها تماس خواهد گرفت. با نوشتن اين سطر در رزومه، فقط فضاي رزومه‌تان را به هدر داده‌ايد.

۱۰. فرمت نامناسب

آماندا آگوستين (Amanda Augustine) يك متخصص مشاغل مديريتي معتقد است، فرمت رزومه درست به اندازه‌ي محتواي آن اهميت دارد‌. طبق نظر وي، بهترين فرمت براي رزومه فرمتي است كه مسئول استخدام بتواند به راحتي رزومه را بخواند و ويژگي‌هاي مهم و اهداف شغلي را تشخيص دهد. وقتي يك فرمت را انتخاب كرديد بايد تا پايان رزومه از همان فرمت استفاده كنيد، مثلا اگر براي نوشتن تاريخ از فرمت روز/ ماه/ سال استفاده كرديد، همه جا از همين فرمت استفاده كنيد.

۱۱. استفاده از ضماير شخصي

به گفته‌ي تينا نيكلاي (Tina Nicolai) متخصص مشاغل و موسس يك موسسه‌ي كاريابي، رزومه نبايد شامل كلماتي مانند «من»، «مال من»، «او»، يا «براي من» باشد. لزومي ندارد از اين ضماير استفاده كنيد چون همه مي‌دانند رزومه درباره‌ي شما و تجربيات‌تان است.

۱۲. استفاده از زمان حال براي بيان شغل قبلي

از زمان حال تنها براي بيان شغل فعلي استفاده كنيد، نبايد زمان حال براي بيان تجارب شغلي گذشته استفاده شود.

۱۳. استفاده از ايميل‌هاي غيررسمي

در رزومه از آوردن ايميل‌هاي غيررسمي خودداري كنيد و يك ايميل رسميِ جديد براي خودتان بسازيد.

۱۴. واژه‌هاي اضافي

به گفته‌ي يكي از متخصصان مشاغل، لزومي ندارد كه مثلا واژه‌ي تلفن يا ايميل را در مقابل شماره‌ يا ايميل خود بنويسيم. زيرا اين موارد كاملا مشخص هستند.

۱۵. قرار دادن تيتر، پانويس، جدول يا نمودار

وقتي شما در رزومه‌تان از اين موارد استفاده كنيد، مسئول استخدام از خود مي‌پرسد آيا اين شخص واقعا مجبور بوده از اين موارد استفاده كند؟

وقتي رزومه با فرمتي مناسب و عاري از موارد ذكر شده باشد،‌ اعتبار بيشتري خواهد داشت،‌ از طرفي امروزه بسياري از شركت‌ها از سيستم‌هاي پيگيري رزومه استفاده مي‌كنند كه فرمت نامناسب و استفاده از تيتر و پانويس و جدول و نمودار، اين سيستم ها را سردرگم مي‌سازد و حتي اگر شما گزينه‌ي مناسبي براي آن موقعيت شغلي باشيد،‌ مديران استخدام راهي براي تماس با شما نخواهند داشت.

۱۶. اطلاعات تماس محل كار فعلي

آمدور ايلاي (Amdur Eli) در سايت northjersey مي‌نويسد: اين كار نه تنها خطرناك بلكه احمقانه هم هست. آيا واقعا مي‌خواهيد كارفرمايان با محل كار شما تماس بگيرند؟ اگر با شما تماس گرفتند چه كار مي‌كنيد؟ به هر حال كارفرماي فعلي شما مي‌تواند ايميل‌ها و تماس‌هاي‌تان را رصد كند. بنابراين اگر شما نمي‌خواهيد اخراج شويد يا به سرقت اطلاعات متهم شويد، از درج اطلاعات كار فعلي خود اجتناب كنيد.

۱۷. نوشتن نام رئيس

از نوشتن نام رئيس‌تان در رزومه خودداري كنيد مگر اينكه با تماس گرفتنِ كارفرماي جديد با او مشكلي نداشته باشيد. با اين وجود گيلبرد مي‌گويد تنها دليل ذكر نام رئيس در رزومه مي‌تواند اين باشد كه او شخص قابل توجهي است و آوردن نامش تاثير چشمگيري دارد.

۱۸. اصطلاحات خاص يك شركت

گيلبرد مي‌گويد: «شركت‌ها براي چيزهايي مثل نرم‌افزارهاي سفارشي، تكنولوژي‌ها و فرآيندهاي‌شان، اغلب زبان و اصطلاحات خاصي نيز دارند كه تنها افراد داخل شركت از آن اطلاع دارند.»

بنابراين از آوردن اين اصطلاحات در رزومه‌ خودداري كنيد و اصطلاحات همه‌گير استفاده كنيد.

۱۹. درج لينك صفحات خود در شبكه‌هاي اجتماعي

لينك صفحات شخصي و غيركاري شما در شبكه‌هاي اجتماعي هيچ ارزشي براي درج در رزومه ندارد. به گفته‌ي نيكلاي، داوطلباني كه فكر مي‌كنند صفحاتِ شخصيِ آنها در شبكه‌هاي اجتماعي ارزش درج در رزومه‌شان را دارد،‌ خود را در معرض رد شدن در گزينش استخدام قرار مي‌دهند. اما درج صفحاتِ مرتبط با كسب‌و‌كار مانند صفحه‌ي لينكدين كه شامل سوابق و تجربياتِ كاري و تخصص شما است، مي‌تواند مفيد باشد.

۲۰. درج سوابق كاري بيش از ۱۵ سال

آگوستين مي‌گويد: وقتي سوابق كاريِ بيش از ۱۵ سال پيش را در رزومه‌تان درج كنيد، مديران استخدام ديگر علاقه‌اي به ديدن رزومه‌ي شما نخواهند داشت. قديمي ترين سوابق كاري شما كه در رزومه ذكر مي كنيد بايد حداكثر تا ۱۵ سال گذشته باشد. همچنين از ذكر تاريخ فارغ‌التحصيلي و يا مداركي كه بيش از ۱۵ سال قدمت دارند، خودداري كنيد.

۲۱. درج حقوقِ دريافتيِ قبلي و حقوق درخواستي

نيكلاي مي‌گويد: «برخي افراد نرخ حقوق دريافتي‌شان در زمان دانشجويي را نيز درج مي‌كنند.» اين اطلاعات كاملا غيرضروري است و درج آن مناسب نيست.

اِمي هووِر (Amy Hoover) رئيس موسسه‌ي Talent Zoo مي‌گويد نبايد حقوق درخواستي‌تان را در رزومه بياوريد، زيرا اين كار كاملا غيرحرفه‌اي است. حقوق مسئله‌اي است كه بايد طي فرآيند مصاحبه مطرح شود.

۲۲. استفاده از فونت‌هاي قديمي

از فونت‌هاي قديمي استفاده نكنيد. همچنين به اندازه‌ي فونت نيز توجه كنيد كه به آساني قابل خواندن باشد و خوب و شكيل به نظر برسد.

۲۳. استفاده از فونت‌هاي فانتزي

خواندن فونت‌هاي فانتزي، شكسته يا غيررسمي معمولا آسان نيست و ممكن است باعث شود مسئول استخدام چيزهاي كمتري درباره‌ي شما بخواند.

۲۴. استفاده از اصطلاحات تكراري و رايج

موسسه‌ي CareerBuilder در يك نظرسنجي از ۲۲۰۱ مدير استخدام پرسيد «چه چيزي در رزومه‌هاي دريافتي بيش از هر چيز باعث دلسردي شما مي‌شود؟»

پاسخ آنها استفاده از عباراتي مانند «بهترين در نسل خود»، «فعال و زرنگ»، «تفكر خارج از چارچوب»، «هم‌افزايي» و «مردمي و اهل معاشرت» بود. از طرف ديگر، از نظر آنها عباراتي مانند «دستاورد»، «مديريت»، «حل و فصل» و «راه‌اندازي» اگر بيش از حد استفاده نشوند، عبارات مثبت و تاثيرگذاري بودند.

۲۵. دلايل ترك كار قبلي

برخي از داوطلبان فكر مي‌كنند، اگر دلايل ترك شغل قبلي‌شان را بنويسند شانس بيشتري براي استخدام خواهند داشت. اما به گفته‌ي تينا نيكلاي، اين اشتباه است: «ذكر دلايل ترك كار قبلي در رزومه كار درستي نيست و نبايد مسائل شركت‌هاي ديگر در رزومه شما وارد شود.» اين موارد را مي‌توانيد هنگام مصاحبه بيان كنيد.

۲۶. ذكر معدل فارغ‌التحصيلي

اگر به تازگي فارغ‌التحصيل شده‌ايد و معدل خوبي داريد، ذكر آن در رزومه مناسب است. اما اگر بيش از سه سال از فارغ‌التحصيلي شما مي‌گذرد و معدل خوبي هم نداريد،‌ بهتر است از ذكر آن خودداري كنيد.

۲۷. گذاشتن عكس در رزومه

قرار دادن عكس در رزومه شايد در آينده به يك روال عادي بدل شود اما در حال حاضر كار چندان مناسبي نيست.

۲۸. بيان نظرات خود، به جاي واقعيت‌ها

عباراتي مانند «داراي روابط عمومي فوق‌العاده بالا‌» يا «بسيار منظم و باانگيزه» را كه نظرات شخصيِ خودتان در مورد خودتان است در رزومه وارد نكنيد. چرا كه اينها نظر شماست و ممكن است با واقعيت فاصله داشته باشند. اينها مواردي است كه خودشان پس از ملاقات و مصاحبه مشخص مي‌شوند و نيازي به درج آنها در رزومه نيست.

۲۹. ذكر تجربيات كاري كوتاه‌مدت

به گفته‌ي گيلبرد از درج تجربيات كاريِ كوتاه‌مدتِ خود در رزومه خودداري كنيد. همچنين لزومي ندارد كارهايي را كه انجام داده‌ايد ولي علاقه‌اي به آنها نداشته‌ايد، بيان كنيد.

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com

 


درمان افسردگي به روش انسان‌هاي اوليه

۳ بازديد

به گفته‌ي استيفن ايِلداري (Stephen Ildari)، نويسنده‌ي كتاب The Depression Cure، افسردگي خواب، انرژي، تمركز، حافظه و ميل جنسي را از انسان مي‌دزدد و تجربه‌ي لذت‌هاي ضروري زندگي را از او مي‌گيرد. افسردگي مي‌تواند علاقه‌ي مردم به عشق ورزيدن، كار كردن، سرگرمي و حتي اميد به زندگي را از بين ببرد. در صورتي كه اقدامي براي درمان افسردگي انجام نشود، اين بيماري مي‌تواند باعث آسيب دائمي به مغز شود.

افسردگي حساسيت مغز نسبت به درد را آنقدر بالا مي‌برد كه بعضي از بيماران رواني ايلداري از آن به عنوان رنج، عذاب و شكنجه‌ي دروني ياد كرده‌اند. ايلداري در يكي از سخنراني‌هاي تِد مي‌گويد: «خيلي‌ها به مرحله‌اي مي‌رسند كه مرگ را به عنوان يك راه گريز نجات‌بخش مي‌بينند.»

اما افسردگي يك بيماري طبيعي نيست. اين بيماري بخشي از وجود انسان نيست كه نتواند از آن خودداري كند. ايلداري معتقد است كه افسردگي، مثل خيلي از بيماري‌هاي ديگر، حاصل تمدن است. استرس زياد و سبك زندگي صنعتي و مدرن امروزي كه با تكامل ژنتيكي ما همخواني ندارد، دلايل اين بيماري هستند.

ايلداري مي‌گويد افسردگي نتيجه‌ي پاسخ‌دهي طولاني‌مدت به استرس است. اين به گفته‌ي او «واكنش گريز از استرس» از طرف مغز مشابه پاسخ جنگ يا گريز است كه براي كمك به اجداد ما در مقابله با حيوانات درنده يا خطرات فيزيكي ديگر، تكامل يافته است. واكنش گريزي نسبت به استرس، احتياج به چند ثانيه يا چند دقيقه (در موارد نادر تا چند ساعت) فعاليت فيزيكي بسيار شديد دارد. ايلداري مي‌گويد:

مشكل مردم در دنياي مدرن اين است كه واكنش به استرس، هفته‌ها، ماه‌ها و حتي سال‌ها ادامه مي‌يابد و چنين وضعيتي به طرز وحشتناكي مضر است.

ايلداري تأكيد مي‌كند كه زندگي در شرايط استرس‌زاي مداوم -مثل خيلي از زندگي‌هاي امروزي- باعث كاهش انتقال‌دهنده‌هاي شيماييِ عصبي مثل دوپامين و سروتونين مي‌شود كه مي‌تواند اختلالات خواب، آسيب به مغز، اختلال در عملكرد سيستم ايمني و التهاب را به دنبال داشته باشد.

بيماري، همين زندگي شهري است

دانشمنداني كه روي بيماري‌هاي همه‌گير مطالعه مي‌كنند، ليستي بلندبالا از همه‌ي بيماري‌هاي مرتبط با استرس -شامل ديابت، تصلب شريان‌ها، آسم، حساسيت‌ها، چاقي و سرطان- تهيه كرده‌اند و آنها را «بيماري‌هاي حاصل از تمدن» مي‌نامند. اين بيماري‌ها در دنياي پيشرفته شايع هستند، ولي عملا در جوامع بومي وجود ندارند.

در بررسي بر روي ۲۰۰۰ نفر افراد بومي قبيله‌ي كالولي در پاپوا، گينه‌ي نو تنها يك مورد جزئي افسردگي كه احتياج به مراقبت داشت مشاهده شد. مي‌پرسيد چرا؟ به گفته‌ي ايلداري، چون سبك زندگي قبيله‌ي كالولي، بسيار مشابه سبك زندگي اجداد شكارچي ما است كه قبل از رواج كشاورزي دو ميليون سال رواج داشت.

ايلداري اضافه مي‌كند:

۹۹.۹ درصد از تاريخچه‌ي زندگي انسان به سبك شكارچي و قبيله‌اي سپري شده است. بيشتر فشارهاي انتخاب طبيعي، كه ژن‌هاي ما را شكل داده‌اند، كاملا و به خوبي با آن شرايط و سبك زندگي سازگار شده‌اند.

طي حدود ۳ ميليون سال كه نژاد انسان در كره‌ي زمين سپري كرده‌ است، انسان غارنشين از زماني كه استفاده از ابزار‌هاي سنگي را شروع كرد تا زمان پيدايش كشاورزي در حدود ۱۲۰۰۰ سال پيش، تحت تغييرات مداوم محيط زندگي بوده است و در ۲۰۰ سال اخير، از زمان انقلاب صنعتي، گونه‌ي انسان مجبور بوده با شرايطي كه ايلداري «جهش اساسيِ شرايط محيطي» مي‌نامد، كنار بيايد.

با وجود اين كه شرايط محيطي از ريشه تغيير كرده است، ژنوم انسان لزوما هماني است كه ۲۰۰ سال پيش بوده است. به گفته‌ي ايلداري «اين فقط هشت نسل است، كه زمان كافي (براي ايجاد سازگاري‌هاي مهم ژنتيكي) نيست.»

ناسازگاري بزرگي ميان ژن‌هاي ما، بدن و مغزمان، و همينطور محيطي كه در آن زندگي مي‌كنيم وجود دارد. ما براي يك جا نشستن، فضاهاي بسته، انزواي اجتماعي، فست‌فود، كم‌خوابي و روند ديوانه‌وار زندگي مدرن طراحي نشده‌ايم.»

درمان

با وجود اين كه ايلداري كاملا مخالف درمان دارويي نيست، اما معتقد است كه حتي اگر همه‌ي داروهايي كه در دنيا وجود دارد را صرف معضل افسردگي كنيم باز هم تغيير چنداني به وجود نمي‌آيد.

در ۲۰ سال اخير مصرف داروهاي ضد افسردگي، ۳۰۰ درصد افزايش داشته است. ولي افزايش ميزان افسردگي، به همين جا ختم نشده است.

ايلداري معتقد است كه راه حل، ايجاد يك تغيير اساسي در سبك زندگي است. او مي‌گويد كه نتيجه‌ي برنامه‌ي ۶ مرحله‌اي كه براي درمان افسردگي ارائه داده، فراتر از حد تصور او عمل كرده ‌است.

۱. ورزش

۲. اسيدهاي چرب اُمگا۳

۳. نور خورشيد

۴. خواب سالم

۵. فعاليت‌هايي كه در فكر فرو رفتن را متوقف مي‌كنند

۶. ارتباط اجتماعي

او در سخنراني‌اش بر اهميت ورزش و ارتباط اجتماعي تأكيد داشت، زيرا بهره‌مند شدن از اين دو مورد براي مردم در زندگي مدرن از همه سخت‌تر است.

ورزش «طبيعي» نيست

ايلداري مي‌گويد ورزش آنقدر براي درمان افسردگي مؤثر است كه اگر مي‌شد اين تأثيرات را در يك قرص جمع كرد، گران‌ترين قرص دنيا مي‌شد. مشكل اينجاست كه عده‌ي بسيار زيادي از بزرگسالان اصلا فعاليت فيزيكي مداوم ندارند؛ و همان طور كه ايلداري مي‌گويد، نمي‌توان آنها را مقصر دانست. با وجود ساعت‌هاي طولاني و خسته‌كننده كه بايد در محل كار بگذرانند، كارهاي خانه و وظايفي كه در قبال خانواده دارند، چه انرژي و فرصتي براي باشگاه رفتن مي‌ماند؟

راز كوچك فاش نشده‌اي كه در مورد ورزش وجود دارد اين است كه ورزش «طبيعي» نيست. ذهن ما براي فعاليت فيزيكي «در خدمت اهداف مشخص» طراحي شده است، نه براي دويدن روي تردميل.

شكارچيان قبيله‌اي روزانه چهار ساعت يا بيشتر صرف فعاليت فيزيكي قدرتي مي‌كنند؛ ولي اگر از آنها بپرسيد مي‌گويند كه اصلا ورزش نمي‌كنند. ايلداري مي‌گويد: «آنها ورزش نمي‌كنند. ورزش كردن براي آنها كار احمقانه‌اي است. آنها زندگي مي‌كنند.»

او مي‌گويد: «اگر يك موش آزمايشگاهي را روي يك تردميل بگذاريد، خودش را روي پاهايش جمع مي‌كند و حركت تردميل همه‌ي پشم و پوست پشت او را مي‌كَند. وقتي شما به يك دستگاه ورزشي نگاه مي‌كنيد، بخشي از وجودتان فرياد مي‌زند: «سوارش نشو! اين وسيله تو را به هيچ جا نمي‌رساند!»

ايلداري پيشنهاد مي‌كند كه اگر براي چيدن ميوه‌هايتان از درخت بالا نمي‌رويد يا غذايي كه مي‌خواهيد بخوريد را خودتان شكار نمي‌كنيد، به جاي آن مي‌توانيد با يكي از دوستان‌تان پياده‌روي كنيد. به گفته‌ي او، فقط ۳۰ دقيقه پياده‌روي، سه بار در هفته، براي درمان افسردگي از داروي رايج زُلُفت (Zoloft) مؤثرتر است.

ارتباط اجتماعي

يكي ديگر از عوامل مهم افسردگي امروزي، كمبود ارتباط اجتماعي در خانواده‌هاي سه‌نفري مدرن است. به گفته‌ي ايلداري «رو در رو بودن با كساني كه دوست‌‌شان داريم، واكنش به استرس را كاهش مي‌دهد». مشكل اينجا است كه ما زماني كه رو در رو سپري مي‌كرديم را با زماني كه در مقابل صفحه‌ي گوشي‌‌‌هاي موبايل سپري مي‌كنيم جايگزين كرده‌ايم.

اجداد شكارچي ما هر روز تمام وقت‌شان را در كنار كساني كه دوست‌شان داشتند مي‌گذراندند.

متأسفانه همه‌ي بيماري‌ها، از جمله بيماري‌هاي رواني باعث مي‌شود فرد خودش را قرنطينه كند، كه اين فقط وضع افسردگي را بدتر مي‌كند.

ايلداري مي‌گويد: «در برابر انگيزه‌ي گوشه‌گيري و انزوا مقاومت كنيد. وقتي مريض هستيد، بدن‌تان از شما مي‌خواهد از ديگران كنار بكشيد و خودتان را حبس كنيد. اگر آنفولانزا گرفته باشيد اين كار منطقي است، ولي اگر افسردگي داشته باشيد، بدترين كار ممكن است.»

بازگشت به طبيعت و زندگي قبيله‌اي

چيزي كه ايلداري در سخنراني‌اش نمي گويد اين است كه دنبال كردن راه درماني كه پيشنهاد مي‌دهد در زندگي مدرن چقدر سخت است. مطمئنا همه‌ي ما از هواي تازه، نور خورشيد، ورزش، رژيم غذايي بهتر، خواب راحت‌تر، كارهاي يكنواخت كم‌تر و ارتباط بيشتر با عزيزان‌مان خوش‌مان مي‌آيد. ولي آيا براي همه‌ي اين كارها وقت داريم؟

من اين جا نشسته‌ام ، به صفحه‌ي كامپيوترم زُل زده‌ام و اين مطلب را تايپ مي‌كنم تا زندگي‌ام را تأمين كنم و بيشتر شما احتمالا حتي فرصت نداريد اين مقاله را بخوانيد چون بيش از ۵۰ ساعت در هفته كار مي‌كنيد.

اين در حالي است كه اعضاي قبايل شكارچي به طور ميانگين، هفته‌اي ۱۷ ساعت كار مي‌كنند. در دنيايي كه ما زندگي مي‌كنيم مطمئنا نمي‌توانيم شغل‌مان را رها كنيم تا استرس زندگي‌مان را كم كرده‌ باشيم، چون مشكلات اقتصادي خودش باعث استرس بيشتري مي‌شود.

به عقيده‌ي من، راه حل، كم كم قدم برداشتن است. اينكه به آرامي از وابستگي به زندگي شلوغ شهري، به سمت طبيعت، مهارت‌هاي اوليه و زندگي جمعي خودپايا (self-sustaining communal living) گام برداريم.

 

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com

 


چطور قدرداني از كارمندان باعث رضايت شغلي آنها مي‌شود؟

۲ بازديد

اگر پزشكان متخصصي كه هر ساله جان صدها انسان را نجات مي‌دهند جاسوئيچي پلاستيكي مي‌گيرند پس جاي تعجب نيست كه بسياري از محيط‌هاي كاري از چيزي رنج مي‌برند كه من اسم‌اش را «كَسري قدرداني» گذاشته‌ام. اين كمبود به خصوص براي كساني بدتر است كه مشاغل‌شان در مقايسه با يك متخصص سرطان تعليم‌ديده، معمولي و پيش پا افتاده به‌نظر مي‌آيد- آدم‌هايي كه هيچ‌وقت مستقيما از طرف مشتري، دريافت كننده‌ي خدمات، يا آنهايي كه قادر به تشخيص كار خوب هستند هم مورد قدرداني قرار نمي‌گيرند.

لازم است فارغ از پستي كه كاركنان در سازمان دارند متوجه ارزش عظيمي باشيم كه آنها با خود به محل كار مي‌آورند. قدرداني به معناي اجراي برنامه‌هاي منابع انساني كه در آن كنار نام كاركنان يك تيك مي‌زنيد نيست؛ قدرداني يعني پيدا كردن و پرورش بهترين‌ها در هر فرد و بالا بردن معيارهاي اصلي سازمان از اين راه.

بر اساس نظرسنجي‌اي كه جديدا به سفارش شركت جديدم OGO انجام شد، ۸۲٪ كارمندان آمريكايي احساس مي‌كنند اثر كارشان به اندازه‌ي كافي توسط مقام ارشد شركت مورد توجه قرار نمي‌گيرد. اين كاستي قدرداني اثر بسيار مخربي در روحيه افراد، كارايي و سودمندي آنها دارد. يافته‌ي مهم ديگر اين است كه ۴۰٪ كاركنان گفته‌اند اگر كارشان بيشتر مورد توجه و قدرداني قرار مي‌گرفت انرژي بيشتري صرف كارشان مي‌كردند.

خبر خوب اين است كه حل كردن مشكل كاستي قدرداني در سازمان‌ها هم ساده است و هم ارزان. زماني من اين شانس را داشتم كه هدايت سازمان Yum! Brands را بر عهده داشته باشم. در آنجا ما توانستيم فرهنگ قدرداني سازماني را در بيش از ۱۲۵ كشور پايه‌گذاري كنيم. در اين مقاله مي‌خواهم نكاتي را با شما در ميان بگذارم كه در قدرداني از كاركنان بسيار سودمند بوده‌اند. به‌‌رغم تفاوت‌هاي فرهنگي در سراسر دنيا، اين نكات، كاربردي جهاني دارند.

۱. به خاطر داشته باشيد افراد زيادي هستند كه با فيش حقوقي انگيزه پيدا نمي‌كنند

آنها مي‌خواهند به سختي كار كنند و اثرگذار باشند و بابت اين تلاش سخت از آنها قدرداني شود. اگر شما حقيقتا در قلب و افكارتان قدردان آنها باشيد، اين طرز نگرش در اعمال و گفتارتان بازتاب پيدا خواهد كرد.

۲. با به اشتراك گذاشتن هر چه بيشتر اطلاعات آنها را محترم بشماريد

سم والتون (Sam Walton) اين نكته را بهتر از من خلاصه كرده است: «هر چه بيشتر بدانند، بيشتر خواهند فهميد. هر چه بيشتر بفهمند، بيشتر برايشان مهم خواهد شد. زماني كه موضوع برايشان اهميت پيدا كند چيزي نمي‌تواند آنها را در مسير متوقف كند. اگر به كاركنان‌تان كه در حقيقت شركاي كاري شما هستند اعتماد نكنيد و مسائل جاري را با آنها در ميان نگذاريد، آنها متوجه خواهند شد كه شما آنها را در واقع شريك خود به حساب نمي‌آوريد.»

۳. زياد سوال بپرسيد

نه فقط از كساني كه موظف‌اند به شما گزارش مستقيم بدهند بلكه سعي كنيد تا جايي كه امكان دارد از تعداد افراد بيشتري كه در سطح اوليه تماس با كار هستند هم سوال بپرسيد. يكي از سوالاتي كه من عاشقش هستم اين است كه «اگر در پُست من قرار داشتي چه كاري انجام مي‌دادي؟» ممكن است پاسخي كه دريافت مي‌كنيد پيشنهاد مفيدي باشد، كه در اين صورت بايد آن را تاييد و در صورت امكان عملي كنيد تا اثبات كنيد كه مكالمه‌تان نمايشي نبوده است. حتي اگر هيچ ايده‌ي عالي‌اي هم به دست نياوريد، تا زماني كه كاركنان‌تان مي‌بينند كه واقعا به پيشنهادات آنها فكر كرده‌ايد، چنين مكالمه‌اي هنوز مي‌تواند اثر بزرگي داشته باشد.

۴. براي جشن گرفتن منتظر نتيجه‌ي نهايي نمانيد

وقتي توجه و پاداش به پيروزي‌هاي كوچك را در جمع انجام دهيد انگيزه‌ي همه‌ي افراد را در مسير طولاني‌اي كه در پيش دارند بالا مي‌بريد. آدم بدبيني نباشيد كه مي‌گويد: «خُب اين عالي است كه قرارداد فروش تازه را بستي، اما هنوز از پيش‌بيني حساب درآمدي امسال خود ۵ ميليون دلار عقب هستيم!»

۵. قدرداني خودتان را تا حد ممكن سرگرم‌كننده انجام دهيد

كسب‌وكار خود را جدي بگيريد، اما خودتان خيلي جدي نباشيد. در طي سال‌ها من براي قدرداني از تلاش‌هاي خاص كارمندان به آنها هديه‌هاي بامزه‌اي داده‌ام. فكر مي‌كنيد كارمندان كدام هديه را با احتمال بالاتري به دوستان خود نشان مي‌دهند و درباره‌اش حرف مي‌زنند؟ يك قلم نفيس يا يك اسباب بازي خنده‌دار؟

۶. قدرداني خود را شخصي‌سازي كنيد

نكته‌ي جالب ديگري كه از تحقيق ما به‌ دست آمد اين بود كه ۷۶ درصد مردم يادداشت‌هاي تشكرآميز را نگه‌ مي‌دارند. هديه‌ي شخصي‌سازي شده‌اي كه درباره‌ي آن فكر شده فارغ از قيمتي كه دارد اثر بيشتري مي‌گذارد تا هديه‌اي كه براي همه توليد انبوه شده باشد.

۷. به موقع قدرداني كنيد

منتظر قرارملاقات‌هاي ماهيانه يا ارزيابي عملكرد ساليانه نمانيد. مطابق نظرسنجي‌اي كه انجام داديم كاركنان به ما گفتند به طور ميانگين ۵۰ روز از آخرين باري كه به هر نحو در محل كار از آنها قدرداني شده است مي‌گذرد. اين زمان بسيار طولاني است. كارهاي خوب در دور و برتان در حال انجام شدن هستند، متوجه‌ي آنها باشيد و هر فرصتي را براي تاييد كردن آنها غنيمت بشماريد.

۸. در نهايت اينكه به ياد داشته باشيد قدرداني يك مزيت است

قدرداني يك فرصت است، نه فقط كاري كه به صرف تيك زدن در كنار ليست وظايف‌تان آن را انجام مي‌دهيد. به عنوان يك رهبر شما اين فرصت را داريد كه روح كاركنان را تغذيه كنيد و به آنها كمك كنيد كه درباره‌ي خودشان احساسي عالي داشته باشند. در اين مسير با غني كردن روح آنها، روح خودتان نيز متقابلا تغذيه خواهد شد.

چشم‌اندازي كه من دارم جهاني است كه در آن هر رهبر آنقدر به اهميت بي‌اندازه‌ي قدرداني از كاركنان آگاه است كه آن را به واحد منابع انساني واگذار نمي‌كند و خود را شخصا در اين فرآيند دخيل مي‌داند، جايي كه هيچ متخصص سرطاني، هرگز لازم نخواهد بود كه به يك جاسوئيچي پلاستيكي بسنده كند.

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com

 

 


۱۰ عادت مشترك شادترين آدم‌هاي دنيا

۶ بازديد

در اين مقاله شما با ۱۰ عادت مشترك شادترين آدم‌هاي دنيا آشنا مي‌شويد.

 

طبق تئوري مارتين سليگمن، پدر روانشناسي مثبت‌گرا،‌ ۶۰ درصد از ميزان شاد بودن ما انسان‌ها به ژن‌ها و محيط زندگي‌ بستگي دارد و ۴۰ درصد باقيمانده، دست خود ما است.

سليگمن، در يك سخنراني تد (TED)، رضايت و شادي را اينگونه خلاصه كرد: «رضايت و شادي در اين است كه عالي‌ترين توانايي‌هاي خود را بشناسيد و از آنها براي ارتقاء خودتان استفاده كنيد.»

محققان زيادي مانند سليگمن، زندگي‌شان را وقف تحقيق درباره‌ي هنر و علمِ «شادي» كرده‌اند. من نيز غرق عادت‌هاي اين شادترين آدم‌هاي دنيا شدم و تصميم گرفتم جالب‌ترين آنها را با شما به اشتراك بگذارم.

۱. آنها از هر لحظه‌ي زندگي لذت مي‌برند

وقت گذاشتن براي زيبايي‌هاي زندگي كه به چشم نمي‌آيند، شادي‌آور است. پس از كنار «گل‌هاي سرخ» به سادگي نگذريد و آنها را ببوييد. وقتي از اين لحظات كوچك لذت ببريد، سطح آگاهي‌تان از اتفاقات پيرامون بالا مي‌رود.

شادترين آدم‌ها روي موضوعاتي تمركز مي‌كنند كه توان كنترل‌ آنها را دارند، مثلا شاد بودن در لحظه را انتخاب مي‌كنند، حتي اگر حالِ واقعي‌شان خوب نباشد.

۲. ذهنيت‌ آنها، ذهنيت رشد است

به گفته‌ي كارول دوئك در كتاب «ذهنيت» (Mindset)، موفق‌ترين و شادترين آدم‌ها صاحب چيزي هستند كه او آن را «ذهنيت رشد»، در مقايسه با «ذهنيت ثابت» در افراد ديگر، مي‌خواند. از نظر فردي كه ذهنيت ثابت دارد، صِرف موفقيت در كارها، اثبات هوش يا ارزش تلقي مي‌شود، اما فردي كه ذهنيتش ذهنيت رشد است، عاشق و شيفته‌ي چالش است و شكست، دليلي بر ناداني يا بي‌ارزشي او نيست، بلكه انگيزه‌اي براي ارتقاء توانايي‌هاي فعلي‌‌اش است.

دوئك پس از بيست سال تحقيق نتيجه گرفت آدم‌هايي كه ذهنيت رشد دارند، رابطه‌هايشان شادتر است، در كلاس موفق‌تر هستند و پشتكارشان در چالش‌ها بسيار بيشتر است.

۳. آنها دور و برشان را از آدم‌هاي شادي مثل خودشان پُر مي‌كنند

همانطور كه جيم ران (Jim Rohn)، زماني گفت:

«افكار هر انساني، ميانگين افكار پنج نفري است كه بيشتر وقت خود را با آنها مي گذراند.»

شخصيتِ همنشيني كه انتخاب مي‌كنيم بر افكار، احساسات و مسير زندگي ما اثر مي‌گذارد. شايد اين حرف سخت‌گيرانه به نظر برسد، اما اگر مي‌خواهيد شادتر زندگي كنيد، دور كردن آدم‌هاي منفي از زندگي‌تان، ضروري است.

لازم نيست براي انجام اين كار، مقابل آنها سينه سپر كنيد و دعوا به‌راه بيندازيد، كافي است زماني را كه با آنها سپري مي‌كرديد، به تدريج كمتر كنيد تا بتوانيد روي پيشرفت خودتان تمركز كنيد.

۴. آنها رؤياپرداز هستند «رؤياي من اين است كه چهار فرزند كوچكم روزي در كشوري زندگي كنند كه آنها را نه به واسطه‌ي رنگ پوست، كه با جوهر شخصيت‌شان داوري كنند.» مارتين لوتركينگ

اگر براي آينده رؤيايي در سر نداشته باشيد، فقط در گذشته زندگي خواهيد كرد.

رؤيا هر چه باشد، چه سفر به دور دنيا، چه راه‌اندازي كسب‌وكار خودتان و چه فراگيري زباني جديد، هنگام سختي‌ها كمك مي‌كند تا خوش‌بين باقي بمانيم.

مفهوم داشتنِ «مقصود» در زندگي، به ويژه در آسياي شرقي مرسوم است. در ژاپن، مفهومي‌ وجود دارد به نام ايكيگاي «ikigai» وجود دارد كه معني آن «دليل بيدار شدن از خواب» است. نتايج تحقيق روي برخي از شادترين و كهن‌سال‌ترين انسان‌ها، نشان داده است كه همه‌ي آنها، هر روز صبح پس از بيدار شدن از خواب، هدف داشتند.

۵. آنها صبور هستند

هر چه رؤياهايتان بزرگ‌تر باشد، صبرتان هم بيشتر مي‌شود.

آدم‌هاي شاد براي رسيدن به رؤياهايشان صبور هستند. آنها روي مسيري كه تاكنون براي رسيدن به هدف پيموده‌اند و روي مسيرهاي پيش‌ رو تمركز مي‌كنند.

آنها باور دارند كه ميوه‌ي صبر شيرين است و تا رسيدن به هدف، دست از تلاش برنمي‌دارند، فرقي نمي‌كند كه اين هدف، ارتقاء شغلي باشد يا ازدواج يا فراگيري يك مهارت جديد.

۶. آنها اوقاتي از روز را فقط به «خودشان» اختصاص مي‌دهند

«بله» گفتن به همه چيز، راهي به سوي بدبخت شدن است.

كمك كردن به ديگران مهم است، اما اگر به معناي فدا كردن زمان استراحت، رشد و پيشرفت «خودتان» باشد، به مرور زمان تهي مي‌شويد و ديگر چيزي براي عرضه به ديگران نخواهيد داشت.

هميشه نمي‌توان موافق همه چيز بود، اگر اينگونه رفتار كنيد، راه را باز مي‌گذاريد تا ديگران از شما سوء‌استفاده كنند. بايد حد و مرزهاي روشني را تعيين كنيد تا جلوي اين كار را بگيريد.

۷. آنها نه فقط براي نيازهاي مادي، بلكه براي تجربه‌ نيز هزينه مي‌كنند

ارزش مادي‌ ماشينِ مدل بالايي كه تازه خريديد، به محض بيرون آمدن از پاركينگ كم مي‌شود. حالا اين را با تجربه مقايسه كنيد. تجربه‌ها خاطراتي هستند كه تا آخر عمر با شما مي‌مانند.

شادترين آدم‌ها ترجيح مي‌دهند به جاي خريدن تلويزيونِ صفحه‌تختي كه به‌ندرت از آن استفاده مي‌كنند، كوله پشتي‌شان را بردارند و دور آسيا سفر كنند. به گفته‌ي مارك چِرنوف از وبسايت marcandangel:

«هزينه كردن براي تجربه ما را به دو دليل مهم خوشحال‌تر مي‌كند: ۱. وقتي تجربيات بزرگ را به خاطر مي‌آوريم، به مرور زمان در ذهن‌مان صيقل مي‌خورند و به ارزش‌شان افزوده مي‌شود. ۲. تجربيات اغلب رويدادهايي اجتماعي هستند كه ما را از خانه بيرون مي‌كشند و به تعامل با ديگران وادار مي‌كنند.»

۸. بيش آنكه گيرنده باشند، بخشنده‌اند

از آنجا كه آدم‌هاي شاد توانايي پيدا كردن فرصت‌ها را در هر موقعيتي دارند، هر زمان كه بتوانند به ديگران كمك مي‌كنند.

آنها از جمع‌آوري كمك‌هاي مالي براي يك خيريه و پول دادن به نوازنده‌‌ي مستعدي كه كنار ايستگاه مترو نوازندگي مي‌كند، گرفته تا وقت گذاشتن براي گمشده‌اي كه دنبال آدرسي مي‌گردد، همواره به دنبال كمك رساندن به ديگران هستند.

شايد عجيب به نظر برسد، اما استنباط آدم‌هاي شاد اين است كه براي شاد كردن خودشان است كه به ديگران كمك مي‌كنند.

۹. آنها از سختي‌ نمي‌ترسند

به گفته‌ي پيتر كرامر (Peter Kramer) روان‌شناس، انعطاف‌پذيري معجونِ ضدافسردگي است. آدم‌هاي شاد مي‌دانند چگونه پس از هر شكست، دوباره تلاش كنند. انعطاف‌پذيري مانند محافظي در برابر سختي‌هاي اجتناب‌ناپذير زندگي است كه انسان‌ها مجبور به رويارويي با آنها هستند. به قول يك ضرب‌المثل ژاپني: «هفت‌بار هم زمين خوردي، براي بار هشتم بايست.»

تلاش، نشانه‌ي پيشرفت است و آدم‌هاي شاد با اين باور زندگي مي‌كنند. چرا؟ چون پاداش پيشرفت، بسيار بيشتر از زحمتي است كه در راه رسيدن به آن متحمل مي‌شوند.

۱۰. آنها دست از يادگيري برنمي‌دارند

«بزرگ ترين دشمن دانايي، ناداني نيست، بلكه توهم دانا بودن است» استيون هاكينگ

استيون هاكينگ، عليرغم بيماري ALS (بيماري نورون‌هاي حركتي) به اكتشافات علمي مهمي دست يافت. افزون بر اين، با وجود از دست رفتنِ تدريجي توانِ تكلم، يافته‌هاي علمي‌اش را پس از بيماري نيز، با استفاده از صداي رباتيك، به گوش جهانيان رسانده است. همه‌ي آدم‌هاي شاد، مانند استيون هاكينگ، يك وجه مشترك دارند، آنها تمام عمر در حال يادگيري هستند، مدام كتاب‌هاي جديد مي‌خوانند، فرهنگ‌هاي ديگر را مطالعه مي‌كنند و زبان‌هاي جديد مي‌آموزند. براي آنها عادت به يادگيري، يك فرآيند روبه‌رشد دائمي است، چون بدون آن زندگي معنايي ندارد.

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com

 


چطور افزايش حقوق داشته باشيم؟

۴ بازديد

۱. باور داشته باشيد كه بيشتر از اينها مي‌ارزيد

اولين و مهمترين قدم اين است كه اين باور را در خود پرورش دهيد كه لياقت‌تان بيشتر از اينها است. وقتي اين كار را انجام دهيد مسئوليت‌هاي بيشتري بر دوش شما گذاشته خواهد شد و اين كليد داشتن درآمد بيشتر است.

۲. وظايف خود را بشناسيد

وقتي من فردي را استخدام مي‌كنم دقيقا مي‌دانم از او چه مي‌خواهم و بايد به چه چيزهايي دست پيدا كند. ممكن است آن فرد كارهاي ديگري انجام دهد، و شايد خيلي هم خوب از عهده‌ي انجام آنها بربيايد، اما تا وقتي كاري را كه من از او خواسته‌ام انجام ندهد، هيچ فايده‌اي ندارد و مثل اين است كه هيچ كاري نمي‌كند. شايد خيلي از شركت‌ها نتوانند به خوبي اين مسائل را به كارمندان‌شان منتقل كنند، پس بايد ببينيد رئيس‌تان واقعا چه مي‌خواهد و از شما چه انتظاري دارد و بعد دقيقا همان كار را انجام دهيد.

۳. هر كاري انجام مي‌دهيد به خاطر رئيس‌تان باشد

براي يك لحظه، خودتان را فراموش كنيد و به اين فكر كنيد كه چطور مي‌توانيد زندگيِ كاريِ فردي كه حقوق‌تان را تعيين مي‌كند، بهبود ببخشيد و سپس همان كارها را انجام دهيد. منظورم اين نيست كه چاپلوسي كنيد، مسلما هيچ كس تملق و چاپلوسي را دوست ندارد. منظورم اين است كارش را تأثير‌گذارتر و راحت‌تر كنيد.

۴. كارهايي را كه ديگران دوست ندارند، انجام دهيد

آيا كاري وجود دارد كه شما دوستش داريد يا در آن توانايي بالايي داريد ولي هيچ كس حاضر نيست آن را انجام دهد؟ سعي كنيد چنين وظايفي را در شركت قبول كنيد. فروش مي‌تواند مثال خوبي از اين دست باشد. خيلي از افراد فروش را دوست ندارند، اما در نهايت اين فروش است كه درآمدزايي مي‌كند.

۵. ارزش واقعي خود را پيدا كنيد

واقع‌گرا باشيد و روياپردازي نكنيد. با احتياط پرس‌و‌جو كنيد تا نرخ رايجي را كه در جامعه براي پُست شما وجود دارد، پيدا كنيد. اگر حقوقي كه به شما پرداخت مي‌شود كمتر از نرخ رايج است، تقاضاي اضافه‌حقوق كنيد ولي اگر قصد داريد كه شغل فعلي‌تان را حفظ كرد و بهبود ببخشيد، تقاضاي اضافه حقوق را به شكلي مطرح نكنيد كه رئيس‌تان تصور كند به او اولتيماتوم مي‌دهيد. فقط بايد نشان بدهيد كه براي پذيرش مسئوليت‌هاي بيشتر آماده هستيد. اگر متوجه شديد كه ارزش رايج كاري كه انجام مي‌دهيد بيشتر از اين نيست، بايد به فكر اقدامات ديگري باشيد.

۶. اگر مي‌توانيد، رد پول را دنبال كنيد

اگر كار شما نياز به تخصص خاصي ندارد، سعي كنيد تا آنجا كه ممكن است به مراكز سوددهي سازمان، مانند مركز فروش يا تحويلِ كالا، نزديك شويد و نه پشتيباني و توسعه‌ي محصول. البته مي‌دانم كه توسعه‌ي محصول و ارائه‌ي خدمات در نهايت به سوددهي منجر مي‌شوند، اما رسيدن به پول در قسمت‌هايي كه مستقيما با آن سر و كار دارند آسان‌تر است.

۷. اگر نمي‌توانيد، پول و سوددهي را به خوبي درك كنيد

اگر مثلا گرافيست يا برنامه‌نويس هستيد و با توجه به حرفه‌تان، نمي‌توانيد به بخش فروش يا مديريت منتقل شويد، پس بهتر است با تيم فروش دوست شويد تا متوجه شويد كاري كه انجام مي‌دهيد چطور بر درآمدزايي شركت تأثير مي‌گذارد.

شايد بيشترِ هم‌رده‌هاي شما اين كار را انجام ندهند، اما شما سعي كنيد در هر حرفه‌اي كه هستيد به چگونگي درآمدزايي و افزايش سود شركت فكر كنيد. از دانش خود استفاده كنيد تا براي شركت‌تان سود بيشتري به ارمغان بياوريد.

۸. منحصر به فرد باشيد

خودتان را با همكاران‌تان مقايسه نكنيد. اول اينكه اين كار حرفه‌اي نيست و از آن مهم‌تر، داريد به رئيس‌تان مي‌گوييد كه با فلان همكار تنبل يا آن همكاري كه بيشتر از حقش پول مي‌گيرد، يكي هستيد. متاسفانه، با اين كار ارزش خودتان را پايين مي‌آوريد.

۹. آيا كار ديگري هست كه شركت‌تان بتواند براي شما انجام دهد؟

شايد فعلا شركت شما اين امكان را نداشته باشد كه حقوق‌تان را اضافه كند. بايد ابتدا در اين زمينه تحقيق و پرس‌و‌جو كنيد. آيا واقعا شركت در موقعيتي هست كه بتواند اين مقدار هزينه‌ي اضافي را تقبل كند يا نه؟ آيا مزاياي غير‌مادي ديگري وجود دارند كه بتوانيد از آنها برخوردار شويد؟ مثلا، كار كردن در خانه، اضافه كردن روزهاي مرخصي، يا حتي كاهش ساعات كاري در هفته. شايد بتوانيد براي به دست آوردن اين گونه مزايا مذاكره كنيد.

۱۰. ببينيد مشكل كارتان كجاست

اعتراف مي‌كنم وقتي خودم كارمند بودم، يكي از سخت‌ترين مسائل شنيدن انتقاد بود، حتي انتقاد سازنده. اما اگر قرار نيست اضافه حقوق بگيريد و نمي‌خواهيد به توصيه‌ي من كه آزادكاري (فريلنسري) است عمل كنيد، پس بايد از خود بپرسيد چه چيزي سدِ راه افزايش حقوق شما است. بايد اين كار را بعد از انجام مذاكره با رئيس‌تان انجام دهيد. سعي كنيد خوب ياد بگيريد، نقاط ضعف خود را اصلاح كنيد و مهارت‌هاي خود را افزايش دهيد، سپس دوباره براي مذاكره برگرديد.

دست به كار شويد

به من اطمينان كنيد. افرادي كه در كارشان صادق هستند و اقداماتي در جهت رشد و پيشرفت سوددهي شركت‌شان انجام مي‌دهند كمياب هستند. شما هم تبديل به يكي از اين افراد شويد و اگر حقوق‌تان افزايش پيدا نكرد شايد بهتر باشد شركت‌تان را عوض كنيد.

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com

 


۷ نكته براي يافتن شغلي كه براي آن ساخته شده‌ايد

۲ بازديد

شما شغل‌تان را فقط «پيدا نمي‌كنيد»، بلكه براي يافتن آن «مي‌جنگيد». اين درس و ديگر درس‌ها را از افرادي بياموزيد كه برخي از آنها، در اواخر عمر به آرزوهاي خود دست يافتند.

احتمال دارد روز آزمون استخدامي يا حين درد دل‌هاي خودماني در پي از كار بيكار شدن، كسي درباره‌ي فوت و فن «كار پيدا كردن» با شما صحبت كرده باشد. اين يكي از موضوعاتي است كه اغلب افراد درباره‌ي آن نظرپراكني مي‌كنند. اما دِيو ايسِي، بنيانگذار استوري كورپس (SrotyCorps)- بنگاه جمع‌آوري داستان زندگي مردم- با اين موضوع مخالف است، به ويژه با فعل «پيدا كردن كار».

دِيو ايسِي مي‌گويد: «پيدا كردن كار، امري بدون اراده و اختيار نيست. وقتي فردي كاري را پيدا مي‌كند كه براي آن ساخته شده است، اين به آن معنا است كه فداكاري‌ها و تصميم‌گيري‌هاي سختي را پشت سر گذاشته است.»

به عبارت ديگر، مسئله فقط «پيدا كردن» كار نيست، شما بايد براي پيدا كردن كار بجنگيد و اين جنگيدن ارزشش را دارد. ايسِي؛ برنده‌ي جايزه‌ي تِد ۲۰۱۵ مي‌گويد: «كساني كه براي پيدا كردن كار جنگيده‌اند، نسبت به آن شور و شوق خاصي دارند. اينها كساني هستند كه براي بيدار شدن از خواب و سر كار رفتن، اشتياق و هيجان دارند.»

ايسِي پس از گذشت بيش از يك دهه گوش دادن به مصاحبه‌هاي استوري كورپس دريافت كه مردم، اغلب، داستان پيدا كردن كارشان را با ديگران به اشتراك مي‌گذارند و حالا ايسِي، تعداد زيادي از اين داستان‌هاي شگفت‌انگيز را در يك كتاب جديد به نام «مشاغل: هدف و اشتياق كار» (Callings: The Purpose and Passion of Work) جمع‌آوري كرده است. او در اين مقاله، ۷ نكته‌ي كليدي را درباره‌ي نبرد سخت انسان‌ها براي يافتن كاري كه دوست دارند، به اشتراك مي‌گذارد.

۱. شغل شما در ناحيه‌ي همپوشانِ يك نمودارِ سه قسمتي جاي مي‌گيرد

در اين نمودار وِن، سه قسمت مذكور عبارتند از (۱) انجام كاري كه بلد هستيد، (۲) احساس اينكه از كار شما قدرداني مي‌شود و (۳) اين باور كه كار شما سبب بهتر شدن زندگي ديگران مي‌شود. ايسِي مي‌گويد: «وقتي اين سه ويژگي در شما باشد، درست مانند اين است كه بارقه‌اي پيدا شده باشد.» هدف ايسِي اين نيست كه بگويد فرد بايد جراح باشد تا با نجات جان انسان‌ها، احساس كند صاحب شغل باارزشي است. به پيشخدمت يك رستوران كوچك فكر كنيد كه آنقدر گرم با مشتريان صحبت مي‌كند كه آنها احساس دوست داشته شدن مي‌كنند. نظر شما درباره‌ي فصل مشترك يا همان ناحيه‌ي همپوشان در اين سه ويژگي چيست؟ به گفته‌ي ايسِي: «گاهي بايد چشم و گوشتان را به روي پرحرفي دوستان، والدين و جامعه كه كار درست و غلط را به شما ديكته مي‌كنند، ببنديد و به صداي درون خودتان گوش بدهيد كه مي‌دانيد حقيقت است.»

۲. شغل شما اغلب زاييده‌ي تجربيات دشوار شما است

شايد صداي درون شما، يك تجربه‌ي متمايز و به احتمال زياد دردناك را به يادتان بياورد. ايسِي به مصاحبه با يك معلم ۲۴ ساله به نام آيوديجي اوگاني در كتاب مشاغل اشاره مي‌كند. ايسِي مي‌گويد: «او تا زماني كه پدرش به قتل رسيد، با روياي پزشك شدن درس مي‌خواند، اما بعد تشخيص داد معلمي شغلي است كه واقعا براي آن ساخته شده است. به گفته‌ي خودش، هر بار كه قدم به كلاس مي‌گذارد، حضور پدرش را با خود حس مي‌كند.» سرتاسر كتاب، داستان افرادي است كه سخت‌ترين تجربيات زندگي‌شان را به راهي جديد بدل مي‌كنند. به گفته‌ي ايسِي: «داشتن تجربه‌اي كه وجود شما را بلرزاند و شما را به ياد فناپذيري‌ انسان بيندازد، مي‌تواند تبديل به واقعه‌ي روشنگري در زندگي‌تان شود. بسياري از اوقات، اين تجربيات منجر به تغييرات مهمي مي‌شوند. ما ساعات زيادي را صرف كار مي‌كنيم، بنابراين داستان‌هاي اين كتاب واقعا مي‌تواند اولويت‌هاي ما را در خصوص زندگي كاري، متحول سازد.»

۳. يافتن شغل مستلزم جسارت و تحمل برآشفتگي‌ها است

جايي از كتاب مشاغل، از وِندِل اسكات مي‌شنويم كه در سال ۱۹۵۲، به نخستين راننده‌ي رالي نَسكار افريقايي-امريكايي تبديل شد و عليرغم تهديدهاي جاني به رانندگي ادامه داد. همچنين از دوروتي واربرتونِ دانشمند مي‌شنويم كه هنگام انجام تحقيقاتش براي از ميان بردن ننگ سقط جنين، با تبعيض جنسي شديدي مواجه مي‌شود. از بِرنِل كاتلون مي‌شنويم كه بعد از طوفان كاترينا، نخستين خواربارفروشي را در محله‌اي به نام بخش نهم پاييني باز كرد، چون نمي‌خواست رنگ و بوي قديمي محله از ميان برود. به نقل از ايسِي، داستان‌هاي كتاب مشاغل، اغلب با موضع گرفتن افراد در برابر وضع فعلي كه قابل‌قبول نيست، آغاز مي‌شود و سپس «كار» در خدمت تغيير وضع موجود درمي‌آيد: «صحبت از كاري است كه آتش آن با اميد، عشق يا مبارزه‌طلبي روشن مي‌شود و هدف و پشتكار، سوخت‌رسان آن است.»

۴. اكثر اوقات «ديگران» شما را به كاري ترغيب مي‌كنند كه براي آن ساخته شده‌ايد

شارون لانگ مشاغل عجيبي را در طول عمرش تجربه كرده بود. همانطور كه ايسِي مي‌گويد: «دخترش دانشگاه مي‌رفت. يك روز كه صندوقدار، فرم‌هاي كمك مالي را در اختيار او مي‌گذاشت، او با صداي آرامي به خود گفت: «اي كاش منم مي‌تونستم دانشگاه برم.» صندوقدار جواب داد: «هنوزم دير نيست.» او هم براي يك برنامه‌ي هنري ثبت‌نام كرد و بنا به پيشنهاد مشاورش، مردم‌شناسي قانوني را از شاخه‌ي علوم انتخاب كرد. ايسِي مي‌گويد: «مشاور فقط به اين دليل اين واحد را پيشنهاد كرد كه صرفا آسان‌ترين رشته‌ي علمي بود. اما همان دقيقه كه او در كلاس نشست، فهميد اين همان كاري است كه او براي آن ساخته شده است.» ايسِي با بيان اين داستان مي‌خواهد نشان دهد در شغل هر فردي، رابطه‌ هم نقش دارد، گرچه براي هر شخص كاملا منحصربه‌فرد است. به قول ايسِي: «بسياري از اوقات، ديگران بدون اينكه بدانند به شما فشار وارد مي‌كنند تا شغلي دست و پا كنيد. اما وقتي شغل مناسب‌تان را پيدا كرديد، دوست داريد از همه‌ي كساني كه در گذشته، براي پيدا كردن كار به شما فشار مي‌آوردند، قدرداني كنيد.»

۵. چيزي كه واقعا اهميت دارد، پيشرفت پس از يافتن كار است

هميشه طوري از عبارت «كار پيدا كردن» در زندگي استفاده كرده‌ايم كه انگار پيدا كردن كار، رسيدن به كمال مطلوب است، انگار كه وقتي كار پيدا شد داستان به آخر مي‌رسد. اما ايسِي تأكيد مي‌كند شغل شما يك فرايند در حال پيشرفت است: «درك و شناخت كامل كاري كه انجام مي‌دهيد بسيار با عرق جبيني كه براي انجام آن مي‌ريزيد، تفاوت دارد.» شايد براي دنبال كردن شغل دلخواه‌تان مجبور شويد به مدرسه يا دوران كارآموزي سري بزنيد، يا شايد مجبور شويد كسب‌وكار خودتان را دست و پا كنيد. ايسِي اشاره مي‌كند كه ممكن است افراد به يك مسير كاري هدايت شوند كه در خدمت ديگران باشد. به گفته‌ي او: «اين كتاب در اصل، نامه‌اي عاشقانه به پرستاران، معلمان و كاركنان جامعه است، كساني‌ كه از زحمات‌شان، آنطور كه بايد، قدرداني نمي‌شود.»

۶. نمي‌توانيد براي يافتن شغلي‌ كه براي آن ساخته شده‌ايد، سن و سال قطعي تعيين كنيد

ايسِي زماني كار پيدا كرد كه ۲۱ ساله بود و با مردي مصاحبه كرد كه در شورش‌هاي استون‌وال فعال بود. به گفته‌ي ايسِي «لحظه‌اي كه ضبط صداي مصاحبه انجام شد، فهميدم كه روزنامه‌نگاري و مصاحبه با مردم كاري است كه مي‌خواهم براي باقي عمرم انجام دهم. خيلي خوش‌شانسم كه اين جرقه زماني زده شد كه من خيلي جوان بودم.» اما جمع‌آوري داستان‌ براي كتاب به ياد او آورد كه هر كس مي‌تواند در هر سني، شغلي را پيدا كند كه براي آن ساخته شده است. كتاب او شامل مصاحبه‌ با كسي مي‌شود كه مي‌دانست در ۱۵ سالگي مي‌خواهد داور NBA (ليگ حرفه‌اي بسكتبال بزرگسالان آمريكا و معتبرترين ليگ بسكتبال جهان) شود و فرد ديگري كه پيش از كشف شغل رؤيايي‌اش كه برش زدن ماهي آزاد دودي بود، ۳۰ سال در سمت حسابدار كار كرده بود. ايسِي مي‌گويد: «انجام كاري كه براي آن ساخته شده‌ايد يكي از رضايت‌بخش‌ترين و عالي‌ترين تجربياتي است كه مي‌توانيد در زندگي داشته باشيد. پس هرگز تسليم نشويد.»

۷. مشاغل ايده‌آل شما لزوما تضمين‌كننده‌ي حقوق و دستمزد ايده‌آل نيستند

جريان ديگري كه ايسِي اغلب در داستان‌‌هاي كاريابيِ مردم مي‌شنود، اين است: اغلب آنها شغل پردرآمدشان را جايگزين شغل كم‌درآمد، اما رضايت‌بخش‌تري كرده‌اند. به نقل از ايسِي «پيامي كه ما به جوان‌ها مي‌دهيم اين است كه شما مي‌خواهيد با كمترين كار، بيشترين درآمد را كسب كنيد و اين رؤيايي بيش نيست. پيام آرشيو استوري كورپس اين است كه رؤياي ارزشمندتر اين است كه ريسك‌ها را بپذيريد و سخت بكوشيد تا كاري را پيدا كنيد كه براي آن ساخته شده‌ايد.» سخن آخر، درسي است كه ايسِي از نوشتن اين كتاب گرفت: «در اين كتاب، هيچكس ميلياردر يا ميليونر نيست، مشهور نيست و يا هزاران هزار طرفدار و دنبال‌كننده در صفحات مجازي ندارد، آنچه هست، داستان انسان‌هايي است كه از زندگي، تمام و كمال استفاده كرده‌اند و به ما نيز همين را مي‌آموزند»

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com

 

 


۱۳ نشانه هدر رفتن زندگي‌تان كه از آن خبر نداريد

۵ بازديد
۱. زمان خيلي زيادي را به انجام اموري مشغول هستيد كه نبايد باشيد

خيلي كارها هست كه وقتي بي‌اندازه انجام‌شان دهيد، يعني اينكه خودتان را در سرازيري هدردادن زندگي انداخته‌ايد، مثل اعتياد به بازي‌هاي كامپيوتري، گشت‌زدن بيهوده در اينترنت، خوردن و خوابيدن بي‌رويه يا حتي تماشاي زياد برنامه‌هاي تلويزيوني عامه‌پسندي كه فقط درلحظه، سرگرم‌تان مي‌كنند و چندان فايده‌ي قابل توجهي ندارند. لطفا كمي جدي‌تر در مورد زندگي‌تان فكر كنيد. بيشتر وقت‌تان را به انجام چه اموري مشغول هستيد؟ آيا كاري كه ساعت‌ها وقت پايش مي‌گذاريد به هيچ دردتان مي‌خورد؟ آيا انجام دادنش تأثيري در بهبود زندگي‌تان دارد و آينده‌اي روشن را براي‌تان رقم خواهد زد؟ اگر نه، پس فعاليت‌هاي روزمره‌‌تان را مجددا ارزيابي و تغييرات لازم را اعمال كنيد.

۲. از همه چيز و همه كس شاكي هستيد

همه‌ي ما در اطراف‌مان افرادي را مي‌شناسيم كه مدام از دست زندگي به تنگ مي‌آيند و هر وقت به ما مي‌رسند زار مي‌زنند. اصلا نكند شما خودتان از همين قبيل افراد هستيد؟ آيا هميشه از شغل، رئيس، حقوق، همسايه‌ها يا همسرتان گِله مي‌كنيد؟ چنانچه اين خصوصيات را در خودتان سراغ داريد، بايد خدمت‌تان عرض كنيم همه‌ي عمرتان فقط شده اينكه از خودتان انرژي‌هاي منفي منتشر كنيد. مطمئن باشيد منفي‌بافي هيچ تغييري در زندگي‌تان ايجاد نخواهد كرد، فقط موجب مي‌شود در همان وضعيتي كه هستيد، درجا بزنيد. پس افكارتان را تغيير دهيد و در مورد چيزهاي مورد پسندتان گفتگو كنيد، نه اينكه دائم غُر بزنيد.

۳. ذهن‌تان را پرورش نمي‌دهيد

افرادي كه در جهت پرورش خودشان هيچ اقدامي نمي‌كنند و به طور مستمر مباحث جديدي ياد نمي‌گيرند، آدم‌هاي راكدي هستند كه به يك بركه‌ي بي‌حركت مي‌مانند، بركه‌اي كه سطحش به دليل راكدبودن، لجنِ سبز بسته است. در واقع، كساني كه نتوانند ذهن‌شان را فعال نگه دارند و چيزهاي جديد ياد بگيرند نيز دقيقا به همين وضعيت دچار مي‌شوند. يادتان باشد چالش‌هاي مثبت زندگي به جاي اينكه افكارتان را محدود كنند، دامنه‌ي ذهن‌تان را وسعت خواهند بخشيد.

۴. به خودتان حرف‌هاي منفي مي‌زنيد

همه‌ي ما گاهي در ذهن‌مان با خودمان حرف مي‌زنيم. جالب است بدانيد حرف‌هايي كه با خودتان مي‌زنيد، مي‌توانند زندگي‌تان را بسازند يا برعكس، آينده‌تان را تباه كنند. به گفته‌ي هِنري فورد، مؤسس شركت اتومبيل‌سازي فورد، «چه به اين فكر كنيد كه مي‌توانيد و چه به اينكه نمي‌توانيد… در هر دو صورت حق با شماست.» اگر به خودتان تلقين كنيد كه براي ترفيع‌گرفتن به اندازه‌ي كافي باهوش نيستيد يا مثلا نمي‌توانيد كسب‌وكار خودتان را راه بيندازيد، مطمئن باشيد به احتمال زياد همان چيزي خواهد شد كه به خودتان گفته‌ايد. اگر به خودتان بگوييد كه براي ايجادِ تغيير در زندگي خيلي خسته‌ايد، باز همين حرفي كه به خودتان گفته‌ايد، درست از آب درخواهد آمد. يعني هر حرفي كه با خودتان مي‌زنيد، به واقعيت زندگي‌تان تبديل خواهد شد. پس به حرف‌هايي كه به خودتان مي‌زنيد بيشتر دقت كنيد، چون بعد از مدتي متوجه خواهيد شد كه زندگي‌تان مطابق همان چيزي است كه در افكارتان مي‌گذرد.

۵. احساس بي‌انگيزگي مي‌كنيد

به انجام چه فعاليتي عشق و علاقه داريد؟ حتما شما هم مثل من افراد زيادي را مي‌شناسيد كه فكر مي‌كنند به انجام هيچ كاري رغبت ندارند. اما اصلا چنين چيزي امكان‌پذير نيست. حتما يك فعاليتي هست كه از انجام دادنش لذت خواهيد برد. اين قبيل افراد لازم است فعاليتي را كه هيجان‌زده‌‌شان مي‌كند، بازيابند و بيش از پيش به انجام دادنش وقت بگذرانند.

۶. هيچ برنامه‌اي براي آينده نداريد

خيلي هم عالي است كه هميشه در زمان حال و درلحظه زندگي كنيد، اما گاهي هم لازم است كه به آينده چشم بدوزيد و ببينيد به كجا قرار است برسيد. افرادي كه هيچ هدف يا نقشه‌اي در ذهن ندارند، درست به قايقي مي‌مانند كه بي‌مقصد، در ميان اقيانوس سرگردان است اما اميد دارد كه در نهايت به جاي خوبي برسد. چنين شيوه‌ي زندگي كردني، صحيح نيست. بايد براي رسيدن به مقصدِ دلخواه‌تان يك نقشه‌ي قدم‌‌به‌‌قدم تهيه كنيد. درست مثل جي‌پي‌اِس (GPS) كه كمك مي‌كند به مقصد مورد نظر برسيد، لازم است جي‌پي‌اِس درونيِ خودتان را داشته باشيد تا به مسير درست هدايت شويد.

۷. با كساني وقت مي‌گذرانيد كه به رشد فردي‌تان كمكي نمي‌كنند

خيلي راحت مي‌شود به معاشرت با افرادي دل بست كه نمي‌گذارند شخصيت‌تان را رشد دهيد. اما ادامه‌ي اين رفتار موجب خواهد شد كه درجا بزنيد و به همراه همان دوستانِ به‌دردنخورتان پَسرفت كنيد. اين جور دوستان در واقع «انرژي آشام» هستند، يعني همه‌ي عصاره‌ي زندگي‌تان را مي‌مكند و هيچ‌چيز مثبتي، براي‌تان باقي نمي‌گذارند. در عوض، به نفع‌تان است كه با افراد «رشدگرا» هم‌نشيني كنيد، يعني همان‌هايي كه معاشرت با آنها موجب پيشرفت‌تان خواهد شد.

۸. دائم به تلفن همراه‌تان چسبيده‌ايد

به طور حَتم، تلفن همراه يكي از ابزارهاي فوق‌العاده باحالي است كه استفاده‌ي مداوم از آن طلسم‌تان خواهد كرد. اگرچه تلفن همراه سرگرمي جذابي است، به اين فكر كنيد كه چه مقدار زيادي از وقت‌تان به دليل مشغول‌شدن به همين وسيله‌ي اِغواگر، تلف مي‌شود. بدتر اينكه اعتياد به تلفن همراه روي روابط‌تان هم تأثير خواهد گذاشت. معتادان به تلفن همراه حتي موقع شام‌خوردن با همسر يا فرزندان‌شان هم سرگرم پيامك‌زدن يا جست‌وجو در اينترنت هستند. چنانچه شما هم به چنين عادتي گرفتار هستيد، بدانيد اوقات ارزشمندي را كه مي‌توانيد با عزيزان‌تان بگذرانيد يا براي آينده‌تان برنامه‌ريزي كنيد را داريد از دست مي‌دهيد.

۹. بابت چيزهاي بي‌مورد پول خرج مي‌كنيد

همه‌ي ما فرق بين احتياج و تمايل را از دوران كودكي ياد گرفته‌ايم. اما در جامعه‌ي امروز، فرق بين اين دو اندكي كم‌رنگ شده است. خيلي از ما كساني را در اطراف‌مان مي‌شناسيم كه نمي‌توانند قرض‌شان را تسويه كنند، با اين حال از خريد وسايل گران‌قيمت دست برنمي‌دارند. چنانچه از تمايل به خريد وسايل غيرضروري دست بكشيد، خواهيد ديد موارد بسيار اندكي هستند كه واقعا به داشتن‌شان احتياج داريم. آب، غذا، سرپناه و عشق نمونه‌هايي از احتياجات ضروري ما انسان‌ها هستند و مابقي، همگي تمايلات اضافي محسوب مي‌شوند. پس ببينيد پول‌تان را بابت چه چيزهايي خرج مي‌كنيد و اگر لازم بود در شيوه‌ي خرج كردن‌تان، تجديدنظر كنيد تا شايد در آينده، بتوانيد از پس‌اندازتان در جايي سرمايه‌گذاري كنيد.

۱۰. به اندازه‌ي كافي نمي‌خوابيد

لازم نيست حتما پزشك باشيد تا بدانيد كه خواب كافي چقدر در بهبود سلامت افراد نقش دارد. در مورد اهميت خواب مي‌شود ساعت‌ها حرف زد و نوشت، اما در اين مقاله‌ي كوتاه فرصتش نيست كه به طور مفصل به اين موضوع بپردازيم. چنانچه از آن دسته افرادي هستيد كه به دليل مشغله‌ي زياد نمي‌توانيد به اندازه‌ي كافي بخوابيد يا اينكه اصلا خودتان عادت داريد كه تا نزديكي‌هاي صبح بيدار بمانيد، به شما توصيه مي‌كنيم كه از عادت بدِ كم‌خوابي، جدا بپرهيزيد.

۱۱. مراقب سلامتي‌تان نيستيد

سلامت بدن علاوه بر خواب كافي از تغديه‌ي سالم و ورزش منظم نيز تأثير مي‌پذيرد. اگرچه اهميت تغذيه و ورزش بر همگان واضح است، بد نيست صرفا جهت يادآوري تأكيد كنيم كه رژيم غذايي سالم و متعادل و نيز تحرك كافي، تأثيرات مثبت ديگري غير از كاهش وزن به همراه خواهند داشت. تغذيه‌ي مناسب و ورزش مداوم روي نگرشِ ذهني افراد و به طور كلي سلامت عمومي بدن تأثير مي‌گذارند. پس به رژيم غذايي و ميزان تحرك‌تان دقت كنيد. خواهيد ديد كه تغييرات خيلي كوچك مي‌توانند كيفيت زندگي‌تان را تا حد زيادي بهبود ببخشند.

۱۲. حاضر نيستيد حريم امن و آسايش‌تان را ترك كنيد

مطمئنا زندگي در محدوده‌ي آسايش كار چندان سختي نيست. خيلي از ما هر بار كه به رستوراني تكراري مي‌رويم، هميشه، همان غذاي هميشگي را سفارش مي‌دهيم، نه اينكه از امتحان‌كردن غذاهاي جديد بترسيم، فقط اينكه از همان سفارش هميشگي‌مان راضي هستيم. اما مقصودمان از اينكه لازم است از محدوده‌ي آسايش‌تان خارج شويد چيز ديگري است. براي اين منظور بايد در جهت بهترشدنِ زندگي‌تان، خطر كنيد. يادتان باشد بين «ريسك» و «ريسك حساب شده» تفاوت قائل شويد. هر ريسكي احتمال دارد به شكست ختم شود، اما وقتي حساب شده ريسك ‌مي‌كنيد، يعني اينكه تماميِ جوانب را خوب سنجيده‌ايد و براي موفقيت در اقدامات‌تان به يك نقشه‌ي معقولانه رسيده‌ايد.

۱۳. طوري زندگي مي‌كنيد كه دلخواه‌تان نيست

ارزيابيِ سطح خوشحالي افراد،‌ يكي از راهكارهاي اندازه‌گيري موفقيت است. آيا خوشحاليد؟ اگر نه، پس بايد بعضي چيزها را عوض كنيد. حتي كساني كه احساس رضايت يا خرسندي مي‌كنند، باز هم به اين معني نيست كه لزوما نهايت لذت را از زندگي‌‌شان مي‌برند. زندگي به هيجان احتياج دارد. پس چنانچه در زندگي‌تان احساس لذت نمي‌كنيد، ببينيد كه با اِعمال چه تغييراتي مي‌توانيد حال‌ بهتري داشته باشيد.

اگر اين ۱۳ علامت در زندگي‌تان مشهود است، نا‌اميد نشويد. نخستين اقدام‌تان اين باشد كه افكارتان را تغيير دهيد و خودتان را باور داشته باشيد، يعني به خودتان بقبولانيد كه حتما از عهده‌ي محقق‌كردنِ اهداف‌تان برخواهيد آمد. خيلي وقت‌ها بزرگ‌ترين مانعي كه نمي‌گذارد رؤياهاي‌تان را به واقعيت تبديل كنيد، همين افكار خودتان است. پس با اصلاح افكارتان شروع كنيد تا تغيير دلخواه در زندگي‌تان حاصل شود.

 

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com


 


۹ عبارتي كه افراد باهوش هرگز در مكالمه‌ها به‌كار نمي‌برند

۳ بازديد

موسسه‌ي تلنت اسمارت (TalentSmart) با آزمايشِ هوشِ عاطفيِ (EQ) بيش از يك ميليون نفر، كشف كرده كه آگاهي اجتماعي،‌ مهارتي است كه بسياري از افراد از آن بي‌بهره هستند. ما دچارِ كمبودِ آگاهيِ اجتماعي هستيم زيرا اغلب بر حرف‌هايي كه مي‌خواهيم در جوابِ سايرين بدهيم و تاثير حرف‌هاي ديگران روي خودمان تمركز داريم به همين دليل معمولا توجهي به ديدگاه ديگران نداريم. اين مسئله،‌ مشكل‌آفرين است زيرا آدم‌ها پيچيده هستند و شما نمي‌توانيد بدون توجه كامل به افراد، آنها را درك كنيد. خوبيِ آگاهيِ اجتماعي اين است كه مي‌توان تنها با اصلاحاتي اندك در گفتار، به طور عميقي روابط با افراد را بهبود بخشيد.

به اين دليل افرادي كه هوش عاطفي بالاتري دارند، مراقب هستند تا در محاورات خود از برخي اصطلاحات رايج خودداري كنند. در ادامه ۹ مورد از بدترين عباراتي كه بايد از آنها اجتناب كنيد، بيان مي‌شود.

 ۱.خسته به نظر مي‌رسي

افراد خسته،‌ از نظر ديگران اصلا جذاب نيستند. آنها اغلب چشماني گود‌افتاده و موهايي آشفته دارند،‌ تمركز ندارند و بدخُلق به نظر مي‌رسند. گفتن اين عبارت به افراد به اين معني است كه آنها ويژگي‌هاي مذكور را دارا مي‌باشند.

به جاي گفتن اين عبارت بگوييد: «همه چيز رو‌به‌راه است؟»

برخي افراد وقتي مي‌بينند كسي خسته و آشفته به نظر مي‌رسد، مي‌خواهند به او كمك كنند بنابراين مي‌پرسند آيا همه چيز خوب است يا نه. به جاي توجه به وضعيت ظاهري نامناسبِ فرد، تنها حالش را بپرسيد تا باب گفتگو باز شود و او بتواند احساسش را با شما در ميان بگذارد. مهم‌تر از هر چيز اين است كه از نظر او، شما فردي دلسوز و همراه خواهيد بود نه گستاخ و بي‌ملاحظه.

۲. واي! چقدر لاغر شدي

باز هم يك عبارت به ظاهر خوب كه در واقع نوعي تعارف است. اين جمله، اين حس را در فرد ايجاد مي‌كند كه مورد نقد قرار گرفته است. گفتن عبارت «چقدر لاغر شده‌اي» باعث مي‌شود طرف مقابل فكر كند كه قبلا چاق يا نامناسب به نظر مي‌رسيده است.

به جاي گفتن اين عبارت بگوييد: «عالي به نظر مي‌رسي.» اين عبارت خيلي خوب است. سعي كنيد به جاي مقايسه‌ي ظاهر فرد با گذشته‌اش،‌ تنها از ظاهر مناسب فعليِ او تعريف كنيد و به ظاهر قبلي‌اش اشاره نكنيد.

۳. لياقتت بيشتر از اينهاست

وقتي كسي از رابطه‌اي شخصي يا حرفه‌اي خارج شده است،‌ گفتن اين عبارت به اين معناست كه او انتخاب مناسبي نداشته و سليقه‌ي خوبي ندارد.

به جاي گفتن اين عبارت، به او بگوييد: «خودش ضرر كرده». اين عبارت نشان‌دهنده‌ي ديد خوش‌بينانه و مشتاقانه‌ي شماست و داراي لحن منتقدانه نيست.

۴. تو هميشه… يا تو هيچ‌وقت…

هيچ‌كس هميشه يا هرگز كاري را انجام نمي‌دهد. افراد خودشان را در يك بُعد يا موقعيت نمي‌بينند، بنابراين نبايد آنها را اين‌گونه توصيف كنيد. اين عبارات باعث مي‌شود افراد موضع دفاعي بگيرند و دلشان نخواد حرف شما را بشنوند. كه حالت خيلي بدي است، زيرا احتمالا شما وقتي اين عبارات را به كار مي‌بريد كه مي‌خواهيد چيز مهمي بگوييد و بحث راه بياندازيد.

به جاي اين عبارات به سادگي به اين نكته اشاره كنيد كه طرف مقابل چه كاري انجام داده كه به نظر شما اشتباه بوده. حقيقت را بگوييد. اگر تكرار اين رفتار،‌ واقعا مسئله‌ساز شده است مي‌توانيد بگوييد «به نظر مي‌رسد كه تو اغلب اين كار را انجام مي‌دهي» يا «متوجه شده‌ام كه تو اغلب اين كار را انجام مي‌دهي».

۵. نسبت به سن‌ات خيلي جوان به نظر مي‌رسي

عبارت «تو نسبت به» به عنوان يك توصيف‌كننده مي‌تواند توأمان هم مهربانانه هم بي‌ادبانه باشد. هيچ‌كس نمي‌خواهد تا دمِ مرگ مانند يك ورزشكار عالي به نظر برسد يا خيلي خوب باشد. افراد تنها مي‌خواهند سالم و متناسب باشند.

به جاي گفتن اين عبارت بگوييد: «فوق‌العاده به نظر مي‌رسي.»

اين عبارت معجزه مي‌كند. عبارات هوشمندانه نيازي به توصيف‌كننده ندارند.

۶. به تو گفته بودم كه…

ما گاهي بعضي چيزها را فراموش مي‌كنيم. به نظر مي‌رسد كه بيان اين عبارت و تكرار آن نوعي توهين تلقي مي‌شود و پذيرش آن براي افراد سخت است، مخصوصا افرادي كه واقعا مشتاق هستند تا ديدگاه شما را بدانند. تكرار اين جمله بيان‌گر آن است كه شما شخصيت متزلزلي داريد يا خود را بهتر از ديگران مي‌دانيد يا هر دو. افرادي كه از اين عبارت استفاده مي‌كنند واقعا چنين احساسي دارند.

به جاي اينكه اين عبارت را تكرار ‌كنيد، ببينيد چطور مي‌توانيد حرف‌هاي‌تان را به طور واضح‌تر و جالب‌تري منتقل كنيد. به اين ترتيب هيچ‌كس حرف‌هاي شما را فراموش نخواهد كرد.

۷. موفق باشي

مسلما اگر براي كسي آرزوي موفقيت بكنيد،‌ دنيا به آخر نمي‌رسد اما مي‌توانيد آرزوي بهتري براي او داشته باشيد، زيرا اين عبارت به طور نامحسوسي بر اين دلالت دارد كه او براي موفق شدن به شانس نياز دارد.

به جاي گفتن اين عبارت بگوييد: «من مطمئنم كه از پسِ اين كار برمي‌آيي.»

اين جمله بهتر از آرزوي موفقيت است، زيرا نشان مي‌‌دهد كه آن شخص شايستگي و اعتماد به نفس لازم براي كسب موفقيت را دارد و شما با گفتن اين جمله از سايرين كه تنها آرزوي موفقيت مي‌كنند متمايز خواهيد شد.

۸. حق انتخاب با توست يا هر طور خودت صلاح مي‌داني

شايد نسبت به سوال و نظري كه از شما خواسته شده، بي‌تفاوت باشيد اما نظر شما براي كسي كه سوال را پرسيده مهم است و گرنه نظرتان را نمي‌پرسيد.

به جاي گفتن اين عبارت بگوييد: «من نمي‌توانم با قاطعيت در اين مورد نظري بدهم، اما به نظر من بعضي موارد هستند كه بهتر است آنها را مد نظر داشته باشي…»

وقتي نظرتان را ارائه مي‌دهيد،‌ حتي اگر بي‌طرف باشيد و نظر خاصي نداشته باشيد، نشان مي‌دهيد كه براي كسي كه از شما نظر خواسته اهميت قائل هستيد.

۹. حداقل من هرگز…

اين عبارت يك روش پرخاش‌گرانه براي توجيه اشتباهاتِ خود و معطوف كردن توجه ديگران به اشتباه ساير افراد است (كسي كه حالا ديگر بايد اشتباه او را بخشيده باشيد).

به جاي آن بگوييد: «متاسفم.»

پذيرش اشتباهات بهترين راه براي منطقي و آرام كردن بحث است. پذيرشِ خطا يك راه شگفت‌انگيز براي جلوگيري از تشديد آن است.

ختم كلام

در مكالمات روزانه، چيزهايي به ظاهر كوچك وجود دارند كه مي‌توانند همه چيز را عوض كنند. اين پيشنهادات را در صحبت‌هاي‌تان لحاظ كنيد تا بازخوردهاي مثبت آن را در زندگي ببينيد.

 

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com

 

 


۲۰ نكته براي كسب درآمد در خانه

۴ بازديد
۱. سحرخيز باشيد


مواقعي كه در خانه كار مي‌كنم، پس از بيدار شدن از خواب، زير كتري را روشن مي‌كنم و به سراغ كارهايم مي‌روم، خيلي زودتر از زمان معمول آغاز ساعات كاري، و تا زماني كه به مشكلي بر نخورم و يا نياز به استراحت نداشته باشم، سراغ صبحانه نمي‌روم. من صبح‌ها را براي كار ترجيح مي‌دهم و ساعات اوليه‌ي صبح برايم خيلي پر بازده است.

  ۲. وانمود كنيد داريد به سر كار مي‌رويد

خود را طوري آماده كنيد كه انگار مي‌خواهيد برويد سر كار؛ در غير اين صورت احتمال اينكه سر از تخت خواب در بياوريد، زياد است.

۳. همانطور برنامه‌ريزي كنيد كه سر كار برنامه مي‌ريزيد

اگر در دفتر كار، صبح‌ها نوشتن و نامه‌نگاري‌ را انجام مي‌دهيد، در خانه هم همين كار را بكنيد. دقيقا مانند محل كار برنامه‌ريزي كنيد. با اين روش در عين اينكه كارهاي‌تان در خانه سريع‌تر انجام مي‌شود، تمركز روي وظايف آسان‌تر مي‌شود.

۴. مكان ويژه‌اي را براي كار كردن در نظر بگيريد

براي كار كردن يك مكان مشخص و هميشگي در نظر بگيريد. اين مكان مي‌تواند يك ميز، صندلي يا يك كافه‌ي محلي باشد. با اين كار چارچوب ذهني مناسب را براي كار كردن پيدا مي‌كنيد.

۵. در خانه نمانيد

من براي كار، از خانه خارج مي‌شوم. به كافه، رستوران يا هر مكان ديگري كه ميز و صندلي واقعي و امكان استفاده‌ از اينترنت را داشته باشد، مي‌روم. در اين مكان‌ها محيط كار برايم شبيه‌سازي مي‌شود. من در ميان سر و صدا، گپ و گفت افراد و موارد اين چنيني بهتر كار مي‌كنم تا در سكوت كامل. با اين كار شما از مواردي كه معمولا در خانه حواس شما را پرت مي‌كنند، فاصله مي‌گيريد. در خانه، من معمولا احساس مي‌كنم كه بايد اتاق را تميز كنم، لباسشويي را راه بيندازم، تلويزيون تماشا كنم و… .
همچنين در كافه‌ هم نمي‌خواهم از اين آدم‌هايي باشم كه مي‌آيند مي‌نشينند و تظاهر به كار كردن مي‌كنند در حالي كه دائما در اينترنت مي‌چرخند. من مي‌خواهم از آنهايي باشم كه در كافه كار واقعي انجام مي‌دهند.

۶. از شبكه‌هاي اجتماعي فاصله بگيريد


من همه‌ي شبكه‌هاي اجتماعي را از فهرست علاقه‌مندي‌هايم پاك كرده‌ام. در مواقع خستگي يا بروز مشكلات، حتي وقتي كه نمي‌خواهم، به طور ناخودآگاه سراغ آنها مي‌روم. شما ممكن است ساعت‌ها درگير شبكه‌هاي اجتماعي شويد، بدون اينكه متوجه باشيد (يا حتي بخواهيد). بنابراين بستن دروازه‌ي ورودي به اين شبكه‌ها، مرا متمركز بر كارم نگه مي‌دارد.

۷. متعهد به انجام كار بيشتر باشيد

من و همكارانم هر صبح جلسه‌اي داريم و در آن مشخص مي‌كنيم هر كس طي روز بايد چه كارهايي را به انجام برساند. مواقعي كه در خانه كار مي‌كنم، سعي مي‌كنم كمي جلوتر از برنامه پيش بروم. اين كار صداقت و وفاداري من را نشان مي‌دهد، زيرا اگر هم تمايلي به انجام كاري متفرقه داشته باشم، مي‌دانم كه حد معيني از وظايفم را انجام داده‌ام.

۸. در زمان‌هايي كه بيشترين بهره‌وري را داريد، كار كنيد

براي من بهترين زمان براي كار كردن، صبح زود و ديروقت در شب است. من اين را مي‌دانم و سعي مي‌كنم مطابق با اين مورد برنامه‌ريزي كنم. در عين حال يك موسيقي انرژي‌زا هم ضرري ندارد.

۹. بعد از ظهرها را به تماس‌ها اختصاص دهيد

صبح‌ها را صرف انجام كارهاي پرزحمت، بدون مزاحمت و حواس‌پرتي، كنيد. تماس‌هاي تلفني و ملاقات‌هاي مجازي را به بعد از ظهر موكول كنيد.

۱۰. براي خودتان يك محرك پيدا كنيد، مثلا نوزاد تازه متولد شده‌تان

هنگام كار در خانه، من بايد از دختر ۲۰ ماهه‌ام نگهداري كنم. اين مسئله غيرمنطقي به نظر مي‌رسد اما فشار مراقبت از دخترم، سرگرم كردن او و همزمان انجام كارهايم، باعث تمركز بيشتر من مي‌شود. وقتي دخترم خواب است يا مشغول بازي، من با بيشترين بهره‌وري كاري مي‌كنم.
به شكلي مشابه، اغلب افرادي كه برنامه‌ي كاري فشرده‌اي دارند، بهتر كار مي‌كنند، آنها ياد گرفته‌اند زمان‌شان را به بهترين شكل مديريت كنند. دغدغه‌ي دخترم، باعث مي‌شود من به ديگر عوامل رايج كه ذهن را منحرف مي‌كنند، مانند لباس‌هاي كثيف، روشن كردن تلويزيون، و ديگر امور مربوط به خانه، توجهي نكنم؛ وگرنه به هيچ كاري نمي‌رسم.

۱۱. از پيش برنامه‌ريزي كنيد

اگر قرار است در خانه كار كنيد، مطمئن بشويد همه‌ي كارهايي كه لازم است در دفترتان در محل كار انجام شوند، انجام داده باشيد، مثل كاري كه با مانيتور بزرگِ موجود در دفتر، بهتر و آسان‌تر انجام مي‌شود يا جلسه‌اي كه نياز به ملاقات با همكاران‌تان دارد. در آغاز هفته طوري برنامه‌ريزي كنيد كه در زمان مناسب، در مكان مناسب باشيد.

۱۲. از تكنولوژي براي برقراري ارتباط استفاده كنيد

از مواردي كه امكان كار از راه دور را فراهم كرده است وجود ابزارهايي است كه فاصله‌ها را از بين برده‌اند و ارتباط ميان همكاران و اعضاي تيم كاري را ممكن كرده‌اند. يافتن و استفاده از ابزار مناسب براي برقراري ارتباط با اعضاي تيم نقش مهمي در ثمربخشي كار شما دارد.
ما از اسلك (Slack) براي مكالمه، از ترلو (Trello) براي سازمان‌دهي كارها و اولويت‌ها، و از هنگ‌اَوتز (Hangouts) و وبِكس (Webex) براي ملاقات‌ از راه دور استفاده مي‌كنيم. يافتن مجموعه‌اي از ابزارها كه مناسب سبك كاري شما باشد، تأثير به‌سزايي در كار شما دارد.

۱۳. از موسيقي مناسب با شرايط و كارتان بهره بگيريد


براي كارها و زمان‌هاي مختلف با سطوح انرژي مختلف، پلي‌ليست‌هاي مناسب اختصاص دهيد و هميشه هنگام انجام آن كارها موسيقي مخصوص آنها را گوش دهيد. مثلا من وقتي نامه‌هايم را چك مي‌كنم نياز به موسيقي تند و گيراي رپ يا R&B دارم، اما زماني كه مطلبي مي‌نويسم آهنگ‌هاي تام پِتي (Tom Petty) را ترجيح مي‌دهم. يافتن موسيقي مناسب براي كارهاي مختلف (و سپس گوش دادن به آنها براي همان كار خاص)، تأثير چشمگيري در بهره‌وري كار من در خانه داشته است.

  ۱۴. از لباسشويي براي تعيين زمان استفاده كنيد

من از لباسشويي براي تعيين فرجه‌هاي كوتاه‌مدت استفاده مي‌كنم. مثلا هنگام كار روي يك مقاله، با خودم مي‌گويم بايد تا پيش از زمان خشك كردن لباس‌ها، بخش خاصي را تمام كنم. سپس فرجه‌اي ديگر براي زمان خاموش شدن لباسشويي و خارج كردن لباس‌ها تعيين مي‌كنم.

۱۵. موضوع را براي كساني كه همراه شما در خانه هستند، روشن كنيد

اگر هنگام كار در خانه افراد ديگري در خانه هستند، به آنها توضيح بدهيد كه در حال كار هستيد، حتي اگر اين طور به نظر برسد كه در حال پرسه زدن در خانه هستيد. يادتان باشد خرده‌كاري‌هاي گوناگون خانه، به راحتي مي‌توانند موجب حواس‌پرتي شما شوند.

۱۶. استراحت را فراموش نكنيد


زمان‌هاي استراحت مانند زمان‌ صرف ناهار، انرژي از دست رفته را جايگزين مي‌كنند. اگر فكر مي‌كنيد براي رسيدن به بهترين نتيجه بايد تمام زماني كه در خانه هستيد، كار كنيد، در اشتباهيد.

۱۷. با ديگران تعامل داشته باشيد

از خانه بيرون برويد و با انسان‌ها صحبت كنيد. سفارش قهوه، پيگيري كاري، و هر چيز مشابهي شما را سالم و معقول نگه مي‌دارد.

۱۸. غذاي‌تان را شب قبل آماده كنيد

وقتي در خانه هستيد، ميل به تهيه‌ي يك غذاي كامل و خوشمزه وسوسه‌تان مي‌كند. در يك روز كاري معمولي در محل كار، شما زماني براي اين كار نداريد. وقتي كه به تهيه‌ي غذا اختصاص مي‌دهيد در كارتان اثر مي‌گذارد. بنابراين من سعي مي‌كنم غذاي هر روز را، شب قبل تهيه كنم؛ درست مانند زمان‌هايي كه سر كار مي‌روم.

۱۹. زمان پايان كار را مشخص كنيد


اگر به طور تمام‌وقت و پيوسته در خانه كار مي‌كنيد، احتمال در هم تنيدن زندگي كاري و زندگي شخصي‌تان زياد است. براي حفظ تعادل ميان اين دو نيمه، تعيين حد و مرز مهم است.

۲۰. تلويزيون را روشن كنيد

پس از دانشگاه، من ۲ سال به عنوان نويسنده‌ي آزاد كار كردم. از ميان همه‌ي توصيه‌ها و راه‌هايي كه براي افزايش بهره‌وري كار در خانه كشف كردم، يكي از آنها پررنگ‌تر از بقيه‌ است: كانال ديسكاوري تلويزيون! شوخي نمي‌كنم. بگذاريد كانال ديسكاوري در پس‌زمينه با صداي كم در حال پخش باشد، و باور كنيد، همه‌ي كارهايتان انجام مي‌شود (دقيقا نمي‌دانم اين حُقه چرا و چطور جواب مي‌دهد، ولي گمان كنم بايد ربطي به بيگانگان دوران باستان داشته باشد)!

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com