عاشقانه ترينها

عشق و عاشقي

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۰۳

كدام نوع شخصيت‌‌ها در كارشان موفق نيستند؟

۵ بازديد

 كدام نوع شخصيت‌‌ها در كارشان موفق نيستند؟

با افزايش اهميت مهارت‌هاي اجتماعي، فردي كه اين مهارت‌ها را نداشته باشد مانند گورخري در بين اسب‌ها انگشت‌نما خواهد شد. همه‌ي ما آدمي را مي‌شناسيم كه وقتي قرار است پروژه‌اي را در زمان مقرر تمام كنيم دست از حرف زدن بر نمي‌دارد، كسي كه با خودنمايي ايده‌ي شما را براي خودش جا مي‌زند، كسي كه بدون كوچك‌ترين ناراحتي يا ابراز احساساتي شما را تنها مي‌گذارد تا با شب‌بيداري هم كه شده كار اشتباه او را سروسامان دهيد. ليست كارهاي چنين آدم‌هايي تمامي ندارد.

در مقابل آدم‌هاي باهوشي هم هستند كه نمي‌توانند دست از آسيب زدن به خودشان بردارند. متاسفانه، كمبود خودآگاهي و مهارت‌هاي اجتماعي ضررهاي عمده‌اي را به زندگي كاري آنها وارد مي‌كند.

مهارت‌هاي اجتماعي و خودآگاهي مسائل مرتبط با هوش هيجاني (EQ) هستند، تحقيقات موسسه‌ي TalentSmart در مورد بيش از يك ميليون نفر نشان مي‌دهد هوش هيجاني سهمي ۵۸ درصدي در عملكرد شغلي هر فرد دارد. بنابراين كساني كه از اين مزيت برخوردار نيستند زيان بزرگي را متحمل مي‌شوند.

«ناكامي مهلك نيست، اما ناكامي در ايجاد تغيير شايد!»

– جان وودن (John Wooden)

انواع خاصي از افراد هستند كه هوش هيجاني پايين‌شان بيش از سايرين به شغل‌شان آسيب وارد مي‌كند. با دانستن درباره‌ي آنها مي‌توانيد سعي كنيد از اين دسته افراد نباشيد. شايد شما هم مانند من اندكي از خود را در كاراكترهاي ترسيم شده در اينجا بيابيد. از اين آگاهي براي ساختن خودآگاهي‌تان استفاده كنيد، تغييراتي كه لازم است را در خود به وجود آوريد و به عنوان يك انسان رشد كنيد.

۱. آدم بزدل

ترس محرك به شدت قدرتمندي است. به همين دليل است كه نامزدهاي رياست جمهوري در امريكا به مردم مي‌گويند كه رقيب‌شان «اقتصاد را نابود خواهد كرد» و تبليغات اخطار مي‌دهند كه «سيگار كشيدن مي‌كُشد». در محيط كار نيز افراد با توسل به رفتارهاي غيرمنطقي و مخرب، بر ترس خود فائق مي‌آيند. افراد بزدل در محيط كار در مقصر دانستن ديگران شتاب مي‌كنند و سعي دارند بر اشتباهات‌شان سرپوش بگذارند و براي حمايت از آنچه درست است اقدام نمي‌كنند.

۲. آدم ديوانه‌ساز

در مجموعه داستان‌هاي هري پاتر از جي.كي. رولينگ، ديوانه‌سازها موجوداتي شيطاني هستند كه روح مردم را از بدن‌هايشان بيرون مي‌كشند. هر وقت اين افراد وارد اتاقي شوند آنجا تاريك و سرد مي‌شوند و مردم شروع به يادآوري بدترين خاطرات‌شان مي‌كنند. نويسنده‌ي كتاب گفته ايده‌ي اين موجودات را از آدم‌هاي بسيار منفي گرفته است، آنهايي كه اين قابليت را دارند كه وقتي وارد يك اتاق مي‌شوند روح زندگي را از آن بمَكند. ديوانه‌سازها در محل كار روح زندگي را با تحميل نگاه منفي و بدبينانه‌ي خود به هر كسي كه با او برخورد مي‌كنند، از بين مي‌برند. آنها هميشه نيمه‌ي خالي ليوان را مي‌بينند و گرد ترس و نگراني را حتي به موقعيت‌هاي كاملا خوشايند مي‌پاشند.

۳. آدم مغرور

آدم‌هاي مغرور زمان شما را هدر مي‌دهند زيرا هر كاري را كه شما انجام مي‌دهيد به عنوان يك چالش شخصي تلقي مي‌كنند. غرور، اعتمادي كاذب به خود است و كاركرد آن پوشاندن عدم امنيتي است كه فرد احساس مي‌كند. بر اساس تحقيقات، غرور با انبوهي از مشكلات در محل كار همبستگي دارد. آدم‌هاي مغرور نسبت به سايرين عملكرد پايين‌تري دارند، بيشتر ناسازگارند و مشكلات شناختي بيشتري دارند.

۴. آدم گروه‌زده

 


 

                  آدم گروه‌زده شخصي است كه به شدت تحت تاثير گروه قرار دارد. در گروه‌زدگي، ميل به همگرايي در گروه، منجر به يك تصميم‌گيري غيرعقلاني يا ناكارامد مي‌شود. چنين فردي مسيرهايي را انتخاب مي‌كند كه در آن با كمترين مقاومت از جانب جمع رو‌به‌رو شود و معروف به كسي است كه ذهنيتش به اين صورت است: «خب هميشه به همين روش انجامش مي‌دهيمش ديگر!» او به خاطر ترس از واكنش منفيِ گروه، از در پيش گرفتنِ تفكرات و اقدامات جديد واهمه دارد. اگر شما هم خودتان را مدام در وضعيتي مي‌يابيد كه با عقايد جمعي شست‌و‌شوي مغزي مي‌شويد، حواس‌تان باشد كه حفظ وضع موجود هرگز به رشد و پيشرفت شما منجر نمي‌شود. ۵. آدم بدمحاسبه

اين آدم‌ها موفقيت‌ها و دستاوردهاي اندك خود را به سرعت به كمبود فرصت‌ها ربط مي‌دهند. بايد گفت اگر چه شانس ممكن است باد اندكي را به بادبان كشتيِ افراد موفق بدمد، اما افراد موفق نه به دليل شانس بلكه به علت كار سخت است كه در موقعيت كنوني‌شان قرار گرفته‌اند. آدم‌هاي بدمحاسبه متوجه اين نيستند كه طرز برخورد و نگرش آنهاست كه آنها را از رسيدن به چيز‌هاي ارزشمند باز داشته است، نه شرايط‌شان.

۶. آدم دمدمي مزاج

برخي از مردم هيچ كنترلي بر احساسات‌شان ندارند. آنها با كلمات‌شان به شما حمله مي‌كنند و احساسات خود را به شما فرافكني مي‌كنند و در تمام اين مدت فكر مي‌كنند اين شما هستيد كه مسبب حال بد آنها شده‌ايد. آدم‌هاي دمدمي مزاج عملكرد ضعيفي دارند چون احساسات‌ جلوي قضاوت آنها را گرفته و كمبود خودكنترلي در آنها باعث نابودي روابط‌شان مي‌شود. در مورد اين افراد به هوش باشيد، چون زماني كه تحت فشار قرار بگيرند از شما به عنوان وسيله‌اي براي تخليه‌ي احساسات‌شان استفاده خواهند كرد.

۷. آدم قرباني

اين افراد را سخت بتوان شناسايي كرد، زيرا شما در آغاز به خاطر مشكلاتي كه دارند با آنها همدردي مي‌كنيد. اما همچنان كه زمان مي‌گذرد، متوجه مي‌شويد «زمان نياز» آنها به شما تقريبا شامل همه‌ي زمان‌ها مي‌شود. آدم قرباني در برخورد با هر سرعت‌گيري در زندگي، آن را به كوهي غيرقابل عبور تبديل كرده و هر نوع مسئوليت فردي را در آن زمينه پس مي‌زند. او سختي‌هاي زندگي را به عنوان فرصت‌هايي براي يادگيري كه قرار است از آن چيزي ياد بگيرد، نمي‌بيند و در عوض آن را بهانه‌اي براي شانه خالي كردن از موقعيت مي‌كند.

۸. آدم گول‌خور

حتما در برخورد با اين آدم‌ها براي‌شان متاسف خواهيد شد. اينها كساني هستند كه بعد از يك شب بيداري براي انجام كارها خود را مشغول مراقبت از بچه‌هاي رئيس مي‌يابند… آن هم صبح روز جمعه! به هر دليلي، افراد گول‌خور (اغلب تازه‌واردهاي شركت) با جريان پيش مي‌روند تا اينكه آن جريان تبديل به يك اقيانوس پرتلاطم شود.

اين افراد بايد بدانند كه مشكلي نيست اگر درباره‌ي حقوقشان مذاكره كنند، اگر نه بگويند و اگر درباره‌ي روال انجام كارها سوال كنند. اين‌گونه وقتي در زمان مناسب براي حقوق خود ايستادگي كنيد، احترام بسيار بيشتري هم كسب مي‌كنيد.

۹. آدم عذرخواه

به ازاي هر آدمي كه يك عذرخواهي به ديگران بدهكار است، آدمي هم هست كه زياد از حد عذرخواهي مي‌كند. افرادي كه اعتماد به نفس كمي دارند هميشه براي ايده‌ها و اعمال‌شان در حال عذرخواهي هستند. آنها از شكست مي‌ترسند و اعتقاد دارند عذرخواهي به عنوان تور ايمني عمل مي‌كند. اما عذرخواهيِ بي‌دليل، به جاي ايمن شدن، ايده‌هاي آنها را بي‌ارزش مي‌كند و احتمال اثرگذاري آنها را پايين مي‌آورد. مسئله‌ي مهم اين است كه تُن صدا و زبان بدن‌تان انعكاس‌دهنده‌ي اهميت ايده‌هاي شما باشد. مطرح كردن ايده‌هاي‌تان به شكل سوالي به همان اندازه‌ي مطرح كردن آنها با عذرخواهي بد است. اگر واقعا عقيده داريد حرف شما ارزش به اشتراك گذاشته شدن را دارد، پس مالكيت آن را بپذيريد و با اعتماد به نفس آن را بيان كنيد.

خلاصه‌ي كلام اينكه هيچ يك از اين رفتارها حكم مرگ شغل شما نيستند چرا كه مي‌توانيد آنها را با تقويت هوش هيجاني خود از ريشه بكَنيد. تنها چيزي كه به آن احتياج داريد خودآگاهي و اشتياقي قدرتمند به تغيير است. اگر شما هم دسته‌اي از آدم‌ها را سراغ داريد كه متعلق به اين ليست هستند آن را با ما در ميان بگذاريد تا ما هم از شما بياموزيم.

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com


چطور سيگار را ترك كنيم؟

۵ بازديد
راهكارهاي ترك سيگار

اگر واقعا تصميم به ترك سيگار گرفته‌ايد، راهكارهاي مختلفي پيشِ روي‌تان قرار دارند. از جمله‌ي اين راهكارها مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

۱. ترك بي‌مقدمه

حدود ۹۰ درصد سيگاري‌هايي كه به ترك بي‌مقدمه (در زبان عاميانه: ترك يابويي (cold turkey)) روي مي‌آورند، از هيچ روش درماني، دارو يا حتي مددكار كمك نمي‌گيرند و يكباره سيگار كشيدن را كنار مي‌گذارند. اين افراد در واقع به عوامل ياري‌دهنده‌ي بيروني متوسل نمي‌شوند و خودشان به تنهايي به ترك سيگار اقدام مي‌كنند. اگرچه اكثر سيگاري‌ها از اين روش استقبال مي‌كنند، اما ترك بي‌مقدمه مؤثرترين روش ترك اعتياد نيست. فقط ۴ تا ۷ درصد كل افرادي كه اين روش را امتحان مي‌كنند، موفق به ترك كامل سيگار مي‌شوند.

۲. ترك ضرب‌الاجلي

تاريخي را مشخص كنيد و به همه‌ي دوستان و اعضاي خانواده‌ي‌تان اطلاع دهيد كه قصد داريد تا اين تاريخ، اعتيادتان را به طور كامل كنار بگذاريد. سعي كنيد تا رسيدن به موعد مقرر، انگيزه‌ي خود را در ترك سيگار از دست ندهيد. منزل، محل كار و داخل ماشين‌تان را از هرچه سيگار و زيرسيگاري است، پاكسازي كنيد. محرك‌هايي را كه موجب مي‌شوند هوس سيگار كشيدن به سراغ‌تان بيايد، شناسايي كنيد و ببينيد چطور مي‌توانيد با هر يك از اين محرك‌ها مقابله كنيد.

۳. رفتاردرماني

در اين روش، فرد سيگاري به مشاور مراجعه مي‌كند تا از راهكارهاي ترك سيگار آگاه شود. مشاور كمك مي‌كند فرد بتواند احساسات يا موقعيت‌هايي را كه ترغيبش مي‌كنند دست به سيگار شود، شناسايي كرده و براي مقابله با اين محرك‌ها چاره‌انديشي كند.

۴. درمان با جايگزيني نيكوتين

جايگزين‌هاي نيكوتين در اَشكال مختلف نظير آدامس، برچسب، اسپري (دهان و بيني) و قرص مكيدني در دسترس هستند. اين فرآورده‌ها بدون اينكه حاوي تنباكو باشند، نيكوتين به بدن مي‌رسانند. گفته مي‌شود افرادي كه به مصرف جايگزين‌هاي نيكوتين روي مي‌آورند، تمايل بيشتري به ترك سيگار پيدا مي‌كنند. البته، افراد زير ۱۸ سال براي مصرف اين فرآورده‌ها به اجازه‌ي پزشك نياز دارند. لازم به يادآوري است درمان جايگزيني نيكوتين در صورتي بهتر جواب مي‌دهد كه فرد، تحت رفتاردرماني نيز قرار بگيرد و اطرافيان هم حمايتش كنند.

۵. دارو درماني

از جمله داروهاي ترك سيگار مي‌توان به بوپروپيون (Bupropion)، با نام تجاري زيبان (Zyban)، و وارِنيكلين (varenicline)، با نام تجاري چانتيكس (Chantix)، اشاره كرد. لازم است اين داروها تحت نظر پزشك تجويز شوند، پس جداً از مصرف خودسرانه‌ي داروهاي نام‌برده به منظور سهولت در ترك سيگار خودداري كنيد.

۶. درمان تركيبي

روش‌هاي تركيبي در ترك موفقيت‌آميز سيگار مؤثرتر هستند. تعدادي از اين روش‌ها عبارتند از:

  • برچسب نيكوتين + آدامس نيكوتين
  • رفتاردرماني + درمان با جايگزيني نيكوتين
  • داروي تجويزي + برچسب نيكوتين
  • برچسب نيكوتين + اسپري نيكوتين

سازمان غذا و داروي ايالات متحده‌ي آمريكا هنوز مصرف همزمان فرآورده‌هاي جايگزين نيكوتين را تأييد نكرده است. از اين رو، مصرف همزمان چند جايگزين نيكوتين بدون مشورت پزشك به هيچ‌وجه توصيه نمي‌شود.

توجه

براي اينكه بدانيد چه راهكاري بيشتر به دردتان مي‌خورد، اول سعي كنيد بفهميد كدام روش را مي‌توانيد در طولاني‌مدت و با حفظ انگيزه ادامه دهيد.

۵ قانون ترك سيگار

براي اينكه راحت‌تر بتوانيد سيگار را كنار بگذاريد، از اين ۵ قانون غافل نشويد:

۱. محرك‌هايي را كه موجب مي‌شوند هوس سيگار كشيدن به سراغ‌تان بيايد، شناسايي و مديريت كنيد

آيا وقتي احساس ناراحتي مي‌كنيد، سيگار مي‌كشيد؟

سعي كنيد خودتان را، به ويژه در سه ماهه‌ي اولِ ترك، از موقعيت‌هايي كه معمولا وسوسه مي‌شويد سيگار بكشيد، دور نگه داريد. احتمال بازگشت اعتياد در اين بازه‌ي زماني بيشتر است. پس قلم و كاغد برداريد و موقعيت‌هايي را كه فكر مي‌كنيد وسوسه‌كننده هستند يادداشت كنيد و ببينيد چطور مي‌توانيد هر يك از اين موقعيت‌هاي محرك را مديريت كنيد.

۲. چند روزِ اولِ ترك به شدت سخت مي‌گذرد

احساس افسردگي در ابتداي ترك سيگار طبيعي است.

چند روزِ اولِ ترك، به ويژه به افرادي كه از روش ترك بي‌مقدمه استفاده مي‌كنند، به شدت سخت مي‌گذرد. مي‌توانيد در گروه‌هاي پشتيباني ترك سيگار عضو شويد يا حمايت خانواده و دوستان‌تان را جلب كنيد تا سختي اين روزها را بر خود هموارتر كنيد. احتمالا احساس كج‌خلقي، افسردگي، كُندي و خستگي خواهيد كرد. اما همين كه اين روزها را پشت سر بگذاريد، دوباره به حالت عادي برمي‌گرديد. البته، ميل سيگار كشيدن حالا حالا ادامه خواهد داشت.

۳. تسليم وسوسه‌هاي گهگاهيِ سيگار كشيدن نشويد

به افرادي كه سيگار به شما تعارف مي‌كنند، نه بگوييد.

هر بار كه وسوسه مي‌شويد سيگار بكشيد، اما خودداري مي‌كنيد، در واقع شانس‌تان را براي ترك موفقيت‌آميز افزايش داده‌ايد. عادت‌هاي خود را تغيير دهيد و دهان‌تان را به جاي سيگار كشيدن به جويدن هويج يا شكستن تخمه‌ي آفتابگردان مشغول كنيد.

۴. به همراه دوستان غيرسيگاري خود به تجربه‌ي سرگرمي‌هاي جديد بپردازيد

با دوستان غيرسيگاري خود ورزش كنيد و شاد باشيد.

سعي كنيد فعاليت‌هايي انجام دهيد كه دست‌تان مشغول شود و استرس‌تان بخوابد. مثلا ورزش كنيد تا به اين ترتيب، شانس موفقيت‌تان را در ترك سيگار افزايش دهيد.

۵. به خودتان حال بدهيد

كاري كنيد كه لذت ببريد.

ترك سيگار به هيچ‌وجه كار آساني نيست، پس به خودتان حال بدهيد. البته، يك وقت فكر نكنيد منظورمان اين است كه سيگارِ يواشكي بكشيد! خير، حال دادن يعني خودتان را به چيزي يا كاري لذت‌بخش غير از تفريحات ناسالم دعوت كنيد.

چنانچه بتوانيد سيگار كشيدن را كنار بگذاريد، ديدِ ديگري نسبت به خودتان پيدا خواهيد كرد. بعد از اينكه سرسختانه تصميم به ترك سيگار گرفتيد، ممكن است از اينكه احساس ناراحتي و فقدان به سراغ‌تان آمده تعجب كنيد، در حالي كه اين احساس كاملا طبيعي است. اما حواس‌تان باشد، چون برخي افراد دقيقا زماني كه احساس ناراحتي مي‌كنند، بيشتر وسوسه مي‌شوند سيگار بكشند.

ترك سيگار چقدر دشوار است؟

شرايط هر فرد سيگاري منحصر به فرد است. پس اينكه چقدر در دوران ترك سختي بكشيد، به عوامل مختلفي بستگي دارد:

  • تعداد سيگاري كه روزانه مي‌كشيد
  • تعداد افراد سيگاري‌اي كه با آنها وقت مي‌گذرانيد (والدين، دوستان يا همكاران)
  • دلايلي كه سيگار مي‌كشيد (مثلا كنترل وزن، همرنگ جماعت شدن يا حضور در موقعيت‌هاي اجتماعي خاص)

همه‌ي توجه‌تان را به فوايد ترك سيگار معطوف كنيد. در دوران ترك، بدن‌تان وارد فاز بازيابي و رفع آثار مخرب نيكوتين و اعتياد مي‌شود. فشار خون، ضربان قلب و دماي بدن به دليل نيكوتين سيگار افزايش پيدا مي‌كنند، اما همه‌ي اين موارد در دوران ترك به تدريج به حالت طبيعي برمي‌گردند. وقتي سيگار كشيدن را كنار بگذاريد، مطمئن باشيد كه راحت‌تر نفس خواهيد كشيد. همچنين سطح سم مونواكسيدكربن كه پيشتر با سيگار كشيدن به داخل خون‌تان وارد مي‌كرديد، كاهش خواهد يافت و به اين ترتيب، خوني كه در رگ‌هاي‌تان جريان مي‌يابد، اكسيژن بيشتري حمل خواهد كرد.

شكي نيست كه ترك سيگار به تمام بدن‌تان نفع مي‌رساند. كنار گذاشتن اعتياد حتي كمك‌تان مي‌كند خوش‌قيافه‌تر به نظر برسيد و حداقل تا زماني كه جوان هستيد، در صورت‌تان چين‌ و چروك نيفتد. افزون بر اينها، با ترك سيگار مي‌توانيد پول بيشتري نيز پس‌انداز كنيد.

چرا سيگار اعتيادآور است؟

دليل اصلي اعتياد به سيگار، نيكوتين موجود در تنباكو شناخته شده است. مغز به سرعت به اين ماده‌ي اعتيادآور عادت كرده و مقدار بيشتري از آن را طلب مي‌كند. اگر قبلا فقط با كشيدن يك نخ سيگار حال خوبي پيدا مي‌كرديد، اكنون بايد چند نخ بكشيد تا همان ميزان ارضا شدن را حس كنيد.

به مرور زمان، مغز حتي ياد مي‌گيرد زمان سيگار كشيدن‌تان را نيز پيش‌بيني كند. هر وقت احساس ناراحتي و خستگي مي‌كنيد، به سرتان مي‌زند كه سيگار بكشيد و اين چرخه بارها و بارها تكرار مي‌شود.

البته، همه چيز به تركيبات شيميايي مغز مربوط نمي‌شود، چون موقعيت‌هايي نيز هستند كه ميل سيگار كشيدن را در وجودتان بيدار مي‌كنند. محرك‌هاي بيروني انواع مختلفي دارند، مثلا شنيدن بوي دود سيگار، بودن زيرسيگاري در كنار دست‌تان، مشاهده‌ي جعبه‌ي سيگار در مغازه‌ي خواربارفروشي، مصرف بعضي غذاها يا نوشيدني‌ها، پايان يك وعده‌ي غذايي دلچسب يا گپ زدن با شخصي كه معمولا با هم سيگار مي‌كشيد. گاهي اوقات هم احساساتي نظير خوشحالي يا ناراحتي به محرك‌هاي سيگار كشيدن تبديل مي‌شوند. يكي از اساسي‌ترين كليدهاي موفقيت در ترك سيگار، شناسايي و مقابله با همين محرك‌هايي است كه هوس سيگار كشيدن را درون‌تان زنده مي‌كنند.

بازگشت اعتياد

خيلي از افرادي كه هنوز موفق به ترك كامل سيگار نشده‌اند، ممكن است به معضل بازگشت اعتياد گرفتار شوند. اين امر در موارد اعتياد شديد معمولا طبيعي است. چنانچه در دوران ترك، مجددا به كشيدن سيگار روي آورديد، سعي كنيد حداقل تا زماني كه دوباره شروع به ترك كنيد، كمتر سيگار بكشيد. يادتان باشد ترك دائمي سيگار فرآيندي زمان‌بر است كه ارزش تحملش را دارد.

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com


۱۰ نكته براي اين‌كه دوستان بيشتري داشته‌ باشيد

۴ بازديد

اين ۱۰ نكته به شما براي دوست‌يابي كمك مي‌كند.

 

۱. خودتان باشيد

هيچكس يك آدم حقه‌باز را دوست ندارد. اگر خودتان نباشيد، در واقع اين شما نيستيد كه داريد با كسي دوست مي‌شويد، بلكه كسي كه داريد نقشش را بازي مي‌كنيد دارد با ديگران دوست مي‌شود. وقتي شما آنقدر با طرف مقابل صميمي شويد كه خود واقعي‌تان را نشان دهيد، ممكن است مورد استقبال واقع نشويد، چون آدمي كاملا متفاوت با چيزي كه وانمود مي‌كرديد هستيد. بگذاريد كسي كه مي‌خواهيد با او دوست شويد خود واقعي‌تان را بشناسد.

۲. از كساني كه مي‌شناسيد شروع كنيد

حتي اگر دوستان زيادي نداشته باشيد احتمالا افراد بسياري هستند كه آنها را مي‌شناسيد. با آشناها ارتباط برقرار كنيد و با دوستان قديمي كه مدت زيادي است آنها را نديده‌ايد تماس بگيريد. اهميت دوستانِ دوستان‌تان را فراموش نكنيد. ممكن است فقط از طريق ارتباط با دوستان‌تان و دوستان آنها، با افراد بسيار جالبي آشنا شويد. اگر از شما دعوت كردند با آنها بيرون برويد قبول كنيد؛ اگر در خانه بمانيد شانس آشنا شدن با افراد جديد را از دست مي‌دهيد.

۳. از فناوري كمك بگيريد

هر نوع گروه آنلاين بخواهيد در آن شركت كنيد را مي‌توانيد در اينترنت پيدا كنيد. خيلي از آنها گروه‌هاي محلي هستند كه براي فعاليت‌هايي هم برنامه‌ريزي مي‌كنند. مثلا وب‌سايت ليف‌لت (LeafLet) فضاي بسيار خوبي براي آشنا شدن با افراد جديد است. اين وب‌سايت داراي بخشي مربوط به رويدادهايي است كه مي‌توانيد در آنها شركت كنيد. از اين طريق مي‌توانيد با افرادي كه علايق و طرز فكري شبيه شما دارند آشنا شويد.

۴. فكرتان را باز كنيد

اگر هر جا مي‌رويد با ديدگاه انتقادي و قضاوت‌گرانه مردم را نگاه كنيد، احتمالا نمي‌توانيد دوستان زيادي پيدا كنيد. پذيراي افراد، عقايد، ديدگاه‌ها، موقعيت‌ها و در كل چيزهاي جديد باشيد. با اين روش مي‌توانيد دوستان جديد زيادي پيدا كنيد.

۵. سؤال بپرسيد

وقتي افراد جديدي را ملاقات مي‌كنيد درباره‌ي خودشان از آنها سؤال كنيد. نه فقط براي اين كه آنها را بهتر بشناسيد، بلكه علاوه بر آن با اين كار به آنها نشان مي‌دهيد كه زندگي آنها برايتان جالب است و آنها هم بيشتر به شما اعتماد مي‌كنند.

۶. اجتماعي باشيد

تنها راه آشنا شدن با آدم‌هاي جديد اين است كه اجتماعي باشيد و با آنها برخورد داشته باشيد. اگر نمي‌دانيد از كجا بايد شروع كنيد، عضو يك گروه اجتماعي يا يك انجمن شويد. كارهاي داوطلبانه انجام دهيد و دوره‌هاي مختلف را بگذرانيد. حتما در انجمن‌ها عضو شويد و اگر به مهماني‌ها دعوت شديد حتما برويد.

۷. تكيه‌گاه باشيد

اگر مي‌خواهيد دوستي داشته باشي، بايد خودتان هم براي او يك دوست باشيد. اين يعني وقتي دوستتان به شما نياز دارد بايد به او كمك كنيد. اگر دوستتان نصف شب زنگ زد و گريه‌كنان به شما گفت كه نامزدي‌اش به هم خورده، تلفن را قطع نكنيد. شايد شما هم خسته باشيد، ولي مطمئن باشيد او حالش از شما بدتر است. اينكه او به شما زنگ زده نشان مي‌دهد كه شما را دوست خودش مي‌داند، پس آن دوستي باشيد كه او انتظارش را دارد .

۸. در تماس باشيد

خيلي‌‌ها بعد از مدت كوتاهي ارتباطشان را با كساني كه با آنها آشنا مي‌شوند از دست مي‌دهند. اين روزها با اينترنت و ابزارهاي اجتماعي ديگر اين نگراني وجود ندارد. حتي مي‌توانيد دوستان قديمي‌تان را پيدا كنيد و دوباره با آنها ارتباط برقرار كنيد.

۹. عضو گروه‌هاي كاري شويد

شايد در محل كارتان گروه‌هايي باشند كه در زمينه‌هاي خاصي فعاليت دارند. مثلا ممكن است گروهي در ساعات ناهار پياده‌روي يا ورزش كنند. در فعاليت‌هايي كه در محل كارتان جريان دارد شركت كنيد تا با دوستان جديد زيادي آشنا شويد.

۱۰. زود اطلاعات ندهيد

هر چند بايد با دوستان نزديك‌تان كاملا روراست باشيد، نبايد زودتر از موقع مناسب اطلاعات زيادي راجع به خودتان لو بدهيد. اين كار معمولا براي طرف مقابل ناخوشايند است. وقتي او هنوز شما را خوب نمي‌شناسد، احتمالا دلش نمي‌خواهد جزئيات شخصي خاصي را درباره‌ي شما بداند. اين اطلاعات را تا رسيدن زمان مناسب با كسي در ميان نگذاريد.

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com


بياييد روراست نباشيم

۳ بازديد

چند وقت پيش به يك جلسه بحث و گفتگو دعوت شده بودم كه موضوعش اين بود: “چيزهايي كه در ۱۰ سال اخير ياد گرفته‌ايد”. در طي اين جلسه يكي از مدعوين چيزهايي گفت كه به مذاق خيلي‌ از حضار خوش نيامد، اما براي من جالب بود.

اين بنده خدايي كه گفتم كارآفرين موفقي است. داشت راجع به اين صحبت مي كرد كه چطور توانسته بود بعد از شلوغ شدن سرش با كار، روابط انسانيش با اين و آن را حفظ كند. متوجه شده بود كه به جاي اينكه هر دفعه سر يك ميز جديد بنشيند و آدم‌هاي غريبه و جديد را ملاقات كند، همان آدم قبلي‌ها را نگه دارد.

خيلي هم عالي. وقتش محدود است و مي‌خواهد آن‌را با افرادي كه از قبل مي شناسد بگذراند. قربان آدم باصداقت.

تا اينجايش هيچ مشكلي نبود…

اما اين بنده خدا راه حلي براي اينكار پيدا كرده بود: ليستي از ۵۰ مخاطب مورد علاقه‌اش را بر روي گوشي‌اش درست كرده بود و هر زمان كه وقتش خالي مي‌شد بر اساس اولويت بندي‌اي كه مشخص كرده بود با اينها تماس مي‌گرفت. يعني هر وقت كه سرش خلوت مي‌شد به افرادي كه در اين ليست ۵۰ نفره حضور داشتند يا زنگ مي‌زد يا پيامك مي‌داد.

سپس ايشان گفت كه در انتهاي هر سال، اين ليست را اصلاح مي كند كه يعني جاهاي افراد را عوض مي‌كند، يك‌ سري را از ليست خط مي زند و آدم هاي جديدي را اضافه مي كند. اما تعداد همان ۵۰ نفر باقي مي‌ماند. اين تصميم گيري سخت به عهده اوست كه چه كساني را داخل اين ليست بگنجاند.

آدم‌هايي كه آنجا نشسته بودند از اين راه حل خوششان نيامد. مي‌توانستي اين نارضايتي را از ميان جمعيت بشنوي – يكهو همه ساكت شدند و بين خودشان پچ پچ مي‌كردند. سپس زمان پرسش و پاسخ فرا رسيد و بيشتر سؤال‌هايي كه از اين بنده خدا كردند براي مسخره بازي بود، “آيا اسم من رو هم توي ليستت مي نويسي؟” در فضايي كه گرم و صميمانه بود، چنين حرف‌هايي حسِ فرصت طلبي و بده-بستوني را القاء مي‌كرد.

ولي من شخصاً از اين حرف‌ها خوشم آمد.

اينجا يك بابايي را داريم كه خيلي كار سرش ريخته و بايد تصميم‌هاي سختي بگيرد. من اين بنده خدا را از نزديك مي‌شناسم و اگر به بنده اعتماد داريد بايد بگويم آدم خيلي خوبي است كه خيرش به بقيه مي‌رسد. اما از طرف ديگر اين را هم مي‌داند كه چه كارهايي باعث رشد كسب و كارش مي‌شوند. به جاي اينكه ژست سياستمداري بگيرد و دود سيگارش را به سمت ماتحت افراد ديگر فوت كند و بگويد “بهترين كاري كه از دستت برمي‌آيد را انجام بده!” يا “من به همه كمك مي‌كنم!” خيلي رك و پوست كنده برگشت و گفت كه چه چيزي او را به اين درجه از موفقيت رسانده است.

قابل پيش‌بيني بود كه مردم هم از اين حرف بدشان بيايد.

نكته كليدي اين ماجرا اين است: مردم بدشان مي‌آيد ببينند سوسيس چگونه درست مي شود.

ما دوست داريم باور كنيم همه چيز همينجوري و بدون هيچ تلاشي بدست مي‌آيد.

براي مثال، يكي از دوستان من كه مادر سه بچه است، به من مي‌گفت كه دوست‌هاي خانمش از او مي‌پرسند چطور با اين مشغله كاري و خانواده ۵ نفره‌اي كه دارد، ظاهر جذاب خود را حفظ كرده است. او هم در جوابشان با هيجان زياد راجع به جزئيات ورزش كردن و رژيم غذايي‌‌اش صحبت مي‌كرده. حتماً مي‌پرسيد آنها چه واكنشي نشان مي‌دادند؟ دوستم مي‌گفت “حسابي عصبي مي‌شدند”. او مي گفت چيزهايي تحويلش مي‌دادند از قبيل اينكه “من كه از پس اين كار بر نمي‌آيم” و “چه خوبه كه آدم وقت خالي داشته باشه”.

مي‌خواهيد بدانيد اكنون چه جوابي به آنها مي‌دهد؟ “… هيچي، من فقط حواسم هست كه چي مي‌خورم و با بچه هام زياد بازي مي‌كنم. همين”. آنها هم لبخند مي‌زنند و گفتگو را ادامه مي‌دهند.

مردم بدشان مي‌آيد ببينند سوسيس چگونه درست مي‌شود

تقريباً هيچوقت كسي دليل واقعي موفقيتش را به شما نخواهد گفت. مي‌دانيد چرا؟ چون جامعه اينطور مي‌خواهد. به نظرتان چند دفعه ديگر اين بنده خدا بالاي تريبون خواهد رفت و با جمعيت روبرويش درباره ليست ۵۰ نفره‌ صحبت خواهد كرد؟ آنهم قبل از اينكه صداي نارضايتي مردم در سالن بپيچد و صداي او را غرق كند؟ يك يا دو سال كه بگذرد، پاسخ ايشان احتمالاً اينطوري خواهد شد كه: “بنده فقط تا جايي كه مي توانستم سخت كوشش كردم، تلاش كردن هميشه مثل يك مبارزه مي‌ماند، اما من بيشترين چيزي كه از دستم برمي‌آمد را انجام دادم. و مي‌دانم كه مي‌توانم از اين هم سخت‌تر تلاش كنم، در حال حاضر هم دارم روي اين قضيه كار مي كنم.” بله. به اين مي‌گويند يك جواب سياستمدارانه. مشخص است كه چنين جوابي سرهاي بسياري را به نشانه تأييد تكان خواهد داد و لبخندهاي بيشماري را به نشانه تحسين به لب حضار خواهد نشاند.

اما اين كجا و واقعيت كجا.

كليد ماجرا اين است كه درك كنيد اين داستان هميشه اتفاق مي‌افتد.

ممكن است جوابي كه از كسي دريافت مي‌كنيد حقيقت امر نباشد؛ درواقع جوابي سياستمدارانه و از پيش تمرين شده باشد كه بر اساس بازخوردهاي دريافتي گوينده از افراد ماقبل شما، طراحي شده است. براي مثال، آدم معروفي كه در برنامه آخر شبِ تلويزيون دارد ماجراي خنده داري را تعريف مي‌كند، شك نكنيد اين داستان را از قبل تمرين كرده است.

يا وقتي كه يك مجله را باز مي‌كنيد و عكس زيبايي از مجري يا بازيگري را درآن مي‌بينيد، مطمئن باشيد كه چندين و چند نفر متخصص مد، آرايشگر و چهره پرداز تلاش كرده‌اند تا عكس آن فرد خوشگل بيفتد.

البته كه هيچوقت نمي‌آيند راستش را بگويند. اگر بتوانيد گيرشان بياوريد تا راز خوش عكسي‌شان را بپرسيد به شما خواهند گفت: ” آها، اينو مي‌گي؟ من هميشه سعي مي‌كنم خيلي ساده‌پوش باشم. از اينكه اين‌همه لباس شلوغ و پولوغ رو يكجا بپوشم خوشم نمي‌آد.” … تو كه راست مي‌گي! تلاش مذبوحانه يعني همين.

اما اين را هم يادتان باشد: اگر شما هم در همين شرايط قرارداشتيد، احتمالاً همين كار را مي‌كرديد. البته درك اين قضيه براي آنهايي كه خيال مي‌كنند هميشه همينجوري باقي خواهند ماند، خيلي سخت خواهد بود.

يك مثال ديگر. اگر آدم مشهوري بوديد كه وسيله امرار معاش‌اش، برخورداري از ظاهري زيبا بود، خود شما هم قشوني از متخصصين مد و طراحان و غيره و ذلك را دور خودتان جمع مي كرديد. اگر مثل آن جناب كارآفرين سرتان شلوغ بود، مي‌گشتيد راهي پيدا كنيد كه ارتباط با ديگران را اولويت بندي كنيد. و شايد اين چيزها براي كساني كه از وضعيت زندگي شما سر در نمي‌آورند، چندان خوشايند و دوستانه به نظر نرسد.

من به شخصه صداقت را تحسين مي كنم. ترجيح مي دهم به جاي اينكه دروغ‌هاي گنگ و مبهمي راجع به چگونه زيبا شدن، هيكلي شدن، پول بيشتر درآوردن و كسب و كار راه انداختن، از اين و آن بشنوم، واقعيت را به همان زمختي خودش بشنوم.

شما چطور؟ رو راست بودن را ترجيح مي‌دهيد يا ادا اصول درآوردن؟

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com

 


۶ نكته براي از بين بردن حس خجالت

۳ بازديد

۶ نكته براي از بين بردن حس خجالت

 آيا در اجتماع فردي خجالتي هستيد؟

اگر اينطور است، بايد بدانيد كه تنها نيستيد. نزديك به نيمي از آمريكايي‌ها مي‌گويند خجالتي هستند و به نظر مي‌رسد كمرويي مسئله‌اي جهاني و رو به افزايش است. تكنولوژي هم در اين موج كمرويي نقش بسزايي دارد و هر روز آدم‌هاي بيشتري مي‌توانند پشت كامپيوتر خود مخفي شوند و از برخورد‌هاي رو در رو دوري كنند.

حتي انسان‌هاي خجالتي معمولي هم حالا مي‌توانند بهانه‌اي براي دوري از تعاملات اجتماعي و موقعيت‌هاي جديد داشته باشند؛ تنها چيزي كه آنها براي معاشرت يا دوستي نياز دارند فشار دادن دكمه‌هاي كامپيوتر است. فرصت‌هاي رو به كاهش براي ارتباطات رو در رو در زندگي كاري و شخصي، آدم‌هاي خجالتي را در شرايط نا‌مساعد فزاينده‌اي قرار مي‌دهد، چرا كه آنها در روال عادي زندگي روزانه‌شان مهارت‌هاي اجتماعي را تمرين نمي‌كنند.

حتي قبل از شهرت فعاليت‌هاي اجتماعي آنلاين و ارتباطات سايبري، كمرو بودن، به طور شگفت‌انگيزي، امري شايع ميان آمريكايي‌هاي زيادي بوده و اين مسئله در فرهنگ‌هاي ديگر مثل ژاپن و تايوان شايع‌تر نيز بوده است.

دكتر فيليپ زيمباردو (Philip Zimbardo)، در سال ۱۹۷۵ روانشناس دانشگاه استنفورد مقاله‌اي براي مجله‌ي روانشناسي امروز نوشت به نام «بيماري‌اي اجتماعي به نام خجالت». اين مقاله بر پتانسيل سرايت كمرو‌يي تاييد مي‌كرد. در اين مقاله از ۸۰۰ نفر، ۴۰ درصد گفته بودند كه خجالتي هستند. مسئله‌ي جالب‌تر اينجاست كه به نظر ديگران، بسياري از كساني كه خود را خجالتي مي‌نامند، اصلا خجالتي به‌نظر نمي‌رسند.

تحقيقات اخير درباره‌ي كمرويي نشان مي‌دهد كه بخش عمده‌ي خجالتي‌بودن آدم‌ها از نظر ديگران پنهان است. در حقيقت، تنها درصد كمي از آدم‌هاي خجالتي (حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد) آشكارا ناراحتي خود را بروز مي‌دهند ولي تمامي اين آدم‌ها از درون زجر مي‌كشند.

دكتر برناردو كاردوكي، سرپرست مركز تحقيقات كمرويي دانشگاه جنوب‌شرقي اينديانا، مي‌گويد: «رفتار ظاهرا ملايمِ آدم‌هاي خجالتي، درون آشفته و ناراحت‌شان را پنهان مي‌كند. «خجالت» نشان مي‌دهد كه آنها بي‌نهايت خود‌آگاه هستند و دائما منفي‌وار خود را مورد قضاوت قرار مي‌دهند و به طور طاقت‌فرسايي مي‌خواهند بدانند ديگران درباره‌ي آنها چه فكر مي‌كنند. در حالي كه ديگران مشغول سلام و احوال‌پرسي هستند، آدم‌هاي خجالتي در حال برنامه‌ريزي براي كنترل تصور‌ عمومي مردم از خود هستند. اكثر آدم‌هاي خجالتي وقت و انرژي بسيار زيادي را صرف پنهان‌كردن كمرويي خود مي‌كنند.»

اين افراد ممكن است در محيط‌هاي اجتماعي، راحت و داراي اعتماد‌به‌نفس به‌ نظر بيايند، ولي اغلب مشغول مكالمه‌اي دروني و منفي هستند و احساس خوب‌ نبودن و ناامني مي‌كنند و از خود مي‌پرسند چطور توسط ديگران ديده يا قضاوت مي‌شوند. چه خجالتي‌بودن پنهان باشد چه آشكار، باعث آسيب به كساني مي‌شود كه آن را تجربه مي‌كنند.

  • خجالتي‌ها دچار مشكلات اجتماعي مي‌شوند، مثل دشواري در ملاقات با آدم‌ها و يافتن دوست‌هاي جديد كه مي‌تواند منجر به انزوا، تنهايي و افسردگي شود.
  • آنها وقتي كه آشكارا مضطرب هستند، كم‌حرفي‌شان ممكن است باعث شود سايرين فكر كنند كه آدم‌هايي مغرور و پر‌افاده‌اي هستند يا علاقه‌اي به صحبت ندارند.
  • آدم‌هاي خجالتي دائما حواس‌شان به ظاهر و رفتارشان است و به شدت مراقب حركات خود هستند.
  • آدم‌هاي خجالتي بين ترس از نامرئي بودن و ديده‌نشدن يا ديده‌شدن و بي‌ارزش بودن گير افتاده‌اند.

در بزرگسالان عوامل زيادي موجب كمرويي اجتماعي مي‌شود. اين عوامل شامل فرهنگ (به طور كلي، غربي‌ها كمتر از شرقي‌ها احساس خجالت مي‌كنند)، نوع تربيت، مزاج آدم‌ها، عوامل موروثي و تجارب زندگي مي‌شود. عوامل كمرويي هر چه باشد، اكثر مشكلات كمرويي قابل كنترل است و مي‌توان بر آنها غلبه كرد.

يكي از بهترين موضوعات براي شروع، خود‌آگاهي و درك چگونگي كمرويي شما است. به موقعيت‌هايي فكر كنيد كه باعث مي‌شوند خجالت بكشيد، مثل ملاقات با آدم‌‌هاي جديد و بودن در جمع‌هاي عمومي يا صحبت با شريك بالقوه‌ي زندگي عاشقانه‌تان.

خجالتي‌ بودن خود را چطور بروز مي‌دهيد؟ دروني و از طريق مواظبت از حركات خود يا فيزيكي، مثل اضطراب در رفتار و طرز ايستادن‌تان، از ياد بردن كلمات يا كناره‌گيري و دوري‌ گزيدن از ديگران؟

اگر نشانه‌هاي دروني و فيزيكي اضطراب را به عنوان قسمتي از كمرو‌ بودن تجربه كرده‌ايد، مهارت‌هاي آرامشي مثل «تنفس آگاهانه» يا تنفس‌درماني مي‌تواند كمك كند علائم را تحت كنترل خود در‌بياوريد. بايد كاملا از علائم و نشانه‌هاي اضطراب خلاص شده باشيد تا بتوانيد رفتار‌هاي جديد و همراه با اعتماد به نفس را شروع كنيد.

درك كامل خود و چگونگي تاثيرگذاريِ خجالت‌زدگي بر اعتماد‌ به نفس شما، مي‌تواند به شما كمك كند مشكل را ريشه‌يابي كنيد. در موقعيت‌هاي اجتماعي چند شيوه وجود دارد كه مي‌تواند كمك كند خجالت خود را كنار بگذاريد و اعتماد‌ به نفس خود را از نو بسازيد:

۱. با موقعيت‌هاي كوچك و بدون تهديد شروع كنيد

اين مورد مي‌تواند شامل فروشگاه‌ها، موزه‌ها يا حتي جايي باشد كه به مدت كوتاهي با جمعيت زيادي برخورد داشته باشيد. مي‌توانيد برخوردهاي اجتماعي را با لبخند‌ زدن و گفتن سلام به هر چند نفري كه مي‌توانيد شروع كنيد. از يك نفر ساعت بپرسيد، از شخص ديگري تعريف كنيد و يا به كسي كمك كنيد. راه‌هاي ساده‌اي براي صحبت‌كردن با ديگران پيدا كنيد. در معرض موقعيت‌هاي تهديد‌كننده قرار گرفتن مي‌تواند به آهستگي كمك كند بر ترس‌هاي خود غلبه كنيد.

۲. مهارت‌هاي مكالمه‌اي را تمرين كنيد

چند موضوع آماده براي صحبت با آدم‌هايي كه مي‌بينيد، داشته باشيد. مثل اتفاقي خبري و يا نظري درباره‌ي اتفاقات اطراف‌تان. سوال‌هايي با پايانِ باز بپرسيد و جواب‌هاي نفر مقابل را دنبال كنيد. حتي مي‌توانيد قبل از اينكه در موقعيت قرار بگيريد، بعضي از اين موضوعات را با خود تمرين كنيد.

۳. به ياد داشته باشيد كه اكثر مردم آنقدر‌ها هم به شما اهميت نمي‌دهند

انسان‌ها خيلي بيشتر از آنچه فكرش را بكنيد به ظاهر و صحبت‌هاي خودشان اهميت مي‌دهند. آنها خيلي كمتر از چيزي كه شما از مهارت‌هاي اجتماعي خود و مسائل وابسته به آن مي‌ترسيد، به رفتارهاي شما توجه مي‌كنند. اين حقيقت به‌تنهايي بايد بتواند مقداري از حس وحشت، نگراني و ناراحتي شما را كاهش دهد.

۴. كارهاي درستي كه انجام داده‌ايد را هدفمند كنيد

بعد از برخوردي اجتماعي به جاي اينكه به اشتباهات و ايرادات خود بچسبيد، به كارهاي خوبي كه در آن موقعيت كرده‌ايد و اينكه چطور بر يك لحظه‌ي خجالت‌آور غلبه كرده‌ايد، تمركز كنيد. تمرين زياد، موفقيت‌هاي بيشتري را به دنبال خواهد داشت.

۵. توقعات واقع‌بينانه‌ داشته باشيد

بسياري از آدم‌هاي خجالتي، وقتي بحث موقعيت‌هاي اجتماعي پيش مي‌آيد، خود را پايبند معيارهاي كمال و بهبودهايي غيرممكن و دست‌نيافتني مي‌كنند. آنها وقتي به چيزي كه مي‌خواهند، دست پيدا نمي‌كنند، خود را به شدت سرزنش مي‌كنند. شما نبايد براي اينكه برخورد موفقي با آدم‌ها داشته باشيد، اصطلاحا مجلس گرم‌كن باشيد. قبل از اينكه عازم موقعيتي اجتماعي باشيد، براي خود هدف‌هاي واقع‌بينانه‌اي تعيين كنيد.

۶. قبول كنيد كه چندتايي رد درخواست و پذيرفته نشدن كاملا عادي است

هر‌ چند‌ وقت يكبار، همه‌ي آدم‌ها، چه خجالتي باشند يا نه، نوعي از پس زده شدن و پذيرفته نشدن از جانب ديگران را تجربه مي‌كنند. همه از شما خوش‌شان نمي‌آيد و اين ايرادي ندارد. توقعات خود را از اين بابت به درستي كنترل كنيد. معمولا پس زدن هيچ ربطي به شخصي كه طرد شده ندارد. هدف شما انجام تلاش‌هاي عادي براي ارتباط با جامعه است و بايد بدانيد كه بعضي‌ها از برخورد‌ها جواب مي‌دهد و بعضي هم نه. بايد روي برخورد‌هايي كه جواب داده‌اند تمركز كنيد.

اگر از اعتماد‌ به نفس ضعيف رنج مي‌بريد و يا تجربه‌ي ميزاني از كمرويي، شما را از لذت‌بردن با ديگران منع مي‌كند، مي‌توانيد كارهاي كوچك و قابل كنترلي انجام دهيد تا از دست اين شرايط خلاص شويد. هر موقعيت كوچكي منجر به پيشرفت‌هاي افزايشي در اعتماد‌ به نفس شما مي‌گردد.

پشت كامپيوترتان مخفي نشويد و براي تلاش نكردن بهانه نياوريد يا از ملاقات با آدم‌هاي جديد دوري نكنيد. شما تنها كسي هستيد كه مي‌تواند خود را از رابطه‌هاي بالقوه‌اي كه مي‌تواند براي شما شادي به ارمغان بياورد و افق‌هاي جديدي را به روي‌تان بگشايد، محروم كند.

با ايجاد ارتباطي دوباره با آدم‌هاي واقعي، با زندگي عهدي دوباره ببنديد و به بقيه اجازه دهيد لذتِ بودن با شما را تجربه كنند.

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com


چند روش غيرمعمول براي صرفه‌جويي اقتصادي

۸ بازديد

چند روش غيرمعمول براي صرفه‌جويي اقتصادي

 ۱. مواد غذايي تازه بخريد

داشتن مقدار زياد سبزيجات و ميوه‌هاي تازه به چندين دليل به شدت به بدن شما كمك مي‌كند. مطالعات نشان داده‌اند مصرف هفت وعده ميوه و سبزي در روز خيلي بيشتر از پنج بار در روزي كه قبلا توصيه مي‌شد موثر است. داشتن يك رژيم سالم احتمال نياز به دكتر رفتن شما را كم مي‌كند، در نتيجه هزينه مراجعه به پزشك را نخواهيد داشت. يادتان باشد هنوز هم با يك سيب در روز، نيازي به دكتر نخواهيد داشت.

۲. خودتان غذا و ميان‌وعده درست كنيد

غذاهاي رستوراني به طور كلي گران هستند. خيلي از رستوران‌ها وعده‌هاي كوچكي را با قيمت يك وعده‌ي كامل سرو مي‌كنند. وقتي براي خودتان آشپزي مي‌كنيد، مي‌توانيد مقدار وعده‌هايتان را كنترل كنيد و مي‌دانيد چيزي كه روي بشقاب‌تان هست دقيقا از كجا آمده. از اين گذشته، اگر برنامه‌ريزي كنيد، مي‌توانيد با درست كردن غذاهاي ديگر از ته‌مانده‌هاي غذاهايتان، در وقت و هزينه صرفه‌جويي كنيد.

سركار مدام ميان‌وعده مي‌خوريد؟ من كه مي‌خورم!‌ هويج،‌ خيار، كاهو، فلفل دلمه‌اي و پنير چيزهايي هستند كه مي‌توانيد به راحتي‌ با آنها ميان‌وعده درست كنيد. وقتي خودتان ميان‌وعده درست مي‌كنيد و سر كار مي‌بريد، هم دوستدار طبيعت هستيد و هم دوستدار كيف پولتان. اين مقاله هم كلي ايده‌‌ي سالم و ارزان به شما مي‌دهد: « تغذيه در محل كار: چند پيشنهاد خوشمزه و سالم كه دوست خواهيد داشت»

۳. رسيدهاي خريد را نگه داريد

نگه داشتن رسيدهاي خريد براي صرفه‌جويي اقتصادي حياتي است. رسيد را به كمك آهن‌ربا به يخچال بچسبانيد، بعد آيتم‌هاي آن را هايلايت كنيد تا فراموش نكنيد كه توي يخچال منتظر شما نشسته‌اند. وقتي كه چيزي تمام مي‌شود، يادتان نرود كه رويش خط بكشيد. با اين كار هيچ‌ چيز را هدر نمي‌دهيد و واقعا از پولي كه داده‌ايد استفاده مي‌كنيد.

با نگه داشتن رسيدها،‌ همچنين مي‌توانيد پولي را كه داده‌ايد با تراكنش‌هاي بانكي‌تان مقايسه كنيد. اگر تراكنش ناخواسته‌اي انجام شده باشد، متوجه آن خواهيد شد.

۴. از پول‌هايي كه خرج مي‌كنيد گزارش نوشته شده داشته باشيد

نگه داشتن رسيدها اينجا هم به كارتان مي‌آيد. وقتي مقدار پولي كه خرج كرده‌ايد را با خودكار قرمز مي‌نويسيد، مغز شما به طور اتوماتيك آن عدد را به عنوان «زنگ خطر» يا «هشدار» تشخيص مي‌دهد. همين مي‌تواند به ناخودآگاه شما كمك كند توجه كنيد كه چقدر پول خرج كرده‌ايد. من تمام چيزهايي را كه در يك روز خريده بودم،‌ روي تقويم نوشتم. وقتي بعد از يك ماه، چشمم به اين همه رنگ قرمز افتاد، دچار عذاب وجدان شدم و ماه بعد سعي كردم جبران كنم.

۵. نخ دندان بكشيد

سر زدن به دندانپزشك‌ها هم عذاب‌آور است، هم هزينه زيادي دارد. پس بهتر نيست سرِ موقع مسواك كنيد و نخ دندان بكشيد تا نيازتان به درست كردن دندان به حداقل برسد؟ يك بار دندانپزشكم به من گفت بيشتر خرابي‌هاي دندان به خاطر اين هستند كه مريض نخ دندان نمي‌كشد. وقتي كه غذا مي‌خوريم، ذرات كوچك غذا بين دندان‌هاي ما گير مي‌كنند، باكتري‌ها به آرامي شروع به خوردن غذا مي‌كنند و باعث خرابي و پوسيدگي دندان مي‌شوند. هر روز نخ دندان كشيدن (اگر بعد از هر وعده باشد كه خيلي بهتر است)، بوي بد دهان را كاهش مي‌دهد، در نتيجه نياز به آدامس يا خوشبو كننده دهان كاهش مي‌يايد. مهم‌تر از همه اينكه خرابي دندان‌ها را هم كاهش مي‌دهد.

۶. وسايل الكتريكي را شب‌ها از برق بكشيد

تا حالا براي‌تان اين سوال پيش آمده كه چطور پولِ برق‌تان را كمي كم‌تر كنيد؟ به‌جز وسايل الكتريكي ضروري مثل يخچال، قبل از به رختخواب رفتن همه چيزهاي ديگر را از برق بكشيد. راحت‌‌ترين راه براي اين كار اين است كه آنها به يه يك چندراهي يا محافظ برق وصل كنيد، با اين كار فقط كافي‌ست دكمه آن را بزنيد و چندين دستگاه را با هم خاموش كنيد. ميزان برقي را كه هر روز براي اين دستگاه‌ها نياز است دستِ كم نگيريد.

۷. زمان‌بندي خوبي داشته باشيد

داشتن زمان‌بندي خوب يك مهارت است. يك شغل موفق به وقت شناس بودن و وظيفه شناس بودن بستگي مستقيم دارد. براي من راحت‌ترين راه براي نگه داشتن حساب ِزمان اين است كه همه جا ساعت باشد. وقتي مي‌بينيد كه زمان واقعا در گذر است، به احتمالِ زياد درمورد ميزان كاري كه مي‌كنيد حساس‌تر خواهيد بود و وقت كمتري تلف مي‌كنيد. نگه داشتن حسابِ زمان نمي‌گذارد ديرتان بشود و مجبور شويد براي به موقع رسيدن تاكسي بگيريد يا سرِ راه صبحانه‌ي آماده نوش جان كنيد.

۸. به‌جاي عطر و خوشبوكننده هوا از اسانس استفاده كنيد

عطرها گران هستند و تحقيقات اخير نشان داده‌اند بعضي از موادي كه در عطرها استفاده مي‌شوند ممكن است باعث تحريك آلرژي و سردرد شوند. يكي از راه‌هاي جايگزين كردن رايحه‌هاي‌ مصنوعي اين است كه اسانس مورد علاقه‌تان را تهيه كنيد (از جاهايي كه تخفيف دارند!) و چند قطره از آن را به اسپلش بدن‌تان اضافه كنيد. با رقيق كردن اسانس، مي‌توانيد چند ماه از يك قوطي كوچكِ آن استفاده كنيد. براي ساختن خوشبو كنند هوا، چند قطره اساس داخل يك بطري خالي اسپري بريزيد، بقيه‌ي آن را آب بريزيد و خوشبوكننده هوايي داشته باشيد كه نه براي محيط زيست ضرر دارد نه جيبِ مبارك شما.

۹. هميشه يك بطري آب همراه‌تان داشته باشيد

اگر وقتي بيرون از منزل هستيد هميشه يك بطري آب به همراه داشته باشيد به اين معني است كه مي‌توانيد در خريد نوشيدني‌ها صرفه‌جويي كنيد، بد‌ن‌تان آبِ كافي دارد و مهم‌تر از همه سالم مي‌مانيد. نوشيدن آب (نه چاي،‌ نه آبميوه و نه قهوه) بهترين راه آب‌رساني به بدن شماست. به علاوه، نوشيدن آبِ كافي به اين معني است كه پوست‌تان هم بهتر خواهد بود، چون از داخل مرطوب مي‌شود و همين باعث مي‌شود نيازتان به محصولات آرايشي مراقبت از پوست به حداقل برسد.

۱۰. به‌جاي كارت با پول نقد خريد كنيد

تعجب نكنيد!‌ اين روزها مردم كمتر پول نقد همراه‌شان دارند چون كارت‌هاي بانكي راحت‌تر هستند. اما وقتي كه از بانك پول نقد مي‌گيريد به شما حس واقعي بودن پول‌تان را مي‌دهد. هر تكه كاغذ نماد فيزيكي پولي است كه براي آن حسابي عرق ريخته‌ايد و زحمت كشيده‌ايد. وقتي كه نقد خريد مي‌كنيد، پول برايتان فقط يك سري عدد در حساب بانكي‌تان نيست؛ در واقع نماد وقت و زحمت شماست. از طرف ديگر، وقتي استفاده از كارت حس پول خرج كردن را از شما بگيرد، يك احساس ثروتمندي كاذب به شما دست مي‌دهد!‌ بيشتر از ۲۰ هزار تومان در كيف پولتان نگه نداريد، چون وقتي نمي‌توانيد نقد خريد كنيد، ممكن است اصلا از خريد كردن منصرف شويد. ممكن است عجيب به نظر برسد اما امتحانش ضرري ندارد!

 صرفه‌جو بودن كار راحتي نيست، اما مسلما فايده‌هاي زيادي براي شما دارد. پول زيادي صرفه‌جويي مي‌كنيد تا چيزهايي كه لازم داريد را بخريد نه چيزهايي كه مي‌خواهيد. براي مواقع اضطراري پولِ ذخيره خواهيد داشت و زيرِ بار قرض نمي‌رويد. اگر امروز كمي صرفه‌جويي اينجا و كمي صرفه‌جويي آنجا داشته باشيد،‌ مي‌بينيد كه هفته بعد اين كار را راحت‌تر انجام مي‌دهيد و ماه بعد مثل آبِ خوردن.

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com


چگونه براي مصاحبه كاري لباس بپوشيم؟

۵ بازديد

 

سوال هميشگيِ «اي واي حالا چي بپوشم؟» وقتي به مصاحبه‌ي كاريتان ربط پيدا كند، بايد از فاز تحت تاثير قرار دادن خاله و عمو بيرون برويد (آنها با زيرپيراهن ركابي هم شما را مي‌پسندند) و دقت بيشتري خرج كنيد تا بتوانيد هرجور شده كسي را كه نمي‌شناسيد و شما را نمي‌شناسد، تحت تاثير قرار دهيد.

اما از كجا بايد بدانيد سليقه‌ي آن يك نفر مصاحبه‌كننده كه بار اولي هم هست او را مي‌بينيد، چيست؟ زماني بود كه طبق يك دستورالعمل سنتي نانوشته، مردها روز اول مصاحبه با بهترين كت‌وشلوار رسمي و زن‌ها هم با مقنعه و مانتوي اداري و شلوار پارچه‌اي راهي جلسه‌ي مصاحبه مي‌شدند. اما آن زمان‌ها گذشته و تيپ‌هاي اسپرت‌تر و امروزي‌تر ديگر مثل گذشته معناي اين را نمي‌دهند كه جناب مصاحبه‌گر «من زيادي كول (cool) هستم و مي‌توانيد در بخش كول بودن روي من حساب كنيد.» كه قاعدتا به اين ختم مي‌شد كه «حالا خبرتان مي‌كنيم» و شما براي خودتان اسپرت مي‌مانديد.

نمي‌خواهم نااميدتان كرده باشم اما انتظار نداريد كه همين‌جا نسخه‌ي رنگ لباس، جنس پارچه‌ و نوع جواهرات و آرايشتان را بپيچيم؟ در اصل يك نسخه‌ي ثابت اصلا وجود ندارد، اما انتخاب‌هاي عاقلانه، زيركانه و هنرمندانه هميشه وجود دارند. توصيه‌هايي دارم تا هر قدر هم كه بگوييد سليقه‌ي كارفرماها با هم تفاوت دارد باز بتوانيد آنچه مناسب شماست را تشخيص داده، راهتان را به دل مصاحبه‌گر باز كنيد.

به اين رگال‌هاي پرفروش مصاحبه‌ي شغلي نگاهي بياندازيد:

۱. مرتب و اتوكشيده باشيد (خودتان و لباستان)

هيچ چيز واضح‌تر از اينكه لكه‌ي سس شام پس پريشب روي لباستان باشد يا از شدت چروك بودن به نظر بيايد دوباره لباس چروك مد شده نمي‌تواند به كارفرماي شما بگويد كه اين آدم قرار نيست كار من را درست انجام دهد. لباس‌هايي هم كه اندازه‌‌ي شما نيست خب خودش دارد مي‌گويد من به درد شما نمي‌خورم. لباس اندازه به تن كنيد. اين طوري راحت‌تر هستيد، تا اينكه لازم باشد شكمتان را تو بدهيد يا آستين‌هايتان را بالا و پايين ببريد. لباس‌هايي هم كه زهوارشان در رفته را ترجيحا بگذاريد براي خانه‌تكاني عيد، جورابي را تصور كنيد با كش وا رفته كه تا مچ پا چين خورده و پايين آمده، البته اميدوارم تميز باشد اما قطعا صورت مرتبي ندارد.

خوب برسيم به خود شما، روي تميز، موي كوتاه، ناخن تميز… داريد تو ذهن‌تان آن شعر معروف را مي‌خوانيد نه؟ حالا اصراري روي موي كوتاه هم ندارم اما بهداشت و اصلاح خودتان را در نظر بگيريد و مو، ناخن‌ها، بوي بدن و دهانتان را چك كنيد. با آينه دوست باشيد. شوره‌ي سري كه روي لباس تيره‌رنگ شما مي‌درخشد، موهاي جنگل‌وار سر، موهاي سيخ شده از بيني و گوش؛ اينها را سر و سامان بدهيد. موي شما بايد تميز و قابل مديريت آراسته شود، چون اينكه بخواهيد جلوي مصاحبه‌كننده دائم با موهايتان ور برويد كه كج و راست نباشند آخرين چيزيست كه مصاحبه‌گر دلش مي‌خواهد از شما ببيند. آقاياني هم كه به ريش و سبيل علاقه دارند حتما از چند نفر نظري راجع به مدلي كه بيشتر به آنها مي‌آيد بپرسند و مرتب و متقارن بودن را در نظر بگيرند.

خلاصه اين شعار مهم شما باشد: تميز، مرتب، اتوكشيده، اندازه و به قول بعضي‌ها فيت!

۲. احتياط! با دنده‌ي سنگين حركت كنيد

يادتان باشد لباس و ظاهر شما در مصاحبه‌ي شغلي بيشتر جنبه‌ي تيك خوردن دارد. يعني بايد بيشتر حواستان باشد با لباستان رفوزه نشويد، تا اينكه فكر كنيد لباستان قرار است شغل را برايتان بخرد. اگر لباس و ظاهرتان ايراد اساسي داشته باشد ۱۰ ثانيه براي تصميم درباره‌ي رد كردن شما كافي است، حتي اگر مصاحبه‌گر چون خوش‌صحبت هستيد يا خودش آدم مأخوذ به حيايي است تا ۱۰ دقيقه هم وقت صرفتان كند. بله مي‌دانم هيچ وقت ۱۰ ثانيه براي كسي كافي نيست تا شما را استخدام كند، عادلانه شايد نباشد اما واقعيت دارد.

۳. نه همچين نه همچون

آماري هست كه مي‌گويد ۸۰٪ متقاضيان شغل بالاخره متوجه مي‌شوند كه چه چيزي بايد بپوشند و ۲۰٪ باقي‌مانده آنهايي هستند كه يا زيادي به خودشان مي‌رسند يا به كل به پيك‌نيك مي‌روند.

لباس‌هاي تنگ، آرايش‌هاي آنچناني، لباس‌هاي زيادي بلند يا زيادي كوتاه، شلوار بَگي شلوغ پلوغ و كفش تق‌تقي چيز‌هاي زيادي براي گفتن به كارفرماي شما دارند (كه هيچ كدام خوب نيست!). اگر لباسي داريد كه با پوشيدنش حس خوبي به خودتان پيدا مي‌كنيد اشكال ندارد كه همان را بپوشيد، البته به شرطي كه اين لباس يك تيشرت فسفري جيغ با عكس يك ميمون كه سرش را مي‌خاراند نباشد.

اينكه نبايد بوي عرق بدهيد ديگر بديهي‌ است، اما كاري هم نكنيد مصاحبه‌گر برگه‌ي درخواست شغل را دوباره چك كند تا مطمئن شود مبادا توزيع‌كننده‌ي عمده‌ي عطر و اودكلن باشيد. عطر، اودكلن و اَفترشِيو را با قناعت خرج كنيد؛ قرار نيست بوي شما در اتاق مصاحبه بماند، قرار است خود شما ماندني شويد. در مورد آرايش هم همين نكته را رعايت كنيد، يك آرايش لطيف و ظريف كافيست و قطعا نيازي به يادآوري خليج به كارفرما نخواهيد داشت.

جواهرات بسيار گران، بسيار جلب توجه‌كننده، كفش‌هاي پاشنه فلان‌سانتيمتري، زنگوله به كيف و كفش، مقنعه پشت گوش، رنگ‌هاي فسفري، براق و ديگر چيزهايي را كه حدس مي‌زنيد حواس را به جاي مصاحبه كه قرار است بر صحبت‌هاي جدي تمركز كند، بر قيمت لباس‌ها و تشعشع و صدا و جرقه‌هاي شما معطوف خواهد كرد، بيخيال شويد. مثلا اگر زيادي بخواهيد با چيز‌هاي گران خود ديگري را تحت تاثير قرار دهيد از آن طرف بام مي‌افتيد و اين سوال را مطرح مي‌كنيد كه مبادا چيز به درد بخوري براي احراز شغل نداشته‌ايد. قطعا نمي‌خواهيد كه مصاحبه‌كننده به جاي رزومه‌ و قابليت‌هاي شما به اين فكر كند كه واي چه دستبند قشنگي!

۳. رسمي يا غيررسمي

به جز براي ملاقات با كارفرمايان دولتي، شايد ديگر مثل قديم لازم نباشد حتما كت‌وشلوار، مقنعه و پارچه‌هاي سنگين اداري تن‌تان كنيد. مي‌توانيد سبك‌تر و با رسميت كمتر هم به مصاحبه برويد. البته نه با شلوار كوتاه، جين تنگ، بلوز يقه باز و دمپايي لاانگشتي.

تناسب اينجا حرف اول را مي‌زند. اگر لباس نامتناسب بپوشيد مثلا غيررسمي‌تر از محيط كار به نظر برسيد، فكر مي‌كنند از آن آدم‌هايي هستيد كه خيلي هم اهل جديت در كار و رعايت قوانين نيستند و از آداب معاشرت در محيط‌هاي كاري سر در نمي‌آورند. حالا بين خودمان بماند شمايي كه لباس‌هاي راحت را ترجيح مي‌دهيد واقعا قرار است خوب كار نكنيد؟ فارغ از اينكه شما اينطور باشيد يا نه، اينجا همان «مردم چي فكر مي‌كنن» است كه حكم مي‌كند. پس حداقل جلسه‌ي مصاحبه را كمي به خودتان سخت بگيريد و مطابق رسميت محل كارتان لباس انتخاب كنيد. (اگر از آن پرنده‌هاي آزادي هستيد كه هيچ جا دلتان لباس رسمي نمي‌خواهد شماره‌ي ۵ مخصوص شماست). اين مطابقت و هارموني به مصاحبه‌گر ثابت مي‌كند كه مي‌دانيد براي موفق شدن در كار بايد چه راهي برويد، متناسب جايگاهي كه برايش درخواست داده‌ايد هستيد و نهايتا به او و فرهنگ سازمان او احترام گذاشته‌ايد: در يك كلام هم باسليقه‌ايد هم چيزفهم.

۴. از قضاوت‌تان استفاده كنيد

براي اينكه بتوانيد در مورد رسميت محل كار تصميمي بگيريد بايد قضاوت كنيد. خب مدير شما چه جور آدمي است؟ مدرن است يا سنتي؟ جوان است يا پير؟ فرهنگ شركت‌تان چيست؟ بعضي شركت‌ها تابلو است كه رسميت كمتري دارند، يك استارتاپ نوپا با مديري جوان كه در تجارت آنلاين فعاليت مي‌كند قاعدتا كمتر از اتاق استخدام شركتي ايرانيزه و سنتي كه سه نسل پدربزرگ و پسر و نوه را ديده از شما انتظار رسميت دارد. آيا آنجا محلي است كه هر روز با كت‌وشلوار و مانتوي فرم و مقنعه به سر كار مي‌روند يا تيشرت و جين و كتان و شال و روسري؟ «سلام چطوري؟» مي‌گويند يا «سلام عليكم، حال شما چطور است؟» اگر فكر مي‌كنيد دستورالعمل خاص يا لباس فرمي در كار است، خيلي ساده از منابع انساني يا حراست شركت درباره‌ي دستورالعمل‌هاي لباس پوشيدن پرس‌وجو كنيد؛ قرار است شما متناسب با محيط به نظر برسيد و جو شركت را بسنجيد.

۴. جور باشيد

هر جايي مي‌رويد فكر كنيد كارفرما قرار است بتواند تصوير شما را با تصوير آدمي مقايسه كند كه در ذهنش مي‌خواهد كار را به او بدهد و شما نبايد خيلي متفاوت از آن تصوير به نظر برسيد. البته منظورم را اشتباه برداشت نكنيد. مثلا لازم نيست به اين خاطر كه درخواست شغليِ مكانيك را داده‌ايد با دست‌هاي روغني و لباس گازوييلي با مصاحبه‌گر دست بدهيد! طبق توصيه‌ها هميشه يك يا دو درجه بهتر از شغلي كه برايش درخواست مي‌دهيد، لباس بپوشيد.

من سه جور لباس به نظرم مي‌رسد: لباس كار رسمي، لباس كار غيررسمي، لباس معمولي يا غيررسمي. شركت مورد نظر اگر خيلي رسمي است، خيلي رسمي باشيد. رسمي است، رسمي يا خيلي رسمي باشيد. غيررسمي است، غيررسمي يا رسمي باشيد. مثلا اگر جو كمي غيررسمي است و شما با كت‌وشلوار مرتبي آنجا برويد كسي چه مي‌داند شايد همان اول بگويند به به همكارمان آمد. مي‌خواهم بگويم رسميت لباس كار يا در همان حد يا يكي بالاتر از محل استخدام، كار شما را راه مي‌اندازد.

يك پيشنهاد جادويي هم براي محيط‌هاي غيررسمي اين است كه كت اسپرتي با خود داشته باشيد تا اگر ديديد لازم است، به تن كنيد و اگر نه، دربياوريد؛ اينجوري قابليت جورواجور بودن را به دست مي‌آوريد. اين هم از شما با قابليت تغيير ميزان رسميت در آنِ واحد!

۵. روراست نباشيد

خوب است اگر محيطي كه به آنجا مي‌رويد طوري باشد كه بتوانيد كمي از خصوصيات خودتان را هم نمايش دهيد. لباس و ظاهر شما، عينك و جواهرات و نوع آرايشتان مي‌تواند نشانه‌ي علائق، احساسات و هنر شما باشند و اصلا اينكه شما چرا منحصر به فرد هستيد. اما دلايلي هست كه در اين كار نبايد بي‌پروا عمل كنيد، اصراري نداشته باشيد زيورآلات نمايشي، جلب توجه كننده و خيلي عجيب و غريبتان را با خود به مصاحبه ببريد يا تتوي روي دست‌تان را در چشم مصاحبه‌كننده فرو كنيد؛ كمي متفاوت بودن اگر به شما احساس خوبي مي‌دهد اشكالي ندارد، اما بيشتر از آن ممكن است حواس فرد مقابل را پرت كند، جبهه‌گيري خاصي را عليه شما ايجاد كند يا برچسب خاصي را به پيشاني شما بزند.

همانطور كه گفتم انتخاب لباس نهايتا يك هنر است و قاعده‌بردار نيست. مثلا اگر براي داشتن يك شغل هنري مصاحبه مي‌دهيد، دستتان براي اينكه خودتان باشيد بازتر است چون هرچه باشد در اين موقعيت لباس‌تان خودش يك جور رزومه‌ هم هست.

مي‌خواهيد خودتان باشيد؟ اگر شما را مي‌خواهند، بايد همين‌طور بخواهند؟ يادتان نرفته بالاتر درباره‌ي خاله و عمو و آن ۳۰ ثانيه‌ي طلايي چه گفتم؟ ما آدم هستيم با قضاوت‌هاي لحظه‌اي و راستش را بخواهيد بازيِ گرفتنِ كار همين است كه گفتم. اگر هم خيلي برايتان مهم است حتما همان گردنبند استخوان ضربدري را به گردنتان داشته باشيد و مي‌خواهيد بگوييد كه چه كسي هستيد، باشد اما عواقب اين انتخاب‌تان را هم مردانه بپذيريد.

۶. لباس‌ اعتماد به نفستان را بپوشيد

يادتان باشد مهم‌ترين چيزي كه با خود به مصاحبه كاري مي‌آوريد اعتماد به نفس است. چيزي كه مي‌پوشيد و تيپ شما قرار است نشانگر اين اعتماد به نفس باشد. اگر در لباستان احساس راحتي نكنيد در مصاحبه اين احساس ناراحتي را نشان مي‌دهيد.حالا مي‌توانيد با رعايت اين نكات كليدي نسخه‌ي لباس‌ روز مصاحبه‌تان را با اعتماد به نفس كافي بپيچيد.

 


۱۰ عادت روزانه‌ افرادي كه اعتماد به نفس بالايي دارند

۵ بازديد

۱۰ عادت روزانه‌ افرادي كه اعتماد به نفس بالايي دارند

 

من در اين مقاله نمي‌خواهم چيزي را به كسي تفهيم كنم. خودتان مي‌دانيد اگر با ژست بهتري راه برويد، به‌زور يك لبخند قلابي بزنيد يا مدل جديدي به موهاي‌تان بدهيد، مي‌توانيد مغزتان را گول بزنيد و اعتمادبه‌نفس‌تان را بالا ببريد. شايد براي ۲۰ دقيقه هم كه شده، فكر كنيد ريچارد برَنسون (كارآفرين و سرمايه‌گذار بريتانيايي و رئيس و بنيان‌گذار گروه شركت‌هاي ويرجين) بعدي هستيد. بلكه مي‌خواهم به شما بگويم راه‌هاي اثبات‌ شده‌اي وجود دارند كه مي‌توانيد براي بالا بردن اعتمادبه‌نفس‌تان از آنها استفاده كنيد و تغييرات واقعي و بلندمدتي را در زندگي‌تان ايجاد كنيد. حالا به سراغ ۱۰ عادت افرادي برويم كه اعتمادبه‌نفس بالايي دارند:

۱. آنها مراقبه مي‌كنند

احساس عدم امنيت به شكل‌هاي مختلفي در ما بروز مي‌كند. مثلا اين احساس، زماني در وجود ما رخنه مي‌كند كه مدام نگران آينده باشيم، درنتيجه بدن ما مثل هميشه روبه‌راه نيست و تمركز نداريم. احساس ناامني وقتي به ذهن ما رسوخ مي‌كند كه در زمان حال زندگي نمي‌كنيم.

كنترلِ ذهني آشفته و ناآرام، گام بزرگي به سوي اعتمادبه‌نفس واقعي است. پيشنهاد مي‌كنم برنامه‌ي Headspace را براي تمرين مراقبه، امتحان كنيد كه شعار آن اين است: «۱۰ دقيقه مراقبه مي‌تواند كل روز شما را تغيير دهد».

مقاله مرتبط: مديتيشن براي تازه‌كارها: ۲۰ نكته‌ي عملي براي درك ذهن‌تان ۲. آنها معمولي و در چارچوب‌ها فكر مي‌كنند

شايد يكي از مهم‌ترين دلايلي كه افراد تصميم مي‌گيرند كارآفرين شوند، اين است كه آزاديِ تصميم‌گيري دارند، اما مواجهه با گزينه‌هاي متنوع مي‌تواند به بحران تصميم‌گيري منجر شود و زمينه‌ساز شكست گردد.

«تفكر خلاقانه» از آن دسته از باورهاي غالب در جامعه است كه در ذهن افراد از اهميت بيشتري نسبت تفكر در چارچوب‌هاي موجود برخوردار است، اما در تفكري كه درون چارچوب‌هاي موجود به دنبال جواب است، يك لذت رهايي‌بخش وجود دارد: انجام كاري كه نتيجه‌اش را مي‌دانيد، تمركز و ايجاد تغييرات قابل‌توجه و البته قابل پيش‌بيني، به شما اختيار و قدرت مي‌دهد.

۳. آنها هر روز نكته‌ي جديدي مي‌آموزند

گوش دادن به كتابي صوتي، به‌طور متوسط ۱۰ ساعت زمان مي‌برد. اگر هر روز ۶۰ دقيقه در رفت‌و‌آمد باشيد، مي‌توانيد ظرفِ يك‌سال، تقريبا به ۲۴ كتاب گوش دهيد.

اين عادت، زندگي‌تان را عوض مي‌كند. هر چه آگاهي‌تان بيشتر باشد، اعتمادبه‌نفس‌تان هم بيشتر مي‌شود.

۴. آنها دانش خود را به اشتراك مي‌گذارند

اگر در زمينه‌اي متخصص هستيد، دانش خود را با ديگران به اشتراك بگذاريد تا به‌عنوان يك انسان، احساس رضايت بيشتري كنيد. احساس رضايت به اعتمادبه‌نفس شما مي‌افزايد.

اگر سخنراني عمومي براي شما دشوار است، در شبكه‌هاي اجتماعي نظير لينكدين (LinkedIn) يا مديوم (Medium) دانسته‌هاي‌تان را به اشتراك بگذاريد يا در سايت‌هايي نظير Teachable.com عضو شويد كه فرصت آموزش آنلاين را براي شما فراهم مي‌كنند.

۵. آنها كنترل كارشان را به عهده مي‌گيرند

بهترين روشي كه من براي انجام اين كار سراغ دارم، ساخت وبلاگي شخصي است. پيشنهاد مي‌كنم آدرس وب‌سايت به اين شكل ساخته شود: «com.نام خانوادگي.نام»

اين ايده‌ ساده‌ است. اگر شما كنترل برند شخصي‌تان را به عهده بگيريد و محتوايي ايجاد كنيد كه الهام‌بخش شما باشد، اعتمادبه‌نفس‌تان بيشتر مي‌شود.

۶. آنها ورزش مي‌كنند

مي‌توانيد به‌جاي خريدن لباس‌هاي گران‌قيمت، ورزش كنيد تا هر لباسي به تن‌ شما قشنگ بنشيند. به‌جاي اينكه تلاش كنيد موقع راه رفتن، ژست بگيريد و شانه‌هاي‌تان را عقب بكشيد، با ورزش كردن، بدن‌تان را به‌طور طبيعي خوش‌فُرم كنيد. مقاومت ماهيچه‌هاي مياني بدن، طرز ايستادن و راه رفتن شما را تقويت خواهد كرد.

به‌جاي خريد محصولات مراقبت از پوست، ورزش كنيد و به‌طور طبيعي به بدن‌تان آبرساني كنيد. عوض اينكه به‌زور، لبخند به لب بياوريد تا شايد احساس بهتري پيدا كنيد، ورزش كنيد تا روحيه‌تان بهتر شود. به گفته‌ي كلينيك مايو (Mayo): «وقتي به‌طور منظم ورزش كنيد، نسبت به خودتان و ظاهرتان، احساس بهتري پيدا مي‌كنيد و اعتمادبه‌نفس و عزت‌ِ نفس‌تان بالا مي‌رود.»

۷. آنها به خواب‌شان اهميت مي‌دهند

اگر با خوابيدن مشكل داريد، برنامه‌ي چرخه‌ي خواب (Sleep Cycle app) را امتحان كنيد. اين برنامه كيفيت خواب‌ شما را تجزيه‌ و تحليل مي‌كند و زمان وقوع عميق‌ترين و آرامش‌بخش‌ترين مرحله‌ي خواب شما را مشخص مي‌كند و در پايان، با يك صداي ملايم، شما را در سبك‌ترين مرحله‌ي خواب، بيدار مي‌كند.

خواب كافي به عملكرد مغز و بدن كمك مي‌كند. ذهن تيزتر، خلق‌و‌خوي بهتر و اعتمادبه‌نفس بيشتر، همگي از فوايد خواب كافي هستند. به گفته‌ي خبرنامه‌ي سلامت هاروارد‌: «در عميق‌ترين مرحله‌ي خواب، تغييرات فيزيولوژيكي در بدن ايجاد مي‌شود كه عملكرد سيستم ايمني بدن را تقويت مي‌كند.»

۸. آنها داوطلبانه به ديگران كمك مي‌كنند

من سابقا در خيريه‌ي حمايت از كودكان آسيب‌ديده‌ي دِن (Den) در گرينويچ، كنتيكت داوطلب بودم. حادثه‌ي ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد و من و داوطلبان هم‌قطارم يك شبكه‌ي پشتيباني تشكيل داديم.

فكر مي‌كردم فداكاري و بخشش فقط از جانب من به آنها بود، اما هيچ عشقي نمي‌تواند با عشقي كه در هفته‌ها و ماه‌هاي پس از ۱۱ سپتامبر از كمك به آسيب‌ديدگان دريافت كردم، برابري كند. كسي چه مي‌داند، شايد روح ما با التيام دادن ديگران، التيام يابد.

۹. آنها اهل معاشرت هستند

اين كار شايد براي درون‌گرايان دشوار باشد، اما اجتماعي بودن هميشه با حضور فيزيكي در اجتماع، اتفاق نمي‌افتد. حتي پيوستن به يك انجمن آنلاين كه از اعضايي با روحيات مشترك تشكيل شده است،‌ مي‌تواند عزت‌نفس شما را بالا ببرد.

هرم سلسه‌مراتبِ نياز آبراهام مازلو (Abraham Maslow) احساس تعلّق را جزو ملزومات قرار مي‌دهد. مثلا همكاري با وب‌گاه پرسش‌وپاسخ كورا (Quora) يا به اشتراك‌گذاري مطالب جذاب در شبكه‌ي اجتماعي لينكدين مي‌تواند حس واقعي تعلق را ايجاد كند. همينطور، ايجاد يك انجمن از طريق حساب كاربري توئيتر (Twitter) هم مي‌تواند سبب ايجاد اين حس قوي شود.

۱۰. آنها كنجكاو هستند

جوياي افرادي باشيد كه تجربيات‌شان از شما بيشتر است. يادگيري از آنها، حس آرامشِ حاصل از دانستن را در شما القاء خواهد كرد. درس‌هايي كه از آنها مي‌آموزيد، بسيار ارزشمند خواهد بود.

اغلب افرادي كه داستان «موفقيت‌هاي يك‌‌شبه» خود را براي شما مي‌گويند، آزمون‌هاي سختي را پشت سر گذاشته‌اند كه شايد شما در حال تجربه كردن يكي از آنها باشيد. آنها از آن آزمون‌هاي سخت جانِ سالم به دَر برده‌اند و شايد هم‌صحبتي با آنها چيزي به شما بيفزايد.


۲۹ موردي كه نبايد در رزومه بياوريد

۲ بازديد

۲۹ موردي كه نبايد در رزومه بياوريد

١. هدف از ارسال رزومه

وقتي شما درخواستِ استخدام داريد، كاملا مشخص است كه در جستجوي شغل هستيد. مگر اينكه در موقعيت خاصي باشيد،‌ مانند مواقعي كه به كلي مي‌خواهيد زمينه‌ي فعاليت خود را تغيير دهيد، كه در اين صورت ارائه‌ي شرحي كوتاه، مي‌تواند مفيد باشد.

٢. بيان تجربيات كاري غيرمرتبط

ممكن است شما آشپز فوق‌العاده‌اي باشيد و در دوران دبيرستان در يك رستوران كار كرده باشيد، اما وقتي در حال تنظيم رزومه هستيد بايد از ذكر اين موارد اجتناب كنيد، مگر اينكه شغلي كه برايش درخواست مي‌دهيد به آشپزي مرتبط باشد. آليسا گيلبرد (Alyssa Gelbard) متخصص مشاغل و بنيانگذار شركت مشاوره‌ي شغلي Résumé Strategists مي‌گويد: سوابق شغلي گذشته ممكن است مستقيما به شغلِ موردِ درخواستِ فعلي مربوط نباشند اما نشان‌دهنده‌ي جنبه‌هاي ديگري مانند توانايي يا مهارتي عميق باشند كه به شغلِ فعلي مربوط است. بنابراين تنها مواردي را به رزومه‌ي خود اضافه كنيد كه مهارت‌هاي مربوط به آن در شغلِ موردِ درخواستِ فعلي قابل كاربرد باشد.

٣. موارد شخصي

لزومي ندارد مواردي چون وضعيت تاهل، گرايش مذهبي و كد ملي خود را در رزومه بياوريد. اين موارد در گذشته الزامي بودند اما حالا لزومي ندارد اين موارد را در رزومه وارد كنيد.

۴. سرگرمي‌هاي‌تان

براي كسي اهميتي ندارد كه شما چطور خودتان را سرگرم مي‌كنيد. اگر اين سرگرمي‌ها به شغل درخواستي مربوط نيست، وارد كردن آن در رزومه تنها اتلاف وقت است.

۵. دروغ‌هاي واضح

در يك نظرسنجي از ۲۰۰۰ نفر از مديران استخدام درخواست شد كه اشتباهات به يادماندني افراد در رزومه‌ها را بيان كنند و دروغ‌هاي افراد يكي از مواردي بود كه اكثرا به آن اشاره كردند. يك نفر ادعا كرده بود كه مدير عامل قبلي شركتي بوده كه الان براي استخدام در آن، رزومه داده است، ديگري گفته بود كه برنده‌ي جايزه‌ي نوبل شده و يكي ديگر گفته بود در دانشكده‌اي درس خوانده كه اصلا وجودِ خارجي نداشت.

رزماري هافنر (Rosemary Haefner) مسئول منابع انساني در يك موسسه‌ي كاريابي، مي‌گويد: «اين دروغ‌ها در واقع تلاش‌‌هايي گمراه‌كننده براي جبران ضعف‌هاي افراد هستند و به دليل نداشتن ويژگي‌هايِ كيفيِ لازم براي شغل درخواستي بيان مي‌شوند.» متقاضيان به جاي اين كار بايد روي مهارت‌هايي كه دارند تمركز كنند.

اما هافنر معتقد است مديران استخدام بخشنده‌تر از آن چيزي هستند كه متقاضيان فكر مي‌كنند. در يك نظرسنجي از كارفرمايان، ۴۲ درصد از آنان گفتند اگر يك متقاضي، تنها سه ويژگي از پنج ويژگي كليدي مدِ نظرشان را داشته باشد، او را استخدام مي‌كنند.

۶. سن

كارترين جوئل (Catherine Jewell) نويسنده‌ي كتاب «رزومه‌ي جديد، شغل جديد» مي‌گويد: اگر نمي‌خواهيد در يك موقعيت شغلي به دليل سن‌تان مورد تبعيض قرار بگيريد، مي‌توانيد تاريخ فارغ‌التحصيلي خود را از رزومه حذف كنيد.

٧. توضيحات اضافي

به گفته‌ي جِي.تي اُدانل (J.T. O’Donnell)، يك متخصص مشاغل، كم كردن حاشيه‌هاي صفحه به حدي كه بتوانيد همه چيز را در يك صفحه جاي بدهيد، يك اشتباه محض است.

به توصيه‌ي اين متخصص، در رزومه بايد از فضاي خالي زياد و حاشيه‌ي عريض استفاده شود.

٨. اوقات غيركاري

گيلبرد توصيه مي‌كند لزومي ندارد در رزومه‌تان راجع به سفرهايي كه رفته‌ايد يا تشكيل خانواده بنويسيد، شايد در بعضي كشورها اين متداول باشد اما به نظر كار جالبي نيست.

٩. مشخصات افرادي كه شما را تاييد كنند

اگر كارفرما بخواهد درمورد شما از كسي سوال بپرسد، خودش از شما مي‌خواهد مشخصات آنها را بگوييد. آن وقت شما فرصت خواهيد داشت كه به آنها اطلاع دهيد كه كارفرماي آينده‌تان با آنها تماس خواهد گرفت. با نوشتن اين سطر در رزومه، فقط فضاي رزومه‌تان را به هدر داده‌ايد.

۱۰. فرمت نامناسب

آماندا آگوستين (Amanda Augustine) يك متخصص مشاغل مديريتي معتقد است، فرمت رزومه درست به اندازه‌ي محتواي آن اهميت دارد‌. طبق نظر وي، بهترين فرمت براي رزومه فرمتي است كه مسئول استخدام بتواند به راحتي رزومه را بخواند و ويژگي‌هاي مهم و اهداف شغلي را تشخيص دهد. وقتي يك فرمت را انتخاب كرديد بايد تا پايان رزومه از همان فرمت استفاده كنيد، مثلا اگر براي نوشتن تاريخ از فرمت روز/ ماه/ سال استفاده كرديد، همه جا از همين فرمت استفاده كنيد.

۱۱. استفاده از ضماير شخصي

به گفته‌ي تينا نيكلاي (Tina Nicolai) متخصص مشاغل و موسس يك موسسه‌ي كاريابي، رزومه نبايد شامل كلماتي مانند «من»، «مال من»، «او»، يا «براي من» باشد. لزومي ندارد از اين ضماير استفاده كنيد چون همه مي‌دانند رزومه درباره‌ي شما و تجربيات‌تان است.

۱۲. استفاده از زمان حال براي بيان شغل قبلي

از زمان حال تنها براي بيان شغل فعلي استفاده كنيد، نبايد زمان حال براي بيان تجارب شغلي گذشته استفاده شود.

۱۳. استفاده از ايميل‌هاي غيررسمي

در رزومه از آوردن ايميل‌هاي غيررسمي خودداري كنيد و يك ايميل رسميِ جديد براي خودتان بسازيد.

۱۴. واژه‌هاي اضافي

به گفته‌ي يكي از متخصصان مشاغل، لزومي ندارد كه مثلا واژه‌ي تلفن يا ايميل را در مقابل شماره‌ يا ايميل خود بنويسيم. زيرا اين موارد كاملا مشخص هستند.

۱۵. قرار دادن تيتر، پانويس، جدول يا نمودار

وقتي شما در رزومه‌تان از اين موارد استفاده كنيد، مسئول استخدام از خود مي‌پرسد آيا اين شخص واقعا مجبور بوده از اين موارد استفاده كند؟

وقتي رزومه با فرمتي مناسب و عاري از موارد ذكر شده باشد،‌ اعتبار بيشتري خواهد داشت،‌ از طرفي امروزه بسياري از شركت‌ها از سيستم‌هاي پيگيري رزومه استفاده مي‌كنند كه فرمت نامناسب و استفاده از تيتر و پانويس و جدول و نمودار، اين سيستم ها را سردرگم مي‌سازد و حتي اگر شما گزينه‌ي مناسبي براي آن موقعيت شغلي باشيد،‌ مديران استخدام راهي براي تماس با شما نخواهند داشت.

۱۶. اطلاعات تماس محل كار فعلي

آمدور ايلاي (Amdur Eli) در سايت northjersey مي‌نويسد: اين كار نه تنها خطرناك بلكه احمقانه هم هست. آيا واقعا مي‌خواهيد كارفرمايان با محل كار شما تماس بگيرند؟ اگر با شما تماس گرفتند چه كار مي‌كنيد؟ به هر حال كارفرماي فعلي شما مي‌تواند ايميل‌ها و تماس‌هاي‌تان را رصد كند. بنابراين اگر شما نمي‌خواهيد اخراج شويد يا به سرقت اطلاعات متهم شويد، از درج اطلاعات كار فعلي خود اجتناب كنيد.

۱۷. نوشتن نام رئيس

از نوشتن نام رئيس‌تان در رزومه خودداري كنيد مگر اينكه با تماس گرفتنِ كارفرماي جديد با او مشكلي نداشته باشيد. با اين وجود گيلبرد مي‌گويد تنها دليل ذكر نام رئيس در رزومه مي‌تواند اين باشد كه او شخص قابل توجهي است و آوردن نامش تاثير چشمگيري دارد.

۱۸. اصطلاحات خاص يك شركت

گيلبرد مي‌گويد: «شركت‌ها براي چيزهايي مثل نرم‌افزارهاي سفارشي، تكنولوژي‌ها و فرآيندهاي‌شان، اغلب زبان و اصطلاحات خاصي نيز دارند كه تنها افراد داخل شركت از آن اطلاع دارند.»

بنابراين از آوردن اين اصطلاحات در رزومه‌ خودداري كنيد و اصطلاحات همه‌گير استفاده كنيد.

۱۹. درج لينك صفحات خود در شبكه‌هاي اجتماعي

لينك صفحات شخصي و غيركاري شما در شبكه‌هاي اجتماعي هيچ ارزشي براي درج در رزومه ندارد. به گفته‌ي نيكلاي، داوطلباني كه فكر مي‌كنند صفحاتِ شخصيِ آنها در شبكه‌هاي اجتماعي ارزش درج در رزومه‌شان را دارد،‌ خود را در معرض رد شدن در گزينش استخدام قرار مي‌دهند. اما درج صفحاتِ مرتبط با كسب‌و‌كار مانند صفحه‌ي لينكدين كه شامل سوابق و تجربياتِ كاري و تخصص شما است، مي‌تواند مفيد باشد.

۲۰. درج سوابق كاري بيش از ۱۵ سال

آگوستين مي‌گويد: وقتي سوابق كاريِ بيش از ۱۵ سال پيش را در رزومه‌تان درج كنيد، مديران استخدام ديگر علاقه‌اي به ديدن رزومه‌ي شما نخواهند داشت. قديمي ترين سوابق كاري شما كه در رزومه ذكر مي كنيد بايد حداكثر تا ۱۵ سال گذشته باشد. همچنين از ذكر تاريخ فارغ‌التحصيلي و يا مداركي كه بيش از ۱۵ سال قدمت دارند، خودداري كنيد.

۲۱. درج حقوقِ دريافتيِ قبلي و حقوق درخواستي

نيكلاي مي‌گويد: «برخي افراد نرخ حقوق دريافتي‌شان در زمان دانشجويي را نيز درج مي‌كنند.» اين اطلاعات كاملا غيرضروري است و درج آن مناسب نيست.

اِمي هووِر (Amy Hoover) رئيس موسسه‌ي Talent Zoo مي‌گويد نبايد حقوق درخواستي‌تان را در رزومه بياوريد، زيرا اين كار كاملا غيرحرفه‌اي است. حقوق مسئله‌اي است كه بايد طي فرآيند مصاحبه مطرح شود.

۲۲. استفاده از فونت‌هاي قديمي

از فونت‌هاي قديمي استفاده نكنيد. همچنين به اندازه‌ي فونت نيز توجه كنيد كه به آساني قابل خواندن باشد و خوب و شكيل به نظر برسد.

۲۳. استفاده از فونت‌هاي فانتزي

خواندن فونت‌هاي فانتزي، شكسته يا غيررسمي معمولا آسان نيست و ممكن است باعث شود مسئول استخدام چيزهاي كمتري درباره‌ي شما بخواند.

۲۴. استفاده از اصطلاحات تكراري و رايج

موسسه‌ي CareerBuilder در يك نظرسنجي از ۲۲۰۱ مدير استخدام پرسيد «چه چيزي در رزومه‌هاي دريافتي بيش از هر چيز باعث دلسردي شما مي‌شود؟»

پاسخ آنها استفاده از عباراتي مانند «بهترين در نسل خود»، «فعال و زرنگ»، «تفكر خارج از چارچوب»، «هم‌افزايي» و «مردمي و اهل معاشرت» بود. از طرف ديگر، از نظر آنها عباراتي مانند «دستاورد»، «مديريت»، «حل و فصل» و «راه‌اندازي» اگر بيش از حد استفاده نشوند، عبارات مثبت و تاثيرگذاري بودند.

۲۵. دلايل ترك كار قبلي

برخي از داوطلبان فكر مي‌كنند، اگر دلايل ترك شغل قبلي‌شان را بنويسند شانس بيشتري براي استخدام خواهند داشت. اما به گفته‌ي تينا نيكلاي، اين اشتباه است: «ذكر دلايل ترك كار قبلي در رزومه كار درستي نيست و نبايد مسائل شركت‌هاي ديگر در رزومه شما وارد شود.» اين موارد را مي‌توانيد هنگام مصاحبه بيان كنيد.

۲۶. ذكر معدل فارغ‌التحصيلي

اگر به تازگي فارغ‌التحصيل شده‌ايد و معدل خوبي داريد، ذكر آن در رزومه مناسب است. اما اگر بيش از سه سال از فارغ‌التحصيلي شما مي‌گذرد و معدل خوبي هم نداريد،‌ بهتر است از ذكر آن خودداري كنيد.

۲۷. گذاشتن عكس در رزومه

قرار دادن عكس در رزومه شايد در آينده به يك روال عادي بدل شود اما در حال حاضر كار چندان مناسبي نيست.

۲۸. بيان نظرات خود، به جاي واقعيت‌ها

عباراتي مانند «داراي روابط عمومي فوق‌العاده بالا‌» يا «بسيار منظم و باانگيزه» را كه نظرات شخصيِ خودتان در مورد خودتان است در رزومه وارد نكنيد. چرا كه اينها نظر شماست و ممكن است با واقعيت فاصله داشته باشند. اينها مواردي است كه خودشان پس از ملاقات و مصاحبه مشخص مي‌شوند و نيازي به درج آنها در رزومه نيست.

۲۹. ذكر تجربيات كاري كوتاه‌مدت

به گفته‌ي گيلبرد از درج تجربيات كاريِ كوتاه‌مدتِ خود در رزومه خودداري كنيد. همچنين لزومي ندارد كارهايي را كه انجام داده‌ايد ولي علاقه‌اي به آنها نداشته‌ايد، بيان كنيد.

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com

 


۱۰ سؤال سخت مصاحبه‌هاي شغلي و جواب‌هاي دندان‌شكن به آنها

۶ بازديد


اگرچه اين سوال‌ها باعث مي‌شوند كارفرماها نيروي بد جذب نكنند، اما براي متقاضيانِ شغل چالش سختي به شمار مي‌روند، چون متقاضي شغل نه تنها بايد به معرفي توانايي‌هاي كاري خود بپردازد، بلكه بايد خيلي سريع مسائل را پردازش كرده و وقار خود را نيز زير فشار مصاحبه از دست ندهد. هر چند كه ممكن است اين چالش هراس‌آور به نظر برسد، اما متقاضيان با كمي تمرين مي‌توانند مصاحبه كردن را به نقطه قوت خود تبديل كرده و سرشان را بين سرهاي ديگر بالاتر بگيرند.

يكي از مشكلاتي كه آدم‌هاي باهوش دارند اين است كه فكر مي‌كنند نياز به گرم كردن ندارند و هر جايي گير كردند ذكاوتشان به دادشان مي‌رسد. اما واقعيت اينجاست كه هيچ چيزي حريف تمرين و آماده‌سازي نمي‌شود. اگر بنشينيد جلوي آينه يا جلوي وب‌كم و علنا نوع جواب دادن‌تان را تمرين كنيد، آنگاه موقع مصاحبه‌ي اصلي هم چكه چكه عرق از شقيقه‌تان به پايين سُر نخواهد خورد. روي نحوه‌ي بيان و ژست‌هاي خود كار كنيد تا جلوي مصاحبه‌كننده دست و پايتان را گم نكنيد.

حالا كه آماده‌ايد برويم سر وقت ۱۰ سوال كلاسيكِ سختِ مصاحبه‌هاي شغلي و ببينيم كه چه جواب‌هاي زيركانه و دندان‌شكني مي‌توان به آنها داد:

۱. كمي راجع به خودت صحبت مي‌كني؟

علت طرح اين سؤال بيشتر از اينكه دريافت اطلاعات از شما باشد، ارزيابي سبك و سياق صحبت كردن و انتقال مفاهيم توسط شماست. اين اشتباه را نكنيد كه بخواهيد بيوگرافي كوتاهي از دوران روروَك‌بازي، روز اول مدرسه و طالع‌بيني خود را براي مصاحبه‌كننده تعريف كنيد. به جايش خيلي مفيد و مختصر از تجربيات اخير كاري و شخصي خود كه مربوط به موقعيت كاريِ مورد مصاحبه مي‌شود حرف بزنيد. چيزهايي بگوييد كه رزومه‌تان را تكميل كند. شايد اصلا بهتر باشد براي شخصيت خودتان برند‌سازي كنيد تا خيلي سريع مشخص شود كه شما چه كسي هستيد و با خودتان چه چيزي به اين شركت خواهيد آورد.

۲. چرا كار قبلي‌ات را ترك كردي؟

وضعيت اقتصادي باعث شده تا خيلي از نيروهاي مجرب و متخصص از كار بيكار شوند، پس اگر شركت قبلي‌تان بر اساس تعديل نيرو به قرارداد شما خاتمه داده است خجالت نكشيد و راستش را بگوييد. اما اگر به خاطر عملكردتان از شركت قبلي اخراج شده‌ايد بهتر است كه به گفتن «راهمان از هم جدا شد» اكتفا كنيد و بحث را به منطبق بودن توانايي‌هاي خود با شغل مورد مصاحبه بكشانيد. اگر از ترك شغل قبلي‌تان بيشتر از چند روز نمي‌گذرد، روي اين مسئله تأكيد كنيد كه دنبال فرصت‌ها، چالش‌‌ها و مسئوليت‌هاي بزرگ‌تر هستيد. اگر در حال گذار از يك زمينه كاري كاملا مجزا به زمينه‌ي كاري ديگري هستيد، بحث را اينطور پيش ببريد كه چرا مايل به انجام اين تغيير بزرگ هستيد و آن را گره بزنيد به مسئوليت‌هاي فرصت شغلي جديد.

۳. بزرگ‌ترين نقطه قوتت چيست؟

بدون پرچانگي، شروع كنيد به تشريح سوابق كاري و قدرتمندترين شاخصه‌هاي كيفي و موفقيت‌هاي خود را كه مستقيما به مسئوليت‌هاي شغل مورد تقاضايتان مربوط هستند بيان كنيد. يكي از روش‌هايي كه جواب داده اين است كه از ۴ توانمندي خاصي نام ببريد كه مورد علاقه‌ي كارفرمايان است: انگيزه‌بخشي به خود، ابتكار عمل داشتن، توانايي همكاري در قالب كار گروهي و تمايل داشتن به كار كردن تا بوق سگ.

۴. بزرگ‌ترين نقطه ضعفت چيست؟

جايي خواندم كه اين سؤال يكي از مزخرف‌ترين سؤالاتي است كه مي‌شود از يك آدم غريبه پرسيد و نويسنده‌ي مطلب به حدي عصباني بود كه گفته بود در جواب اين سؤال بگوييد «مگر شما پزشك يا داروغه‌ي شهر هستيد كه اين سؤال را مي‌پرسيد؟» البته مثل اينكه بعد رفته بود يك ليوان آب نوشيده بود و خونسردتر كه شده بود، در پاراگراف پاييني نوشته بود اگر گفتند نقطه ضعفت چيست بخنديد و بگوييد «شكلات»، يا كمي در لفافه‌تر بگوييد: «قبلا اين نقطه ضعف را داشتم كه بنشينم و نگران نقاط ضعفم باشم، اما الان فقط به نقاط قوتم فكر مي‌كنم». اما شايد اين سؤال به اين بدي‌ها هم نباشد. من كه مي‌گويم با طرز فكر «آش كشك خاله‌اته، بخوري پاته، نخوري پاته» جلو برويد.

مطمئنا مصاحبه‌كننده از شما انتظار ندارد كه سوپرمن باشيد، اما شما هم زرنگ باشيد. اين سؤال را بگيريد و طوري بپيچانيدش كه به جاي نقطه ضعف، نقاط قوت‌تان را براي مصاحبه‌كننده تعريف كنيد. يعني نقاط ضعف شخصي‌تان را بگوييد تا نقاط قوت كاري‌تان برجسته شوند. فرض مي‌‌كنيم كه حضرتعالي از آن آدم‌هاي معتاد به كار هستيد كه بايد با چوب بزني‌اش تا از محل كار برود خانه و همين باعث مي‌شود كه اغلب اوقات دوستان و خانواده‌تان را فراموش كنيد. مي‌توانيد اين نقطه ضعف‌هاي زندگي شخصي را مطرح كنيد و بعد عنوان كنيد كه وسواسي بودن به كار باعث مي‌شود تا ديروقت بمانم و همه‌ي اشكالات كار را برطرف كنم و حتي اگر كار بيخ پيدا بكند قيد آخر هفته را هم مي‌زنم.

تاكتيك ديگري كه در مواجهه با اين سؤال مي‌توانيد به كار بگيريد اين است كه نورافكن را برداريد و بيندازيدش روي جايي كه در حال پيشرفت كردن هستيد و زوم كنيد روي آن قدم‌هايي كه برداشته‌ايد نه اينكه بگوييد فلان كار را بلد نيستم. مثلا شما بايد در چشم مصاحبه‌كننده حسابدار تازه‌كاري باشيد كه رفته و در يك مؤسسه‌ي آموزشي حسابداري نزديك محل كارش چند واحد درسي راجع به «روال پرداخت حقوق‌ها» برداشته تا دانشش در اين زمينه افزايش يابد يا مثلا متخصص IT نازنيني باشيد كه رفته براي دريافت مدارك تكميلي در كلاس‌هاي امنيت شبكه Cisco ثبت نام كرده است.

۵. راجع به زمينه‌ي فعاليت شركت ما چه مي‌داني؟

دم دستي‌ترين كاري كه مي‌توانيد بكنيد اين است كه برويد داخل وبسايت شركت و قسمت «درباره ما» را بخوانيد. كارمندان قبلي و فعلي شركت هم منابع خوبي براي جمع كردن اين جور اطلاعات هستند. لازم نيست خيلي هم مو را از ماست بكشيد، همين كه چند نكته كليدي راجع به آن شركت بدانيد كافي است. هدف از طرح چنين سؤالي اين است كه متوجه شوند شما چه قدر به كار كردن در آن شركت علاقه داريد.

۶. از چه چيز كار قبلي‌ات خيلي بدت مي‌آمد و از چه چيزش خيلي لذت مي‌بردي؟

جواب خود را روي چيزهايي متمركز كنيد كه به طور خاص مربوط به آن فرصت شغلي هستند. از گفتن چيزهايي شبيه «من از جَو آنجا خوشم مي‌آمد» پرهيز كنيد. به جاي آن بگوييد «من به عنوان عضوي از تيم (مثلا لجستيك)، عاشق جو رفاقت تيمي آنجا بودم». اگر هوس كرديد راجع به نكات منفي كار قبلي‌تان صحبت كنيد، يادتان باشد چيزهايي را بگوييد كه اصلا ربطي به وظايف كار مورد تقاضاي‌تان ندارد. اما اگر هم منفي گفتيد، حتما يادتان باشد كه پشت بندش ذكر كنيد كه وظايف‌تان را تمام و كمال انجام مي‌داده‌ايد يا اينكه از آن چيز منفي هم نكات مفيدي ياد گرفتيد. اين نشان مي‌دهد آدم وظيفه‌شناسي هستيد، حتي اگر از كاري كه به‌ شما محول مي‌شود خوشتان نيايد.

۷. به نظرت اين كار برايت كوچك نيست؟

كسي انتظار ندارد بگوييد «بله». اگر گفتيد، شايد مصاحبه‌كننده به اين فكر بيفتد كه اين كار بعد از مدتي دل شما را خواهد زد و خيلي زود شركت را ترك خواهيد كرد. به جاي جواب مستقيم دادن به اين سؤال سعي كنيد راجع به آن سوابق و مهارت‌هايي صحبت كنيد كه در صورت استخدام شدن، با خودتان به داخل شركت خواهيد آورد.

۸. چه چيزي تو را از ساير متقاضيان اين شغل متمايز مي‌كند؟

اين هم از آن سؤال‌هايي است كه ممكن است بدجوري كفرتان را در بياورد. انگار مي‌خواهند كار خودشان را گردن شما بيندازند. شايد در دل‌تان بگوييد مگر من ساير متقاضيان را ديده‌ام كه بدانم چه چيزشان با من فرق مي‌كند؟

مشخصا هدف مصاحبه‌كننده از پرسيدن چنين سؤالي اين است كه بداند برگ برنده‌تان چيست. براي پاسخ دادن به اين سؤال نه تنها بايد اكثر فاكتورهاي مورد نظر خودشان را داشته باشيد، بلكه به دو سه خاصيت ديگر هم احتياج داريد. مثلا چيزهايي كه شايد هنوز خودشان هم ندانند كه ممكن است در حين كار به آنها نياز باشد. به اين ترتيب به مصاحبه‌كننده خواهيد فهماند كه من نيرويي هستم كه نه فقط امروز، بلكه فرداروزي كه كارتان گسترش يافت هم به دردتان مي‌خورم.

۹. در سه سال آينده خودت را در چه جايگاهي مي‌بيني؟

اين سوال را معمولا از كساني مي‌پرسند كه هنوز بوي دانشگاه مي‌دهند. هدف از طرح اين سؤال بررسي دو نكته است. اول اينكه بدانند تا چه حد بلند پرواز هستيد و دوم اينكه ببينند آيا با مفهوم صحيح پيشرفت كردن آشنا هستيد يا نه. اما جواب هوشمندانه‌ي شما چه خواهد بود؟ به جاي اينكه فلش‌بك بزنيد به كلاس دوم ابتدايي و بگوييد «مي‌خوام خلبان بشم» يا «ستاره‌ي كشتي‌‌كج بشم» يا «رئيس اداره بشم» بهتر است سياست ديگري را در پيش بگيريد. اگر مثلا دنبال يك منصب مديريتي هستيد، بگرديد دنبال ويژگي‌هاي آن سِمَت كه هم اكنون در آنها چندان قوي نيستيد، اما انگيزه‌ي بالايي داريد تا به صورت آهسته و پيوسته تقويتشان كنيد. مثلا اگر در حوزه‌ي فناوري كار مي‌كنيد مي‌توانيد با تأكيد بر افزايش مهارت‌هاي خود، دورنمايي از آينده را براي مصاحبه‌كننده به تصوير بكشيد.

۱۰. خودت سؤالي نداري؟

هيچ‌وقت نگوييد «نه» يا «ديگر چيزي باقي نمانده تا راجع بهش صحبت كنيم». اين مصاحبه تا وقتي كه از در شركت خارج نشده‌ايد و نرفتيد توي كوچه، تمام نشده است. در ضمن، زحمت پرسيدن سؤالات بي‌موردي نظير «آيا شركت سرويس رفت و آمد دارد» را هم به خود ندهيد. چون با اين سؤال مي‌توانيد هر گونه ترديد احتمالي‌اي كه براي مصاحبه‌كننده باقي مانده را برطرف كنيد و اگر لازم باشد چيزهايي را كه خوب عنوان نكرديد، اين بار به شكل ديگري بيان كنيد. همچنين مي‌توانيد از پيش چند سؤال كليدي آماده كنيد. وظيفه‌ي اين سؤالات نشان دادن علاقه شما به آن شركت است. به عنوان مثال مي‌توانيد از فرهنگ حاكم بر مجموعه سوال و از اينكه خود مصاحبه‌كننده از چه چيز شركت بيشتر از همه خوشش مي‌آيد، سؤال كنيد.

حالا پيش خودمان بماند، اينها كه همگي سؤالات هلويي بودند، اما ۲ فاكتور مثبت‌انديشي و تمرين كردن به شما كمك خواهند كرد تا مثل آب خوردن از پس سؤالات سخت‌تر از اين هم بربياييد. هيچ هراسي به دل خود راه ندهيد. مصاحبه‌كننده هم گناهي ندارد و نيازي نيست او را پيش دندانپزشك بفرستيد. اگر خودتان هم جاي آن مصاحبه‌كننده نشسته بوديد دنبال فردي مي‌گشتيد كه رقابت‌طلب باشد و به خودش اطمينان داشته باشد، نه هر كسي كه فقط دنبال گرفتن كار است تا بتواند قبض آب و برق و گاز و شارژ تلفنش را پرداخت كند. تمرين كنيد، اميدتان به تلاش‌تان باشد و از كسي باكي نداشته باشيد.

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

 

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com