كدام نوع شخصيتها در كارشان موفق نيستند؟
با افزايش اهميت مهارتهاي اجتماعي، فردي كه اين مهارتها را نداشته باشد مانند گورخري در بين اسبها انگشتنما خواهد شد. همهي ما آدمي را ميشناسيم كه وقتي قرار است پروژهاي را در زمان مقرر تمام كنيم دست از حرف زدن بر نميدارد، كسي كه با خودنمايي ايدهي شما را براي خودش جا ميزند، كسي كه بدون كوچكترين ناراحتي يا ابراز احساساتي شما را تنها ميگذارد تا با شببيداري هم كه شده كار اشتباه او را سروسامان دهيد. ليست كارهاي چنين آدمهايي تمامي ندارد.
در مقابل آدمهاي باهوشي هم هستند كه نميتوانند دست از آسيب زدن به خودشان بردارند. متاسفانه، كمبود خودآگاهي و مهارتهاي اجتماعي ضررهاي عمدهاي را به زندگي كاري آنها وارد ميكند.
مهارتهاي اجتماعي و خودآگاهي مسائل مرتبط با هوش هيجاني (EQ) هستند، تحقيقات موسسهي TalentSmart در مورد بيش از يك ميليون نفر نشان ميدهد هوش هيجاني سهمي ۵۸ درصدي در عملكرد شغلي هر فرد دارد. بنابراين كساني كه از اين مزيت برخوردار نيستند زيان بزرگي را متحمل ميشوند.
«ناكامي مهلك نيست، اما ناكامي در ايجاد تغيير شايد!»
– جان وودن (John Wooden)
انواع خاصي از افراد هستند كه هوش هيجاني پايينشان بيش از سايرين به شغلشان آسيب وارد ميكند. با دانستن دربارهي آنها ميتوانيد سعي كنيد از اين دسته افراد نباشيد. شايد شما هم مانند من اندكي از خود را در كاراكترهاي ترسيم شده در اينجا بيابيد. از اين آگاهي براي ساختن خودآگاهيتان استفاده كنيد، تغييراتي كه لازم است را در خود به وجود آوريد و به عنوان يك انسان رشد كنيد.
۱. آدم بزدلترس محرك به شدت قدرتمندي است. به همين دليل است كه نامزدهاي رياست جمهوري در امريكا به مردم ميگويند كه رقيبشان «اقتصاد را نابود خواهد كرد» و تبليغات اخطار ميدهند كه «سيگار كشيدن ميكُشد». در محيط كار نيز افراد با توسل به رفتارهاي غيرمنطقي و مخرب، بر ترس خود فائق ميآيند. افراد بزدل در محيط كار در مقصر دانستن ديگران شتاب ميكنند و سعي دارند بر اشتباهاتشان سرپوش بگذارند و براي حمايت از آنچه درست است اقدام نميكنند.
۲. آدم ديوانهساز
در مجموعه داستانهاي هري پاتر از جي.كي. رولينگ، ديوانهسازها موجوداتي شيطاني هستند كه روح مردم را از بدنهايشان بيرون ميكشند. هر وقت اين افراد وارد اتاقي شوند آنجا تاريك و سرد ميشوند و مردم شروع به يادآوري بدترين خاطراتشان ميكنند. نويسندهي كتاب گفته ايدهي اين موجودات را از آدمهاي بسيار منفي گرفته است، آنهايي كه اين قابليت را دارند كه وقتي وارد يك اتاق ميشوند روح زندگي را از آن بمَكند. ديوانهسازها در محل كار روح زندگي را با تحميل نگاه منفي و بدبينانهي خود به هر كسي كه با او برخورد ميكنند، از بين ميبرند. آنها هميشه نيمهي خالي ليوان را ميبينند و گرد ترس و نگراني را حتي به موقعيتهاي كاملا خوشايند ميپاشند.
۳. آدم مغرور
آدمهاي مغرور زمان شما را هدر ميدهند زيرا هر كاري را كه شما انجام ميدهيد به عنوان يك چالش شخصي تلقي ميكنند. غرور، اعتمادي كاذب به خود است و كاركرد آن پوشاندن عدم امنيتي است كه فرد احساس ميكند. بر اساس تحقيقات، غرور با انبوهي از مشكلات در محل كار همبستگي دارد. آدمهاي مغرور نسبت به سايرين عملكرد پايينتري دارند، بيشتر ناسازگارند و مشكلات شناختي بيشتري دارند.
۴. آدم گروهزده
اين آدمها موفقيتها و دستاوردهاي اندك خود را به سرعت به كمبود فرصتها ربط ميدهند. بايد گفت اگر چه شانس ممكن است باد اندكي را به بادبان كشتيِ افراد موفق بدمد، اما افراد موفق نه به دليل شانس بلكه به علت كار سخت است كه در موقعيت كنونيشان قرار گرفتهاند. آدمهاي بدمحاسبه متوجه اين نيستند كه طرز برخورد و نگرش آنهاست كه آنها را از رسيدن به چيزهاي ارزشمند باز داشته است، نه شرايطشان.
۶. آدم دمدمي مزاج
برخي از مردم هيچ كنترلي بر احساساتشان ندارند. آنها با كلماتشان به شما حمله ميكنند و احساسات خود را به شما فرافكني ميكنند و در تمام اين مدت فكر ميكنند اين شما هستيد كه مسبب حال بد آنها شدهايد. آدمهاي دمدمي مزاج عملكرد ضعيفي دارند چون احساسات جلوي قضاوت آنها را گرفته و كمبود خودكنترلي در آنها باعث نابودي روابطشان ميشود. در مورد اين افراد به هوش باشيد، چون زماني كه تحت فشار قرار بگيرند از شما به عنوان وسيلهاي براي تخليهي احساساتشان استفاده خواهند كرد.
۷. آدم قرباني
اين افراد را سخت بتوان شناسايي كرد، زيرا شما در آغاز به خاطر مشكلاتي كه دارند با آنها همدردي ميكنيد. اما همچنان كه زمان ميگذرد، متوجه ميشويد «زمان نياز» آنها به شما تقريبا شامل همهي زمانها ميشود. آدم قرباني در برخورد با هر سرعتگيري در زندگي، آن را به كوهي غيرقابل عبور تبديل كرده و هر نوع مسئوليت فردي را در آن زمينه پس ميزند. او سختيهاي زندگي را به عنوان فرصتهايي براي يادگيري كه قرار است از آن چيزي ياد بگيرد، نميبيند و در عوض آن را بهانهاي براي شانه خالي كردن از موقعيت ميكند.
۸. آدم گولخورحتما در برخورد با اين آدمها برايشان متاسف خواهيد شد. اينها كساني هستند كه بعد از يك شب بيداري براي انجام كارها خود را مشغول مراقبت از بچههاي رئيس مييابند… آن هم صبح روز جمعه! به هر دليلي، افراد گولخور (اغلب تازهواردهاي شركت) با جريان پيش ميروند تا اينكه آن جريان تبديل به يك اقيانوس پرتلاطم شود.
اين افراد بايد بدانند كه مشكلي نيست اگر دربارهي حقوقشان مذاكره كنند، اگر نه بگويند و اگر دربارهي روال انجام كارها سوال كنند. اينگونه وقتي در زمان مناسب براي حقوق خود ايستادگي كنيد، احترام بسيار بيشتري هم كسب ميكنيد.
۹. آدم عذرخواه
به ازاي هر آدمي كه يك عذرخواهي به ديگران بدهكار است، آدمي هم هست كه زياد از حد عذرخواهي ميكند. افرادي كه اعتماد به نفس كمي دارند هميشه براي ايدهها و اعمالشان در حال عذرخواهي هستند. آنها از شكست ميترسند و اعتقاد دارند عذرخواهي به عنوان تور ايمني عمل ميكند. اما عذرخواهيِ بيدليل، به جاي ايمن شدن، ايدههاي آنها را بيارزش ميكند و احتمال اثرگذاري آنها را پايين ميآورد. مسئلهي مهم اين است كه تُن صدا و زبان بدنتان انعكاسدهندهي اهميت ايدههاي شما باشد. مطرح كردن ايدههايتان به شكل سوالي به همان اندازهي مطرح كردن آنها با عذرخواهي بد است. اگر واقعا عقيده داريد حرف شما ارزش به اشتراك گذاشته شدن را دارد، پس مالكيت آن را بپذيريد و با اعتماد به نفس آن را بيان كنيد.
خلاصهي كلام اينكه هيچ يك از اين رفتارها حكم مرگ شغل شما نيستند چرا كه ميتوانيد آنها را با تقويت هوش هيجاني خود از ريشه بكَنيد. تنها چيزي كه به آن احتياج داريد خودآگاهي و اشتياقي قدرتمند به تغيير است. اگر شما هم دستهاي از آدمها را سراغ داريد كه متعلق به اين ليست هستند آن را با ما در ميان بگذاريد تا ما هم از شما بياموزيم.
ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:
آدرس ما :
www.telegram.me/karafarin_iran