شنبه ۲۹ اردیبهشت ۰۳

چطور براي رسيدن به هدف با انگيزه بمانيم؟

۳ بازديد

ممكن است با يك سري از روش‌هاي ساده‌ي روانشناسي كه همه‌ با آن آشنا هستيم، براي حفظ انگيزه تلاش كنيم مثلا «تصويري از خود ايده‌آل‌مان را به در يخچال بزنيم. چك يك‌ ميليون توماني در وجه خودمان بنويسيم و آن را به مانيتور كامپيوتر بچسبانيم و يا عبارت تاكيدي (من نيمه‌ گمشده‌ام را جذب خواهم كرد) را روي آينه بنويسيم.»

براي ايجاد انگيزه لازم نيست از ترفندهاي شعبده‌بازي چيزي بدانيم. هيچ اقيانوسي بطري حاوي انگيزه به ساحل نمي‌آورد و هيچ دارويي در ما توليد انگيزه نخواهد كرد. نويسندگان، سخنوران و كساني كه راه‌حل‌هاي انگيزشي خودشان را براي زندگي ارائه مي‌دهند و آنها را به صورت DVD و سمينار، در اختيار شما مي‌گذارند. اما من با چند دهه تجربه‌ي مطالعاتي درباره‌ي افراد موفق، به هفت نكته‌ي اساسي در حفظ انگيزه دست يافته‌ام كه در اين راه به شما كمك خواهد كرد، چه بخواهيد يك پازل ده هزار تكه‌اي را كامل كنيد، چه بخواهيد قله كليمانجارو را فتح كنيد. مقاله زير را بخوانيد تا ببينيد چطور مي‌توانيم براي رسيدن به هدف با انگيزه بمانيم.

 

۱. هدفي تعيين كنيد و با تمام جزئيات آن را در ذهن خود تجسم كنيد

هدف خود را ببينيد و حسش كنيد. انتظار داريد وقتي كه به هدف خود مي‌رسيد چه صداهايي را بشنويد؟ وزش باد ميان موهايتان؟ تشويق حضار؟ به تمام اين صداها در ذهن خود گوش كنيد. وزرشكاران موفق تمام عملكرد خود را از ابتدا تا لحظه‌ي آخر- حتي آن قطره‌ي عرقي كه پس از رسيدن به خط پايان بر صورت‌شان مي‌نشيند- در ذهن تجسم مي‌كنند.

۲. دلايل خود را براي رسيدن به هدف بنويسيد

سررشته‌ي امور در اين جهان پرهياهو به راحتي از دست مي‌رود و اگر حواس‌تان نباشد از جاده‌ي اصليِ رسيدن به هدف خارج مي‌شويد. به همين دليل بايد سفت و سخت به هدف خود بچسبيد و ليستي از دلايل خود براي رسيدن به هدف تهيه كنيد. محض اطمينان اين ليست را با خودكار بنويسيد. مطالعات نشان مي‌دهد كه وقتي براي نوشتن از دست استفاده مي‌كنيم به صورت دستي بين كلمات ارتباط برقرار مي‌كنيم و با اين كار مغز را به صورت فعال در اين فرآيند شركت مي‌دهيم. تايپ كردن يك عمل ماشيني است كه كار آن صرفا انتخاب حروف است و در آن ارتباط مغزيِ كمتري صورت مي‌گيرد.

۳. هدف خود را به بخش‌هاي كوچك‌تر تقسيم كنيد و اهداف جزئي و پاداش‌هايي را براي خود در نظر بگيريد

من نام «قطعه‌بندي» را براي اين روش در نظر گرفته‌م. در اينجا قطعه‌بندي به معناي تقسيم هدف به اجزاي كوچك‌تر است. به نظر من اين روش بهترين درمان غيردارويي براي اختلال كم‌توجهي-بيش‌فعالي است. توني رابينز، كه مسلما پيش از هر چيز يك سخنران انگيزشي و يك مربي توسعه‌ي فردي است مي‌گويد: «منشا اصلي استرس انبوه كارهايي است كه بر سر ما ريخته است. اگر روي پروژه‌اي كار مي‌كنيد و مي‌خواهيد تمام كارها را همزمان انجام دهيد، استرس شما را از پا درمي‌آورد.»

از روش قطعه‌بندي استفاده كنيد. من براي انجام پروژه‌هايم آنها را به بخش‌هاي كوچك‌تري تقسيم كرده و به تدريج آنها را تكميل مي‌كنم. هدف خود را به قسمت‌هاي كوچك و واقع‌بينانه تبديل كنيد و هر بار يك بخش را انجام دهيد. علم عصب‌شناسي مي‌گويد هر موفقيت كوچكي، مركز پاداش در مغز را فعال مي‌كند و باعث توليد هورمون دوپامين مي‌شود. توليد دوپامين تمركز را افزايش مي‌دهد و ما را براي انجام مرحله‌ي بعد تشويق مي‌كند. با كاري شروع كنيد كه كمتر از همه به آن علاقه داريد، از مرتب كردن كاغذها و صورت‌حساب‌هايتان گرفته تا آماده شدن براي پيدا كردن يك شغل جديد.

۴. نااميد نشويد

براي رسيدن به هدف‌تان استراتژي داشته باشيد، اما هميشه آماده تغييرات هم باشيد، چون همه چيز قابل پيش‌بيني نيست. در اين مورد توصيه‌ي توماس اديسون را آويزه‌ي گوش مي‌كنيم:‌ «من شكست نخوردم. فقط ۱۰۰۰۰ شيوه كشف كردم كه جواب نمي‌داد.»، «بزرگ‌ترين نقطه ضغف ما تلسيم شدن است.» «مطمئن‌ترين راه براي كسب موفقيت است اين است كه بگوييم: اين دفعه ديگه موفق مي‌شم!».

۵. كمك بگيريد

لازم نيست براي رسيدن به هدف يك ارتش را بسيج كنيد اما حتي اگر به لحاظ تئوري احساس مي‌كنيد به تنهايي از پس كارها برمي‌آييد باز هم بهتر است ديگران را در جريان بگذاريد، به همين دليل است كه مراسم ازدواج در حضور شاهدان انجام مي‌شود. با بيان هدف‌تان به ديگران، در حقيقت پيامي قوي براي جهان و مهم‌تر از آن براي ضمير ناخودآگاه‌تان مي‌فرستيد.

گاهي اوقات هم بيش از اندازه بر روي توانايي‌هاي خود حساب باز مي‌كنيم. بهتر است در انتخاب افرادي كه مي‌خواهيم با آنها درميان بگذاريم و كمك بگيريم، وسواس زيادي به خرج ندهيم. مثلي هست كه مي‌گويد «هركسي را بهر كاري ساختند».

۶. از قبل براي زماني كه انگيزه‌تان ته مي‌كشد، آمادگي داشته باشيد

اين مرحله به طرز فكر افراد شكست‌خورده مربوط نمي‌شود. برعكس، به دليل برخي ناكامي‌ها و خستگي‌هاي مفرط در راه رسيدن به هدف، به يك نيروي انگيزشي نياز پيدا مي‌كنيم. وقتي چنين اتفاقي براي من مي‌افتد، به اين فكر مي‌كنم كه ديگران براي رسيدن به اهداف خود چه سختي‌هايي را تحمل مي‌كنند و حتي افرادي هستند كه غصه‌ي شرايطي كه در آن هستند را نمي‌خورند. به نظر من كساني كه با يك بيماري جدي مبارزه مي‌كنند و كساني مانند بازماندگان جنگ، قوي‌ترين الگوهايي هستند كه من مي‌توانم به آنها استناد ‌كنم.

اينجا است كه وينستون چرچيل (نخست‌وزير بريتانيا در زمان جنگ جهاني دوم) مي‌تواند به ما انگيزه‌ي لازم را بدهد. بعد از اينكه در جنگ جهاني دوم، آلمان ۵۷ بار به طور متوالي لندن را بمباران كرد، ‌از چرچيل خواسته شد تا براي گروهي از دانش‌اموزان سخنراني كند، در آن جمع، او جمله‌ي اميدبخشش را چنين گفت: «هرگز، هرگز و هرگز تسليم نشو.»

۷. به نداي مثبت درون خود گوش دهيد

هميشه دلايلي را كه بايد به راه‌تان ادامه بدهيد به خودتان يادآوري كنيد. استيو جابز خودانگيزشي را به خوبي توضيح مي‌دهد: «به نظر من افراد تاثيرگذار، نه فقط آنهايي كه يك روز مي‌آيند و مي‌روند، آنهايي كه ماندگار مي‌شوند،‌ افرادي هستند كه از درون برانگيخته شده‌اند. چراكه در فراز و نشيب تغييراتي كه در نظرات و سلايق ديگران به وجود مي‌آيد، وقت‌هايي هست كه مورد انتقاد واقع مي‌شويدو انتقاد براي همه سخت و گران است. وقتي به شما انتقاد مي‌شود‌، ياد مي‌گيريد عقب بايستيد و به نداي درون خود گوش دهيد كه مي‌گويد «ادامه بده». به اين معني كه شما به تشويق و تحسين ديگران نيازي نداريد، و اگر در انتها از آن بهره‌مند شديد كه چه بهتر. تشويق، اندكي براي شما كم‌اهميت‌ مي‌شود،‌ به همان اندازه انتقاد نيز اهميتش را براي شما از دست مي‌دهد و اين لحظه‌اي است كه شما از درون برانگيخته شده‌ايد.»

درك جامعي از زندگي و هدف خود به دست آوريد

طرز فكر انتزاعي‌تري نيز درباره‌ي انگيزه وجود دارد كه هدف اصلي زندگي را مورد سوال قرار مي‌دهد و در پي پاسخ به اين سوال است كه «چرا ما اينجا هستيم؟»، خاخام هيلل (كه در زمان مسيح مي‌زيسته است) جمله‌ي معروفي دارد: «‌اگر شما نه! پس چه كسي؟»، «اگر زمان حال نه! پس چه وقت؟» اگر عميقا اين كلام را درك كنيد،‌ به سادگي آن را فراموش نخواهيد كرد.

تفسير جامع دالاي لاما (رهبر ديني بوداييان تبّت) در اين‌باره براي من جالب است. وقتي از او سوال شد چه چيزي درباره‌ي انسانيت، بيشتر او را متعجب ساخته است، پاسخ داد: «انسان! چون انسان سلامتش را فداي پول مي‌كند. سپس پول را براي به دست آوردن سلامتي صرف مي‌كند. آنقدر براي آينده نگران است كه از لذت زمان حال غافل مي‌شود و در نهايت نه در حال زندگي مي‌كند و نه در آينده؛ طوري زندگي مي‌كند كه گويي مرگ در انتظار او نيست و وقتي مي‌ميرد، آنطور كه بايد زندگي نكرده است.»

ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:

آدرس  ما :

www.telegram.me/karafarin_iran

http://lifeeditor.blogfa.com


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد