۸ نكته براي كارمنداني كه ميخواهند سرمايهگذاري كنند
۱. به دنبال سهامي باشيد كه سود باثباتي داشته باشند
خب، اين طبيعي است كه وسوسه شويد تا سرمايهتان را جايي بخوابانيد كه احساس ميكنيد پتانسيل خيلي خوبي دارد و هر آن ممكن است ارزش سهامش مثل گربه از ديوار بالا برود، اما خريد اين جور سهامها، شُماي كارمند را در درازمدت بدجوري اذيت ميكند. اگر شركتي پيدا كرديد كه عملكردش خيلي بالا و پايين نداشته باشد و سر سال سود سهام معقولانهاي به جيبتان بريزد، انتخابش كنيد و سهامش را بخريد. سود معقولانهاي ببريد و راضي باشيد.
۲. روي سهام قمار نكنيد
فكر كنم پيرمرديترين نصيحتي كه ميتوانم به شما بكنم اين است كه از خريد سهام ريسكي، به شدت خودداري كنيد. در عالم واقعيت، خيلي از سهامداران هستند كه انگيزهشان از سرمايهگذاري فقط سود مالي نيست. اينها دنبال هيجان و ماجراجويي هستند و دلشان ميخواهد كشف استعداد كنند. اگر ميلياردر بوديد، هيچ اشكالي نداشت كه روي قسمتي از سرمايهتان ريسك كنيد، اما شرايط اقتصادي دنيا نشان داده كه اين نوع از سرمايهگذاري خيلي ايدهي جالبي براي قشر كارمند نيست. به جاي اينكه با اين قضيه مثل تاس انداختن برخورد كنيد، سعي كنيد بگرديد و شركتهايي را پيدا كنيد كه به شيوهاي سالم و با صبر و حوصله ميخواهند آهسته و پيوسته رشد كنند. فكر نكنم موقعي كه پوللازم ميشويد و از صاحبخانه ندا بر ميآيد كه «۵۰۰ تومن بذار روي اجاره»، تحمل داشته باشيد خبر سقوط سهام شركتِ «الهي-به-اميد-تو»اي كه داخلش سرمايهگذاري كرده بوديد را هم بشنويد.
۳. حداقل ۱۰ جور سهام مختلف بخريد
يكي از چيزهايي كه بهتان كمك ميكند تا قطعا از سرمايهگذاري سود ببريد، تنوعگرايي در سرمايهگذاري است. البته آيه نازل نشده كه بايد حتما به عدد ۱۰ پايبند باشيد. اما اگر قرار باشد، به طور مثال، فقط در ۲ صنعتِ پرورش آبزيان و توليد بتونهي سنگي سرمايهگذاري كنيد، ممكن است به دلايل مختلف، پيشرفت اين دو بخش بخوابد و سرمايهتان رشد چنداني نكند. اگر پولدار بوديد و مشاوران خوبي داشتيد، ميتوانستيد به موقع پولتان را از صنايعي كه دچار ركود شدهاند خارج كنيد و داخل صنايع پررونق بريزيد. اما چون كارمند هستيد و بعيد است كه به چنين اطلاعاتي دسترسي داشته باشيد، كاري كنيد كه شانس بردتان بيشتر شود. پولتان را در ۱۰ صنعت مختلف پخش كنيد تا سهام هر كدامش بالا كشيد، حسرت نداشتن قدرت پيشگويي را نخوريد.
۴. زياد سهامهايتان را خريد و فروش نكنيدتوصيهي رايجي كه در مورد نگهداري سهام وجود دارد، و براي قشر كارمند هم صدق ميكند، اين است كه زارت و زورت سهامشان را معامله نكنند. اين امر به اين دليل توصيه ميشود كه در بازار بورس ايران، ماليات روي معاملهي سهام ۰/۵٪ (نيم درصد) و كارمزد هر معامله هم ۱٪ (مجموعا ۱/۵٪) است و شما بهتر از من ميدانيد كه پول كارمندي كفاف اين خرجها را نميدهد.
۵. سبد داراييهايتان را همراه با گذر عمر، مجددا تنظيم كنيداكثر سرمايهگذاران در شروع كارشان در بازار بورس، پولهايشان را جاي عاقلانهاي ميخوابانند، اما با ورود به دورهاي ديگر از عمرشان، در تنظيم كردن سبد دارايي به مشكل ميخورند. چون «نيازها و قدرت ريسكپذيري» افراد به مرور زمان تغيير مييابد و عاقلانه اين است كه نوع سرمايهگذاريها هم متوازن با تغييرات سن، تطبيق يابد.
به طور كلي، افراد مسن بيشتر دنبال درآمدهاي ثابت و مطمئن هستند؛ در حالي كه سرمايهگذارهاي جوان – كه براي زندگي كردن صرفا به درآمد ناشي از سرمايهگذاري اكتفا نميكنند – قدرت ريسكپذيري بيشتري دارند. با اين حال طبقهي كارمند و قشر متوسط، شايد بخواهند هر دفعه كه ترفيع گرفتند يا شغل بهتري دست و پا كردند، سبد داراييهايشان را هم متناسب با وضعيت جديد تغيير بدهند.
با تنظيم دورهاي سبد داراييها، اطمينان حاصل ميكنيد كه سرمايهگذاريهايتان با نيازهاي سن و سالتان مطابقت دارد.
۶. در كنار سهام، كمي هم اوراق قرضه بخريدخيلي از سرمايهگذارها به اين دليل دنبال خريد سهام هستند كه خيلي برايشان هيجانانگيز است، اما بد نيست كارمندان اوراق قرضه را هم در ليست خريدشان يادداشت كنند. هر چند كه اوراق قرضه چندان جلب توجه نميكنند، اما خريدنشان مثل خريد سهام ريسك خيلي زيادي ندارد. براي تشخيص اينكه چقدر از سرمايهتان را به اوراق قرضه اختصاص بدهيد، ميتوانيد از اين قاعدهي سرانگشتي استفاده كنيد: سنتان را از عدد ۱۰۰ كم كنيد. عددي كه به دست ميآيد، درصدي از كل سرمايهتان است كه ميبايست خرج خريد سهام كنيد. يعني اگر ۳۰ سالتان باشد، ۷۰ درصد از پولتان را سهام بخريد و ۳۰ درصد ديگر را اوراق قرضه بخريد. اگر به اين فرمول پايبند باشيد، زمين سفتي براي خود درست كردهايد كه هر چه رويش بالا و پايين بپريد، ترك نميخورد.
۷. انتظار منطقي براي بازگشت سرمايه داشته باشيد
اين را ديگر «مَشتي ماشالله» هم ميداند كه كسب آخرين اطلاعات و اخبار از بازار سرمايه خودش يك كار تماموقت است. براي كساني كه نه خودشان بچهي كف بازارند و نه آشنايانشان دلارفروشهاي دور ميدان فردوسيِ تهران، سر درآوردن از اينكه براي هر سرمايهگذاري چه چيزي عايدشان ميشود كاري است دشوار. اينكه خيليها نسبت به بازگشت سرمايهشان زيادي خوشبين هستند يك واقعيت است. اما كار وقتي بيخ پيدا ميكند كه طرف با مراجعه به بازار كامپيوتر، لب به لبِ باربند يك نيسان گاوي، مادِربورد سوخته بخرد، به اميد اينكه آنها را در بالكن خانهاش، توي تشتي پر از تيزآبِ سلطاني بخواباند تا طلاها و نقرههاي به كار رفته در آنها در گوشهاي از تشت تهنشين شده و به اذن خدا به حالت شِمش درآيند. يارو آنقدر از سرمايهگذاري خود مطمئن است كه از همين حالا چك خريد تلويزيون ۹۰ اينچي را هم كشيده است. دريغ از اينكه در طي اين عملياتِ بازيافتِ پيچيده، حتي به اندازهي پول ورود به دستشويي عمومي هم عايدش نميشود.
واقعگرايانه اين است كه اگر الگوي رشد سهامي در ۲۰ سال گذشته ثابت مانده باشد، سرمايهگذار ميتواند انتظار داشته باشد (با فرض نرخ تورم ۱۵ درصد) ۲۰ تا ۲۵ درصد سود به سرمايهاش تعلق بگيرد. پس قبل از ذوق كردن و چك كشيدن يك بار ديگر اين اعداد را خوب به خاطر بسپاريد.
۸. كسي را پيدا كنيد كه اين كار را براي شما انجام بدهدشايد بهترين راهكار براي كارمنداني كه وقت سر خاراندن ندارند اين باشد كه «كار را به اهلش بسپارند». داستان اين است كه انتخاب سهام خوب مثل انتخاب هنداونهي خوب است و آدم اينكاره ميخواهد. در واقع به خيليها بايد اين توصيه را كرد كه: «آقا جان، شما رو چه به سهام خريدن؟ به جايش پولت را بده به صندوقهاي سرمايهگذاري تا برايت سرمايهگذاري كنند.»
در وبسايت مركز پردازش اطلاعات مالي ايران، ميتوانيد ليستي از اين صندوقهاي سرمايهگذاري و اطلاعات مربوط به هر كدام را مشاهده كنيد.
شايد هيجان اين كار به اندازهي هيجان خريد و فروش سهام توسط خود آدم نباشد، اما فكر كنم هيجان را بتوان با ديدن فيلم مستند «فرار قورباغه از دست مار گرسنه» هم به دست آورد، پس ريسك نكنيد.
ويرايشگر زندگي را به دوستان خود معرفي كنيد:
آدرس ما :
www.telegram.me/karafarin_iran