مهارتهايي كه به شما كمك ميكند تا هميشه در زندگي موفق باشيد
كارول دوئك (Carol Dweck) و همكارانش پژوهشي در دانشگاه استنفورد (Stanford) بر روي گروهي از افراد انجام دادند و به نتايج جالبي در اين زمينه دست يافتند. در اين بررسي، به گروه اول براي كاري كه در آن ضعيف بودند، آموزش داده شد و گروه دوم ياد گرفتند ذهن خود را آزاد كنند تا بتوانند عملكرد خود را بهبود بخشند. در اين آزمايش مشخص شد كه يادگيري، تغييراتي فيزيولوژيك در مغز ايجاد ميكند، تغييراتي كه شباهت زيادي به ورزيده شدن ماهيچهها در هنگام ورزش دارد. آنها در واقع بايد خود را باور ميكردند تا بتوانند موفق شوند.
وقتي عملكرد گروهها بعد از چند ماه بررسي شد، گروهي كه فقط مهارتي را آموزش ديده بود، عملكرد بدتري داشت و گروهي كه ياد گرفته بود، چطور ميتواند قدرت ذهن خود را بالا ببرد تا عملكرد خود را بهبود دهد، پيشرفت قابل توجهي داشت. واقعيت مهمي كه از پژوهش دوئك به دست آمد اين بود كه ما هرگز نبايد يادگيري را متوقف سازيم. لحظهاي كه ما به اين فكر ميكنيم كه چه كسي هستيم، لحظهاي است كه ظرفيتهاي بالقوهي خود را نمايان ميكنيم.
مهاتما گاندي ميگويد:
«چنان زندگي كنيد كه گويي، فردا قرار است بميريد و طوري ياد بگيريد، انگار كه تا ابد قرار است زنده بمانيد.»
در فرآيند يادگيري، هر چيزي كه ياد ميگيريد حتّي اگر كماهميّت باشد، باز هم مهم است. باور داشته باشيد كه ميتوانيد همواره بهتر شويد، انجام دادن كارهايي كه در حال حاضر فراتر از توانمنديهاي شما هستند، بسيار لذتبخش و راضيكننده است. اما وقت محدود است و شما بايد مهارتهايي را ياد بگيريد كه بيشترين فايده را برايتان داشته باشد. در اينجا ۹ مهارتي را آوردهايم كه بسيار مهم هستند زيرا هرگز روند پيشرفت شما را متوقف نميسازد. اين مهارتها هم از لحاظ آنچه كه ياد ميگيريد و هم از اين لحاظ كه روحيهي يادگيري را در شما زنده نگه ميدارند، بسيار مفيد هستند.
۱. هوش هيجاني (EQ)
هوش هيجاني، توانايي است كه در همهي انسانها وجود دارد، اما قابل مشاهده نيست. اين هوش بر مديريتِ رفتار، نحوهي ساماندهي ارتباطات اجتماعي و تصميمگيريهاي شخصي اثر ميگذارد و نتايج مثبتي نيز به همراه دارد. هوش هيجاني توانايي ما در درك و تشخيص عواطف در خودمان و ديگران است و در مديريت رفتارها و روابط تأثيرگذار است. حاصل چندين دهه تحقيق و پژوهش دربارهي هوش هيجاني، نشان ميدهد كه ستارگان دنياي موسيقي نسبت به ساير گروههاي شغلي از هوش عاطفي بيشتري برخوردار هستند. داشتن هوش هيجاني روشي قدرتمند براي تمركز تمام انرژيها در يك جهت و در نتيجه كسب نتايج بينظير است.
مؤسسهي تلنت اسمارت (TalentSmart) به بررسي هوش هيجاني و ۳۳ مهارت مهم ديگر در محيط كار پرداخته است و نشان داده هوش هيجاني قويترين پيشبينيكنندهي عملكردِ افراد است و ۵۸ درصد موفقيت در انواع نختلف شغلها را به خوبي توضيح ميدهد. ۹۰ درصد از افرادي كه در اين پژوهش مورد بررسي قرار گرفتند و عملكرد خوبي داشتند، بيشترين هوش هيجاني را درميان ساير شركتكنندگان داشتند. از سوي ديگر، تنها ۲۰ درصد از افرادي كه ضعيفترين عملكرد را داشتند، داراي هوش هيجاني بالايي بودند. شما ميتوانيد بدون اين مهارت نيز عملكردِ مناسبي داشته باشيد، اما كار دشواري در پيشرو خواهيد داشت. به طور طبيعي، افرادي كه داراي سطح بالايي از هوش هيجاني هستند، درآمد بيشتري دارند و به طور متوسط، سالانه ۲۹ هزار دلار بيشتر از افرادي كه هوش هيجاني كمي دارند، درآمد كسب ميكنند. رابطهي بين هوش هيجاني و كسب درآمد، رابطهي مستقيمي است و به ازاي هر واحد افزايش در ميزان هوش هيجاني، مبلغ ۱۳۰۰ دلار به درآمد سالانهي افراد اضافه ميشود. افزايش اين مهارت علاوه بر افزايش ميزان حساب بانكي، باعث ميشود كه شادتر باشيد و استرس كمتري داشته باشيد.
۲. مديريت زمان
يكي از مهمترين عواملي كه مانع از مديريت مؤثر زمان ميشود، فشار ناشي از كارهاي ضروري است. كارهاي ضروري، امور كوچك ولي غير قابل چشمپوشي هستند كه بايد همين الان انجام شوند تا مانع راه كارهاي خيلي مهم نشوند. وقتي تسليم اين موارد شويد، زمان زيادي را صرف انجام اين كارها خواهيد كرد و از انجام كارهاي واقعي و مهم جا ميمانيد. ميبينيد كه چند روز كاري را به پايان رساندهايد بدون آنكه در انجام كارهاي مهم حتي يك قدم به جلو رفته باشيد. يادگيري مديريت زمان به طور مؤثري، زمان شما را آزاد خواهد كرد تا به كارهاي مهمتري بپردازيد و اين مهارت در هر روز از زندگيِ شما، بسيار تأثيرگذار خواهد بود.
۳. خوب شنيدن
اين مورد بايد ساده باشد، چرا كه اگر حرف نزنيم، پس ميتوانيم بشنويم! درست است؟ نه دقيقا اين طور نيست. بسياري از مواقع، فكر ميكنيم كه گوش ميدهيم، اما در واقع به حرفهايي كه بايد خودمان بگوييم، فكر ميكنيم. گوش دادنِ صحيح به معناي تمركز روي سخنان طرف مقابل است، طوري كه حرفهاي او را درك كنيم نه اينكه يك گوش در باشد و ديگري دروازه. ياد گرفتن اينكه قضاوت را كنار بگذاريم و روي سخنان طرف مقابل تمركز كنيم، يكي از مهمترين مهارتهايي است كه بايد بياموزيم.
شنيدن كمي شبيه هوش است. بيشتر افراد فكر ميكنند، عملكردي بهتر از متوسط جامعه در اين زمينه دارند (در صورتي كه غيرممكن است). پژوهشي كه در دانشگاه رايت استيت (Wright State University) روي نمونهاي ۸۰۰۰ نفره، از مناطق مختلف صورت گرفته، نشان ميدهد، تقريبا تمام افراد خودشان را در سطح همكارانشان يا بهتر از آنها ارزيابي ميكنند. در صورتي كه بيشتر آنها اشتباه فكر ميكنند.
ميزان صحبت در محل كار آنقدر زياد است كه فرصتِ شنيدن را از بين ميبرد. ما صحبت ميكنيم تا بازخورد بدهيم، دستورالعملها را توضيح دهيم و درمورد ضربالاجلها تبادل اطلاعات كنيم. در هر مكالمه، فراتر از كلمات ردوبدل شده، اطلاعات فوقالعاده ارزشمندي از طريق لحنِ صدا، زبانِ بدن و ناگفتهها منتقل ميشود. به عبارت ديگر نشنيدن يا نديدن باعث ميشود، شما از بازي خارج شويد.
۴. نه گفتن
پژوهشي در دانشگاه كاليفرنيا در شهر سانفرانسيسكو نشان ميدهد كه هر چه قدر «نه» گفتن براي شما مشكلتر باشد، بيشتر احتمال دارد به استرس، خستگيِ شغلي و حتي افسردگي دچار شويد. «نه» گفتن در واقع براي بيشتر افراد، چالشي بزرگ است. «نه» كلمهي قدرتمندي است كه شما نبايد از گفتن آن بترسيد. وقتي زمان «نه» گفتن فرا ميرسد از عباراتي مانند، «فكر نميكنم بتوانم» يا «مطمئن نيستم» اجتناب كنيد. «نه» گفتن به يك تعهّد جديد، در واقع محترم شمردن تعهّدات فعلي شماست و اين امكان را فراهم ميكند تا به تعهّدات خود پايبند بمانيد. وقتي ياد بگيريد كه بگوييد نه، خود را از محدوديتهاي غير ضروري رها ميسازيد و وقت و انرژيتان را روي كارهاي مهمتر ميگذاريد.
۵. درخواست كمك
ممكن است برايتان عجيب باشد كه درخواست كمك از ديگران هم يك مهارت است، اما كمك خواستن نيز، يك مهارت به حساب ميآيد. شما بايد اعتمادبهنفس و تواضع زيادي داشته باشيد تا بپذيريد كه به كمك ديگران نياز داريد. اين مهارت بسيار مهم است، چرا كه هيچ مديري نميخواهد كارمندانش به مسير اشتباه ادامه دهند، فقط به اين دليل كه خجالت ميكشند يا آنقدر مغرور هستند كه نميپذيرند كه از كاري كه انجام ميدهند، سَر در نميآورند. داشتن اين مهارت كه تشخيص دهيم چه زماني به كمك ديگران نياز داريم، برخورداري از شجاعت درخواست كمك و انجام كار با كمك سايرين، مهارتي بسيار ارزشمند است.
۶. خوب خوابيدن
همهي ما ميدانيم كه خواب با كيفيت و كافي براي مغز مفيد است. اما پژوهشگران دانشگاه راچستر (Rochester) در پژوهشي دريافتند كه وقتي ما خواب هستيم، مغز، پروتئينهاي سمّي كه حاصلِ فعّاليتِ سلولهاي عصبي هستند را از بين ميبرد. نكتهي مهم اينجاست كه مغز زماني ميتواند كار حذف اين پروتئينهاي سمّي را به درستي انجام دهد كه شما به ميزان لازم خوابِ خوب داشته باشيد. وقتي خواب، مناسب و عميق نباشد، اين پروتئينها در مغز باقي ميمانند، مغز را تخريب ميكنند و نهايتا توانايي فكر كردن را كاهش ميدهند كه با مصرف كافئين هم درست نميشود. اين موضوع باعث ميشود كه توانمنديِ شما در پردازش اطلاعات و حل مسائل كاهش يابد، خلاقيت از بين برود و واكنشهاي احساسي افزايش يابد. آموختنِ اين كه چطور، خوابي مناسب، منظم و باكيفيت داشته باشيم؟ مهارتي مشكل است كه در صورت كسبِ آن، نتايجِ فوقالعادهاي به دست خواهيم آورد.
۷. سكوت در موقع لزوم
مطمئنا اين كه بتوانيم احساسات خود را بيان كنيم و به ديگران بفهمانيم كه ما چطور فكر ميكنيم، حسِ خوبي به ما ميدهد، اما اين حس موقت و گذراست. روز بعد چه اتفاقي ميفتد، هفتهي بعد و سال بعد چطور؟
طبيعت انسان وادارش ميكند تا خود را اثبات كند، اما اين كار هميشه مناسب نيست. در هنگام بروز اختلاف، عدم كنترل احساسات، مجادلهي شما با ديگران را به مرافعه تبديل ميكند و به رابطههايتان آسيب ميرساند. وقتي ياد بگيريد، چطور احساسات خود را كنترل كنيد، ميتوانيد عاقلانه رفتار كنيد و در زمان مناسب پاسخ دهيد كه اين به معناي نگه داشتنِ زبان و سكوت در مواقعِ لزوم است.
۸. داشتن ابتكارِ عمل
ابتكارِ عمل، مهارتي است كه شما را در زندگي به پيش ميبرد. از لحاظ تئوري، ابتكار داشتن، آسان است، فقط كافي است ارادهي عمل كردن را داشته باشيد. اما در دنياي واقعي، مسائل ديگري نيز وجود دارند. بين دانستن اينكه چه كاري بايد انجام دهيم و ترس يا تنبلي كه عملي را به تأخير مياندازد، تفاوت زيادي وجود دارد. در اين شرايط است كه به ابتكار عمل نياز داريم. شما بايد ريسك كنيد و ميزان تحمل خود را در ميدان عمل به چالش بكشيد، آنگاه ابتكارِ عمل به خرج دادن، امري طبيعي و غريزي خواهد بود.
۹. مثبتانديش بودن
همهي ما اين توصيهي خوب را شنيدهام كه «هميشه مثبت فكر كن». اما هر چه چالش بزرگتر باشد، نيمهي خالي ليوان بيشتر به چشم ميآيد و مثبتانديشي به نظر غيرممكن و غيرواقعي ميرسد. انگيزه پيدا كردن براي مثبتانديشي، در شرايطي كه افكار مثبت به نظر پوچ و واهي هستند، بسيار مشكل است. مانعِ واقعي براي مثبتانديشي، مغز ماست كه در مواجهه با تهديدات، طوري برنامهريزي شده تا نيمهي خالي ليوان را ببيند. اين مكانيسم بقاي نوع بشر، وظيفهي خود را به خوبي انجام داده است. به خصوص زماني كه انسانها در عصر شكار زندگي ميكردند و زندگيشان با خطرات واقعي و زيادي مواجه بود و احتمال داشت، توسط موجود زنده يا پديدهي طبيعياي در محيط اطراف، فورا كشته شوند. اين موضوع براي انسانهاي اوليه مصداق داشت. امروزه اين مكانيسم، تنها به بدبيني و منفينگري و تمايل براي يافتن تهديدهاي پيراموني در ذهن انسان، منجر ميشود. تهديدهايي كه در احتمال وقوعِ حوادثِ ناخوشايند، اغراق ميكنند. وقتي تهديد واقعي در كمين شما باشد، اين مكانيسم شما را نجات ميدهد اما وقتي تهديدها را در ذهن خود بزرگنمايي كنيد* بعد از مدتي متقاعد ميشويد كه پروژهاي كه روي آن كار ميكنيد، محكوم به شكست است. در اين مواقع نگرش منفي داشتن، تصوير وخيمي از اوضاع ترسيم ميكند كه باعث تباهي و نااميدي در زندگي ميشود.
مثبتانديش بودن يك چالش روزانه در زندگي است كه به توجه و تمركز نياز دارد. اگر ميخواهيد بر تمايلِ ذهن به تمركز روي تهديدها غلبه كنيد، بايد مصمم باشيد و مثبت بينديشيد.
ختم كلامپژوهشها نشان ميدهد كه يادگيريِ دائميِ آن دسته از مهارتهايي كه در زندگي ضروري هستند، براي شما بسيار مفيد و سودمند خواهد بود. پس هرگز، يادگيري را متوقف نكنيد.
شما چطور روحيهي يادگيري را در خود حفظ ميكنيد؟ لطفا براي ما بگوييد.
ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:
آدرس ما :
www.telegram.me/karafarin_iran